جوان آنلاین: همزمان با بازگشایی مدارس و ورود فرزندان ما به محیط جدید، آنان با گروهی از همسن و سالانشان مواجه میشوند و در ادامه با انتخاب یک یا چند نفر صمیمی شده و در پی این صمیمیت آینده کاری و حتی اخلاقی آنها رقم میخورد، بنابراین لازم است والدین با برخورداری از آگاهی و شناخت کافی، نقش تعیینکنندهای در این انتخاب داشته باشند. علاوه بر این فرزندان ما ممکن است در مدرسه با مسائل و مشکلات دیگری مواجه شوند. دکتر سیما فردوسی روانشناس بر این باور است دوستیابی در دوره تحصیلی حائز اهمیت بسیار و نقش والدین در این انتخاب مؤثر است و باید به آن توجه بسیاری کرد. به گفته وی، برای موفقیت لازم است والدین خود را به روز رسانی کنند و با مسائل و خلقیات نسل جدید بیشتر آشنا شوند تا بتوانند مشکلات آنان را به درستی بشناسند و حل کنند. به اعتقاد وی راهحل دستیابی به این مهم، راهاندازی جدی کلاسهای آموزش خانواده است که والدین باید از مدارس مطالبه کنند. متن زیر ماحصل گفتوگوی ما با این روانشناس باتجربه و پیشکسوت است که پیشرو دارید.
دوستیابی در دوره تحصیلی چه اهمیتی دارد و والدین در این امر مهم چگونه میتوانند نقش داشته باشند؟
دوستیابی یکی از موارد بسیار مهم در دوران کودکی و نوجوانی است، بنابراین والدین باید خودشان را آماده و مهیا کنند تا در این زمینه به لحاظ تأثیری که دوست میتواند روی درس و تعلیم فرزندشان داشته باشد، آنها را آموزش دهند. آنها باید بدانند چه دوستی را انتخاب و هدف از دوست یابی را مشخص کنند و اینکه به کدام دوست، دوست مناسب میگویند. دوست مناسب باید از لحاظ فرهنگی، خانوادگی، اجتماعی، طرز تفکر و سبک زندگی با فرزندمان همراستا باشد. بچهها الگو میگیرند و هرچه سن آنها بالا میرود و به دوره نوجوانی ورود میکنند بیشتر تحت تأثیر دوست قرار میگیرند و دلشان میخواهد از سوی دوستان مورد قبول واقع شوند.
به همین دلیل خودشان را با آنها همانند میکنند. مثلاً دوست دارند بگویند مثل شما هستیم. طرز رفتار، گفتار، لباس پوشیدن، حتی اهدافشان در زندگی را از دوستانشان تقلید میکنند و آنها را قبول دارند و خیلی از دوستانشان حمایت میکنند. این یکی از مقولههای دوره نوجوانی است، بنابراین اگر دوستشان از لحاظ ویژگیهایی که گفته شد تفاوت داشته باشد بیم آن میرود فرزند هم تحت تأثیر او قرار گیرد و به همان شیوه عمل کند، بنابراین والدین باید فرزندانشان را آموزش و آگاهی دهند تا بدانند یک دوست چقدر میتواند در تحصیل، اهداف کوتاهمدت، میان مدت و حتی درازمدت تأثیر داشته باشد.
والدین باید ابتدا خود را هماهنگ و سپس با فرزندشان صحبت کنند. والدین باید دوستان فرزندانشان را ببینند و با آنها آشنا شوند. با والدین دوستان فرزندشان آشنا شوند تا مطمئن شوند همفکر آنها هستند. بیرون بروند یا به خانهشان دعوت کنند. اگر والدینی نتوانند از عهده این کار برآیند باید از مدرسه و اولیای مدرسه کمک بگیرند، چراکه آنها دانشآموزان و والدینشان را میشناسند و میتوانند در انتخاب دوستان خوب، مناسب و شایسته
کمک کنند.
اگر به هر دلیلی فرزندمان در مدرسه با مشکلاتی مواجه شد، والدین چه برخوردی باید داشته باشند که فرزند آسیبی نبیند؟
والدین باید از کم و کیف مشکل پیش آمده کاملاً آگاه شوند تا بتوانند در حل آن کمک کنند. بعد از فرزند بخواهند فکر کند. ما باید بچهها را وادار به تفکر کنیم تا بهترین راهحل را پیدا کنند. والدین به جای اعتراض و بداخلاقی باید فکر و سپس با هم صحبتی با فرزندانشان راهکار خلاقانه را پیدا کنند. باید یک راهحل مسالمتآمیز برای این مسئله پیدا شود. به فرزندان نیز باید آموزش داد حل مسئله برابر با قهر کردن و پرخاشگری نیست، بلکه میتوان با فکر کردن برای هر مسئلهای راهحلی پیدا و سپس بهترین راهحل را انتخاب کرد.
