جوان آنلاین: یکی از کاربران توئیتری در مطلبی با عنوان بررسی عوامل مؤثر بر تغییر موضع عربستان سعودی نسبت به توافق هستهای ایران نوشت:
نخست، تغییر اولویتهای داخلی عربستان به سمت چشمانداز اقتصادی «۲۰۳۰» و تمرکز بر جذب سرمایهگذاری خارجی، توسعه صنایع غیرنفتی و گردشگری، عاملی تعیینکننده در این تحول محسوب میشود. ریاض به خوبی دریافته که تنشهای منطقهای و ناامنی، بزرگترین مانع تحقق این چشمانداز است و سرمایهگذاران خارجی در فضای ملتهب و ناپایدار، تمایلی به حضور در عربستان نخواهند داشت.
دوم، تجربه حمله به تأسیسات نفتی آرامکو در سال ۲۰۱۹ برای سعودیها حاوی این پیام بود که حتی با وجود حمایتهای آمریکا، آسیبپذیری زیرساختی و امنیتی آنها در برابر حملات احتمالی ایران یا نیروهای متحد آن، واقعیتی انکارناپذیر است. این رویداد، محاسبات امنیتی و هزینه-فایده استراتژی تقابل با ایران را برای سعودیها دگرگون ساخت.
سوم، تحول در نگرش سعودیها نسبت به مذاکرات هستهای، بازتابی از تغییر موازنه قدرت در منطقه و کاهش تدریجی اعتماد به تضمینهای امنیتی آمریکاست. ریاض دریافته که در شرایط کنونی، خودمختاری استراتژیک بیشتر از طریق دیپلماسی منطقهای و کاهش وابستگی به حمایتهای خارجی، بهتر تأمین میشود.
نهایتاً، میانجیگری چین در احیای روابط ایران و عربستان، نشاندهنده ورود بازیگران جدید به معادلات استراتژیک خاورمیانه و تمایل کشورهای منطقه به متنوعسازی روابط و همکاریهای بینالمللی فراتر از محدوده سنتی نفوذ غرب است. این وضعیت، پارادایم جدیدی از روابط بینالمللی در خاورمیانه را نوید میدهد که در آن، عملگرایی اقتصادی و امنیتی بر ایدئولوژی و رقابتهای فرقهای پیشی میگیرد.
به نظر میرسد سعودیها به این نتیجه رسیدهاند که مهار برنامه هستهای ایران از طریق مذاکره، کمهزینهتر و امکانپذیرتر از تقابل مستقیم است و ثبات منطقهای حاصل از یک توافق، منافع اقتصادی و امنیتی قابل توجهی برای ریاض به همراه خواهد داشت. این رویکرد جدید، تغییر تدریجی در ماهیت روابط خاورمیانه را نشان میدهد که از الگوی سنتی مجموع صفر فاصله گرفته و به سمت همکاری عملگرایانه حرکت میکند، هرچند چالشها و بیاعتمادیهای تاریخی همچنان پابرجاست.