پرسپوليس بازي باخته را برد چون ظرف ۱۰ دقيقه به خودباوري رسيد و دانست كه ميتواند تيم برتر ميدان دربي يعني استقلال را به زانو درآورد.
پرسپوليس بازي باخته را با پيروزي شيرين عوض كرد چون از يك تفكر برتر روي نيمكت خود استفاده ميكرد؛ تفكري كه در پنج بازي قبلي در تيم سرخها از آن بيبهره بودند. دو بازي با علي دايي و شكستهاي يك بر صفر و دوبازي با حميد استيلي با دو شكست بد ۲ بر صفر، ۳ بر صفر، يك ديدار هم كه در جام ولايت، ۲-۲ مساوي شد اما نكته مهم اين برد كه طي اين پنج بازي پرسپوليس براي پيروزي برنامهاي نداشت اگر هم داشت در مقابل برنامه و تيم كامل استقلال اين قدر ناقص بود كه نتواند سرخها را دست پر از زمين بيرون بياورد.
عصر پنجشنبه اما قصه، قصه ديگري بود. مصطفي دنيزلي در اوج نااميدي و در حالي كه حتي هواداران دستها را به علامت تسليم بالا برده بودند تفكر خود را چنان بر زمين غالب كرد كه پرويز مظلومي چارهاي جز شكست نداشت. سه تعويض و يك بازي هجومي و رو به جلو آن هم با يك بازيكن كمتر چيزي بود كه حتي در مخيله مظلومي نيز نميگنجيد و همين فاكتور پيروزي پرسپوليس در دربي ۷۴ بود.
دنيزلي در عمل ثابت كرد كه فوتبال را بايد تا شنيدن سوت پايان مسابقه از دهان داور بازي كرد و تسليم نشد فاكتوري كه تيم مظلومي آن را فراموش كرد. آنها به پشتوانه چهار پيروزي قبلي فراموش كردند كه هر بازي شرايط خاص خود را دارد و نتيجه خاص خود را. وقتي مثل ديدارهاي قبل جلو افتادند همه چيز را تمام شده تلقي كردند.
مظلومي قرار است از بازيكنان خود توضيح بخواهد كه چرا در ميدان اينگونه رفتار كردند اما اين خود او است كه بايد ابتدا جواب قانعكنندهاي براي هواداران استقلال داشته باشد كه چرا پرسپوليس را دست كم گرفته بود، اين واقعيتي است كه به وضوح در صحبتهاي سرمربي استقلال پيش از بازي و حتي پس از شكست مقابل پرسپوليس ميتوان مشاهده كرد.
مظلومي بهتر است به جاي بازي با كلمات و پنهان شدن پشت چهار پيروزي قبل خود كمي بيشتر بياموزد. او زحمات زيادي براي استقلال كشيده، صدرنشيني اين تيم در ليگ برتر و فيناليست شدن در جام حذفي ثمره كارهاي اوست. اما مظلومي حالا شرايط تازهاي را تجربه ميكند: «باخت بعد از دربي.» او حالا بايد ثابت كند كه مرد روزهاي سخت است استقلال راه دشواري را پيشرو دارد، راهي كه مظلومي اگر براي طي كردن آن برنامه صحيح و كامل نداشته باشد انتخابي جز شكست نخواهد داشت، نگاهي به تفكرات دنيزلي و بهرهگيري از نقاط قوت او بيشك راهگشاي مظلومي است به شرط آنكه پيروزي هاي قبل را فراموش كند و به فكر آينده باشد.