جوان آنلاین: حجتالاسلام والمسلمین علی سرلک در رابطه با فلسفه و پیشینه تاریخی پیادهروی و زیارت اربعین میگوید: از یک طرف اولین اربعینیان، بازماندگان سیدالشهدا (ع) و زنان و فرزندان بودند و از طرفی عطیه عوفی شاگرد جابربن عبدالله انصاری- صحابی بزرگ رسول خدا (ص) - به همراه جابر، نخستین زائران امام حسین (ع) در ۲۰ صفر سال ۶۱ هجری، همزمان با اربعین شهیدان کربلا هستند و نام این دو همواره همراه با زیارت اربعین برده میشود. وی میافزاید: در خلال همه سالهایی که شیعه امکان این توفیق حضور را داشته، بعد از اربعین سال۶۱ هجری تاکنون، پیادهروی اربعین در طول تاریخ بارها اتفاق افتاده است. زمانهایی که دستگاه جور و حکومتهای ظالم مانعی ایجاد نمیکردند نیز شاهد اربعین بودیم، اما در چند سال اخیر شاهد پیادهروی اربعین به شکل فوقالعاده هستیم و جلوهای که در حال حاضر میبینیم، کمنظیر است.
اربعین نیز به اندازه عاشورا مهم است
سرلک در خصوص اینکه چرا پیادهروی و زیارت اربعین به اندازه دهه اول محرم و آیینهای سوگواری تاسوعا و عاشورا اهمیت دارد، توضیح میدهد: ابعاد عاشورا به مرور زمان روشنتر شده است، قیام اباعبدالله (ع) گستره و پژواک خود را واضحتر و شفافتر به گوش جهانیان رسانده و هرچه جلوتر آمده است انسانهای آزادهتری به این جریان پیوستهاند. بخشی از این مهم، اقتضای تاریخی است و بخشی هم تأثیر شگفتانگیز انقلاب اسلامی در توجه به سیدالشهدا (ع) و مؤثر بودن قیام ایشان است. بدون تردید بسترسازیای که انقلاب اسلامی به لحاظ اجتماعی در روی آوردن و توجه مردمان به ماجرای اربعین کرده، بسیار مؤثر بوده است. از این نظر نقش شهدا نیز نقش ممتاز و ویژهای است. شهدا همان موقعی که در هشت سال دفاع مقدس حضور داشتند، ورد سخنشان این شعر بود که کربلاکربلا ما داریم میآییم، اکنون سیل عظیمی در پیادهروی اربعین شرکت میکنند و با همان نیت و همت شهدا در این حرکت عظیم حضور مییابند.
کربلا انسان را به انسانیت خود نزدیکتر میکند
سرلک با اشاره به تأثیر اربعین در سبک زندگی امروز میگوید: اینطور اتفاقات در ژرفترین و بنیادیترین لایههای شخصیتی ما اثر میگذارد. درست است تأثیراتش محسوس و قابل بیان و فهرست کردن نیست، ولی خیلی روشن است کربلا به نام سیدالشهداست و این جریان، حیات و زندگی انسان را جهتدار و معنادار میکند و جامعه را به سمت فضائل اخلاقی سوق میدهد. همانطور که در پیادهروی اربعین اوج فداکاری، ایثار، استقامت، بخشندگی، عفو، مهربانی، میهمانپذیری و بسیاری از ویژگیهای انسانی تجلی و به شکل حیرتانگیزی بروز پیدا میکند، از سویی نشان میدهد کربلا انسان را به انسانیت خود نزدیکتر میکند و قابل سنجش با معیارهای مادی نیست.