نکته قابل توجه دیگر آنکه باید از اولیا و مشاوران مدرسه کمک گرفت، چراکه آن مشکل در مدرسه به وجود آمده است و باید در حل مشکل
کمک کنند.
از مشکلاتی که بعضی والدین و اولیای مدارس با آن مواجه هستند مدرسه گریزی بعضی دانشآموزان است. از نگاه شما علت چیست و برخورد صحیح با این معضل چگونه باید باشد؟
مدرسه گریزی علتهای مختلفی دارد. ابتدا باید این علتها را بشناسیم تا متوجه شویم کدامیک مربوط به فرزند ما میشود. یک مورد مشکل تحصیلی است. شاید بعضی از دانشآموزان درسها را خوب یاد نگرفته باشند یا تمرکز آنها پایین باشد. بعضی هم ممکن است در کلاس درس رودربایستی داشته باشند و نتوانند به معلم بگویند درس را متوجه نشدهاند، همه این موارد و هر آنچه در مقوله درس بگنجد باعث مدرسه گریزی میشود، چراکه مدرسه را دوست ندارند. پس باید در قدم اول به مباحث درسی ورود کنیم و مشکل درسی را حل کنیم.
مورد دیگر افسردگی دانشآموزان است که باید از لحاظ روحی و روانی بررسی شود. گروهی هم ممکن است مشکل خانوادگی داشته باشند. به طور مثال والدین با هم درگیر یا در آستانه طلاق هستند و درگیریهای پی در پی دارند. بچهها وقتی محیط خوب و آرامی را در خانه ندارند و میبینند والدین به خصوص مادر تحت فشار است دلشان نمیخواهد مادرشان را ترک کنند و به مدرسه بروند، چراکه نگران هستند در نبود او اتفاقی برای مادرشان بیفتد. این درباره دانشآموزانی که والدین بیمار دارند هم صدق میکند. آنها میترسند والدینشان را ترک کنند، چراکه ممکن است وقتی برمیگردند برای والدینشان اتفاق بدی بیفتد. این هم دلیلی برای مدرسه گریزی است. بچههای طلاق که بعد از مشاجرههای زیاد با یک ولی زندگی میکنند یا بچههایی که یکی از والدینشان را بر اثر مرگ از دست دادهاند، به خاطر ترس از دست دادن آن والد، مدرسه گریز میشوند. لازم است همه این موارد بررسی شود و متناسب با آن علت راهکار پیدا کرد.
سال تحصیلی و زمان حضور فرزند یا فرزندان در مدرسه، فرصتی است برای والدین به خصوص مادران تا خود را نسبت به موارد تربیتی به روز رسانی کنند یا وقت بیشتری به مطالعه اختصاص دهند. توصیه شما در این خصوص چیست؟
در این زمینه جا دارد به کلاسهای آموزش خانواده اشاره شود. باید خود والدین به مدرسه پیشنهاد دهند کلاسهای آموزش خانواده به شکل جدی برقرار شود. سالها قبل این کلاسها اجباری بود و مدارس مجبور بودند جلسات آموزش خانواده را برقرار کنند، بنابراین والدین میآمدند و مدارس با دعوت از کارشناسان درباره مسائل مربوط به دانشآموزان مانند روانشناسی کودک و نوجوان صحبت میکردند. این کلاسها شاید در بعضی از مدارس کماکان برقرار باشد، اما از حالت اجباری خارج شده است.
پیشنهاد میشود این کلاسها در مدارس به شکل فعال برقرار شود و اولیای دانشآموزان از مدارس بخواهند این کار انجام شود، چراکه همه والدین ممکن است اهل مطالعه نباشند یا فرصت مطالعه نداشته باشند یا منابع مورد نیاز در دسترس نباشد تا بتوانند خود را به روز رسانی کنند، بنابراین اگر جلساتی در خود مدارس برگزار شود، والدین خود را بیشتر موظف به شرکت در این محافل علمی و کارشناسی میدانند و در پی آن آگاهیشان بالا میرود.
شاید امروز این رسالت بر دوش سازمانهایی مانند صدا و سیما باشد، اما لازم است این برنامهها سازماندهی شده باشد تا صحبتها هماهنگ انجام شود و والدین دچار سردرگمی نشوند. باید مستند باشد و بر اساس پژوهشهای علمی، فرهنگی به روز انجام شود تا به آگاهی والدین بینجامد. بحث به روز رسانی باید با یک روند علمی هماهنگ و سازمان یافتهای انجام شود و آموزش و پرورش نیز متولی آن باشد تا مدارس آن را جدی گرفته و والدین از این فرصت
بهرهمند شوند.