نشانههایی از تردید
شاید بن طلال فکر این را نمیکرد که حاکمان بحرین اجازه صدور چنین دستوری را به خود بدهند زیرا او همانند بسیاری دیگر از شاهزادگان آل سعود حکومت بحرین را تبعه خود یا در بهترین صورت، برادر کوچکتر خود میدانند که باید در همه چیز از برادر بزرگتر حرف شنویی داشته باشد. تصمیم سریع حکومت بحرین خلاف این تصور را ثابت کرد و نشان داد که رژیم بحرین حاضر نیست تا همه جا دنبالهرو برادر بزرگتر باشد. این موضوع از جهت تاسیس العرب و سیاست رسانهای آل سعود نسبت به این شبکه اهمیت قابل توجهی دارد چرا که به نظر میرسد آل سعود قصد داشته تا با راهاندازی العرب بعد از ملک عبدلله، پادشاه قبلی عربستان، فضای رسانهای جدیدی را ایجاد کند.
در اینجا مسئله اصلی در رقابت رسانهای ناگفته بین شیوخ عربی است. شبکه الجزیره از 1996 و با سرمایه اولیه حکومت قطر راهاندازی شد و حوادث بعد 11 سپتامبر فضایی برای این شبکه ایجاد کرد که بلندگوی مهمی در جهان عرب بشود. موفقیت الجزیره حساسیت رقیب عربستانی را برانگیخت و باعث شد تا پادشاهی عربستان در وهله نخست مقر گروه تلویزیونی ام بی سی خود را در 2001 از لندن به دبی منتقل کند و بعد هم شبکه العربیه را در 3 مارس 2003 راهاندازی کند، یعنی چند روز قبل از حمله آمریکا به عراق. همزمانی راهاندازی العربیه با حوادث آن موقع نشان میدهد که آل سعود قصد پر کردن خلاء رسانهای را داشت که رقیب قطری در آن موفق شده بود اما گذر زمان نشان داد که موفقیتی در این راه به دست نیاورد.
رقابت رسانهای
نقش رسانهها با شروع بيداري اسلامي از دسامبر 2010 در اطلاعرسانی و تاثیر بر افکار عمومی در جهان عرب روشن شد. همین امر باعث شد تا رسانهها هماهنگ با تحولات عربی رقابت بسیار نزدیک و حساسی داشته باشند و در این میان، ثروت سرشار سعودی باعث نشد تا بلندگوهای رسانهای این کشور پیشتاز رقابت بشوند. رسانههای این کشور به خصوص العربیه نه تنها از رقیب قطری خود جلو نیافتاد بلکه رقیب دیگری به نام العالم را جلوتر از خود میدید که همزمان با آن تاسیس شده بود و برخوردار از امکانات مالی و انسانی به مراتب کمتر از العربیه است. شاهد این مدعا جایگاه ویژه العالم نزد افکار عمومی جهان عرب در جریان حوادث بعد اشغال عراق و دست یافتن این شبکه به رتبه دوم رسانهای در جریان نخستین انتخابات ریاست جمهوری مصر است.
ال سعود برای پر کردن این خلاء رسانهای به فکر راهاندازی رسانهای جدید کرد تا با هویتی جدید و متفاوت از العربیه یا گروه ام بی سی پا به رقابت رسانهای بگذارد. مصاحبه العرب با یک مخالف سرشناس بحرینی در منامه گام مهمی در این جهت بود تا آن که برای افکار عمومی در جهان عرب رسانهای منتقد و بیطرف به نمایش گذاشته شود. شاید پادشاهی عربستان میتوانست به این ترتیب عقبماندگی رسانهای خود را نسبت به العالم یا الجزیره جبران کند اما واکنش سریع دولت بحرین نشان داد که متحدین نزدیک عربستان مثل زمان ملک عبدالله رفتار نمیکنند.
تردید در میان متحدین
نمونه رفتار حکومت بحرین با العرب نشاندهنده تردیدی است که متحدین بسیار نزدیک به مجموعه جدید پادشاهی عربستان دارند. این رفتار به نحوی متفاوت از سوی دیگر متحدان این کشور نیز دیده شده است. خلیفه بن زاید آل نهیان، رییس امارات عربی متحده، محمد بن راشد، حاکم دبی و نخستوزیر امارات، و محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی، به مراسم تشییع جنازه ملک عبدالله نرفتند و تنها شیوخ شارجه، عجمان و رأس الخیمه در آن مراسم شرکت کردند. این رفتار از سوی امارات حکایت از همان تردید دارد و نرفتن ژنرال عبدالفتاح السیسی، رییس جمهور مصر، به آن مراسم هم جنبه دیگر از این موضوع را نشان داد.
نکته قابل ذکر این است که رفتار مشترک این متحدان نزدیک عربستان با وجود دلایل خاص خود، به تغییرات وسیع در سطح عالی قدرت عربستان مربوط میشود. ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه جدید عربستان، به محض نشستن بر تخت پادشاهی طیف خونی سدیری خود را به سطوح عالی قدرت آورد که چندان باب طبع شیوخ اماراتی نبود. شخص محمد بن زاید دوست و متحد قدیمی متعب بن عبدالله، پسر پادشاه متوفای عربستان، است و انتظار رسیدن او به مقام ولیعهدی را داشت اما ملک سلمان متعب را از تمام مقامهایش خلع کرد و به جای او محمد بن نایف، رقیب سرسخت متعب، را کاندید دوم پادشاهی بعد از مقرن بن عبدالعزیز کرد.
محمد بن زاید از این تغییر ناخشنود است و نرفتن او به مراسم تشییع هم به دلیل همین ناخشنودی بود اما تردید او به تاثیر رقابت بین شاهزادگان آل سعود و به خصوص تلاشهای بعدی متعب در برابر محمد بن نایف است که میتواند بر روابط عربستان بر امارات تاثیر بگذارد. السیسی بیشتر از هر چیز نسبت به ادامه سیاست زمان ملک عبدالله در حمایت از او تردید دارد چنان که گفته میشود حلقه جدید قدرت در عربستان گوشه چشمی به یک نحو آشتی سیاسی در مصر دارند. ابراز تسلیت راشد الغنوشی به پادشاه جدید عربستان این ظن السیسی را تقویت میکند که این اقدام در جهت نوعی تغییر سیاست عربستان در قبال اخوانالمسلمین باشد هر چند که ملک سلمان در تماس تلفنی خود با السیسی سعی کرده به تمام این گمانهزنیها خاتمه دهد و حمایت قاطع خود را به او اعلام کرده است.
در هر صورت، تغییر سریع و گسترده در سطح عالی قدرت عربستان باعث شده تا متحدین نزدیک این کشور دیگر آن نگاه چند ماه قبل را به برادر بزرگتر نداشته باشند و تردیدهایی در اتحادشان با عربستان داشته باشند. شاید گذر زمان بتواند تردیدهای آنها را کاهش دهد و حلقه جدید عربستان به آنها ثابت کند که قصد رفتاری مثل گذشته را دارد؛ چشماندازی که اتفاق العرب دست کم خلاف این چشمانداز بود. واقعیت این است که شیوخ متحد عربستان به رویه گذشته چنان عادت کردهاند که تحمل کوچکترین تغییر در رفتار حلقه جدید قدرت در عربستان را ندارد و پادشاه جدید عربستان برای حفظ اتحاد خود با این شیوخ مجبور به رعایت حال و عادت آنها است تا بنابر نیاز شرایط تغییری در رفتار دستگاه خود بدهد.