جوان آنلاین: کانال تلگرامی «هنر و فلسفه» نوشت: «دانههای آفتابگردان» اثری است برجسته از هنرمند معاصر چینی،ایویوی (Ai Weiwei) که در سال۲۰۱۰ در تالار توربین موزه تیت مدرن لندن به نمایش درآمد. این چیدمان شامل بیش از ۱۰۰میلیون دانه آفتابگردان دستساز از جنس سرامیک است که از سوی بیش از هزارو۶۰۰ کارگر در شهر جینگ دژن چین، پایتخت تاریخی سفالگری این کشور ساخته شدهاند. هر دانه با دقت رنگآمیزی شده تا شبیه دانههای واقعی به نظر بیاید و در عین حال، به عنوان شیء هنری، هویت منحصربهفرد خود را حفظ کند.ایویوی که به عنوان هنرمندی منتقد و فعال سیاسی شناخته میشود، از این اثر برای به چالش کشیدن مفاهیمی، چون تولید انبوه، ارزش کار دستی و جایگاه فرد در جامعه استفاده کرده است.
دانههای آفتابگردان در نگاه اول، چون تلی از طبیعت خاموش به نظر میرسند، اما وقتی پای در تالار توربین میگذارید، این تل بیصدا به زمزمهای پرهیاهو بدل میشود. هر دانه، گویی صدایی است خفه شده در انبوهی که خود را فریاد میزند. اینجا انگار با جهانی روبهرو میشوید که میشل فوکو، فیلسوف فرانسوی آن را در نظریههایش پیرامون «قدرت» و «فردیت» توصیف کرده است. فوکو از جامعهای سخن میگوید که در آن قدرت نه فقط از بالا تحمیل میشود، بلکه در تاروپود زندگی روزمره نفوذ میکند و فرد را در شبکهای از نظارت و هنجارها به دام میاندازد. حالا این دانهها را تصور کنید: میلیونها شیء یکسان، اما هر یک با دستانی انسانی شکل گرفتهاند. آیا این دانهها نمادی از انسانهایی نیستند که در چرخدندههای تولید انبوه و نظامهای قدرت گرفتار شدهاند؟ایویوی با این اثر مخاطب را به تماشای رقص پارادوکسیکال فردیت و جمع دعوت میکند؛ جایی که هر دانه میخواهد دیده شود، اما در انبوه گم میشود.
از منظر فوکو، چیدمان «دانههای آفتابگردان» را میتوان به عنوان بازنمایی پیچیدهای از رابطه قدرت و فردیت تحلیل کرد. او در کتابهایی مثل «نظم گفتار» و «مراقبت و تنبیه» استدلال میکند که قدرت مدرن دیگر صرفاً سرکوبگر نیست بلکه مولد است، یعنی انسانها را به سوژههایی تبدیل میکند که خودشان در بازتولید نظامهای قدرت مشارکت میکنند. در این اثر هنری نیز هر دانه سرامیکی که از سوی کارگری در چین ساخته شده، نشانهای از این مشارکت است. کارگران با صرف ساعتها زمان و هنر دستی، میلیونها دانه خلق کردهاند که در نهایت به عنوان بخشی از یک کل بزرگ دیده میشوند، نه به عنوان آثار فردی. اینجاست که پارادوکس شکل میگیرد: آیا این دانهها نماد «فردیت» هستند یا قربانی فرایند «همسانسازی» در نظام تولید سرمایهداری و قدرت سیاسی؟ایویوی با انتخاب دانه آفتابگردان که در فرهنگ چین نماد مردم عادی و استقامت است، لایه دیگری به این نقد میافزاید. در دوران مائو، آفتابگردان سمبل تودههایی بود که به سوی خورشید (مائو) روی میآوردند، اما در این چیدمان، دانهها بیحرکت و پراکندهاند، گویی دیگر خورشیدی برای جهت دادن به آنها وجود ندارد. از دید فوکو، این موضوع میتواند به معنای فروپاشی «گفتمان مسلط» باشد که زمانی افراد را متحد میکرد و جایگزینی آن با نوعی «پراکندگی سوژهها» در جهانی پسامدرن، با این حال اثرایویوی فقط نقد نیست، بلکه دعوتی است به تأمل. وقتی بازدیدکنندگان اجازه داشتند روی دانهها راه بروند (که بعداً به دلایل ایمنی ممنوع شد)، خودشان بخشی از این چرخه قدرت و تخریب شدند. این تعامل، پرسش دیگری را مطرح میکند: آیا ما هم به عنوان مخاطب در بازتولید ساختارهایی که نقدشان میکنیم، شریک هستیم؟
دانههای آفتابگردان فراتر از یک چیدمان ساده، تجربهای است که مرزهای میان هنر، سیاست و زندگی روزمره را محو میکند، اما شاید ضعفش در این باشد که پیامش گاهی بیش از حد درگیر نمادگرایی میشود و برای مخاطب عام، بدون توضیح، گنگ باقی میماند، با این حال قدرت اصلی اثر در تواناییاش برای برانگیختن این پرسش نهفته است: در جهانی که فردیت ما مدام از سوی قدرت بازتعریف میشود، چگونه میتوانیم خودمان را دوباره پیدا کنیم؟ دانههایایویوی شاید پاسخی نداشته باشند، اما آیینهای هستند که ما را به خودمان نشان میدهند.