امروز انتخابات رياست جمهوري اوكراين در حال انجام است. پس از بركناري ويكتور يانوكوويچ، رئيس جمهور شرق گراي اوكراين كه موافقان و حاميانش از آن به عنوان شبه كودتاي تندروهاي نئونازي ياد مي كنند، درگيري هاي خونين بين دو طيف غرب گرا و شرق گرا در اين كشور شدت گرفته است و تا كنون تعداد زيادي از مردم اين كشور را به كشتن داده است.
طي ماه هاي پس از فوريه (بركناري يانوكوويچ) نه تنها شبه جزيره كريمه از اوكراين جدا شد، بلكه در مناطق شرقي اين كشور همچون دونتسك و لوهانسك همه پرسي هاي خودمختاري و اداره فدرالي كشور برگزار شده كه با موفقيت شرق گرايان همراه بوده است. اما دولت موقت براي نشان دادن تسلط خود بر كل كشور و همچنين مهيا كردن زمينه هاي انتخابات رياست جمهوري با استفاده از نيروهاي زميني و هوايي به مردم مناطق شرقي حمله كرده است كه بر اساس برخي اخبار موجود تا كنون حدود 1000 هزار نفر جان خود را از دست داده اند.
در اين ميان آمريكا به همراه اكثر كشورهاي غربي اين حملات و كشتارها را ناديده گرفته و از انتخابات در روز چهارم خرداد (امروز) حمايت كرده اند. در حالي كه در شهرهاي شرقي عمده مردم و افرادي كه نهادهاي دولتي را به دست گرفته اند انتخابات را تحريم كرده و اجازه برگزاري آن را نمي دهند. بنابراين نتيجه انتخابات با مشكلات متعدد مواجه خواهد بود.
در حال حاضر پترو پورشنكو تاجر شكلات و يكي از ثروتمندان اوكراين و يوليا تيموشنكو كه در دولت پيشين به فساد متهم شده بود از ديگر رقبا پيش افتاده اند. انتظار مي رود كه انتخابات در ميان شهرها غرب گرا كه به اجبار به كل اوكراين تعميم داده خواهد شد به دور دوم كشيد شود و در دور دوم نيز تاجر شكلات گوي سياست را از يكي از رهبران انقلاب نارنجي (تيموشنكو) بربايد.
اين در حالي است كه اوكراين به واسطه خطاي استراتژيك غربگرايان كه تنها يك سال پيش از انتخابات رياست جمهوري دست به شبه انقلاب (شبه كودتا) زدند، كشور را براي سال هاي متمادي به اعماق بحراني فرو خواهند برد كه در پشت آن منافع ديگران قرار دارد و به همين دليل شرايط بحراني اوكراين در سال هاي آينده از هم اكنون بحراني تر خواهد شد.
غرب به اين دليل از بحران كنوني و آينده حمايت مي كند تا از اين طريق فشار خود را نسبت به روسيه افزايش داده و با تحت تاثير قرار دادن منافع مسكو، منافع خود را بيشتر تامين كنند اين در حالي است كه بازنده اصلي در اين ميان مردم و كشور اوكراين خواهند بود كه مجبورند در وسط جدال خونين بر سر حفظ تماميت ارضي(دغدغه غربگرايان) و تامين امنيت (دغدغه شرقگرايان) مشغول دموكراسي اجباري شوند.