دلیل استقبال مردم از پیادهروی اربعین
این کارشناس مذهبی درباره استقبال و علاقه مردم به پیادهروی اربعین اظهار میدارد: تقابل با آسیبهای فرهنگ مدرنیته شاید یکی از دلایل علاقه مردم به راهپیمایی اربعین باشد. فرهنگ مدرنیتهای که در آن زندگی میکنیم و جهات زیست ما را شکل میدهد، فرهنگی مبتنی بر خودخواهی، خودمحوری و منفعتطلبی است. اینها ممکن است انسان را به یکسری موفقیتهای کوتاهمدت برساند، اما نهایتاً او را خسته، پژمرده و دلزده میکند. در اربعین نوع و سبکی از زندگی را تجربه میکنیم که در خیالات و رؤیاهایمان آن را جستوجو میکردیم. از این نظر جاذبه زیادی دارد و اینکه میبینیم هر سال پیر و جوان، خرد و کلان، زن، مرد و بچه در این حماسه باشکوه حضور پیدا میکنند و به رغم برخی تصویرها راضی و خوشحال برمیگردند، جزو معجزات اربعین است که این مغناطیس در خود دارد. اربعین آرمانشهر گمشده انسان را مجسم میکند، از این جهت جاذبه دارد و هرکس اربعین آمده، برنگشته دلتنگ میشود و آرزو میکند کاش در این سفر حضور پیدا کند. به واقع اربعین همخوانی با فطرت، آرمانها، کمالگرایی و زیباگرایی ما دارد و عطش انسان را سیراب میکند.
تأثیرات اجتماعی پیادهروی اربعین
وی در مورد نقش و تأثیرات سیاسی و اجتماعی پیادهروی و زیارت اربعین تصریح میکند: همین اندازه که اربعین تجمع امت واحده را به رخ میکشاند و امت امام زمان (عج) در این رزمایش عمومی و صفآرایی عاشقانه کنار هم قرار میگیرند، جدیترین و اجتماعیترین پیام و هویتی است که اربعین در این نقشبندی دارد. به نظرم کسانی که در پیادهروی اربعین شرکت یا موکب برگزار میکنند، خواسته یا ناخواسته، دانسته یا ندانسته ماجرای ظهور را به باور انسانهای حتی لجوج نزدیک میکنند، یعنی کسانی از سر لجاجت وجود مبارک منجی عالم بشریت را انکار میکنند و علت اصلی مخالفت آنها این است که با همین عِده و عُده مناسبات اجتماعی که در عالم در ابعاد سیاست، اقتصاد و فرهنگ جاری است، نباید منجی بیاید، به همین خاطر از طریق هالیوود شخصیتی را منجیسازی و آن را پردازش میکنند. بشری که در این اتمسفر تنفس میکند، به ناگاه باورش میشود انسانهایی در همین بستر دنیای مادی زیست کنند، ولی به یک باره هویت منتظر بودن و مجاهد بودن را از خود بروز میدهند، از این جهت کار بزرگ اربعین باورپذیر کردن ظهور امام زمان (عج) است و آنهایی که از سر انصاف و خرد به صحنه نگاه میکنند، متوجه میشوند منجی امری شدنی و مهم است.
ابعاد و دستاوردهای خانوادگی اربعین
نقش پیادهروی و زیارت اربعین به صورت خانوادگی در تربیت، انسجام و بهبود روابط اعضای خانواده موضوع دیگری است که سرلک در خصوص آن خاطرنشان میکند: اربعین در ابدیت انسان آثار خود را نمایان میکند ولی آثار اجتماعی آن کم نیست، به همین خاطر است که خیلیها با خانواده و فرزندان کوچک و شیرخواره حضور پیدا میکنند و این حسینی شدن نسل و تبار حقیقتطلبی، به آنها جزای خیر میدهد و بزم پیادهروی به پا میکنند، همانطور که بزم عاشورا و سیدالشهدا (ع) با حضور خانواده خودش گرم شد.
آداب و رعایت پیادهروی اربعین
وی در پاسخ به اینکه چه آدابی را باید در پیادهروی و زیارت اربعین لحاظ کنیم؟ میگوید: اولین ادب زیارت، مراقبت، مواظبت، تکریم و خدمت به بقیه زائران است. باید بدانیم آنها میهمانان امام حسین (ع) هستند و این همان کاری است که موکبداران میکنند و باید در خود زائران هم پررنگ باشد. نکته دوم حضور قلب زائر است که باید در طول مسیر متوجه سالار شهیدان و اهداف او باشد. او باید ذاکر این حقیقت باشد و دائمالوضوبودن، ذکر گفتن، از دنیا نگفتن و برای دنیا تلاش نکردن بسیار مهم است. مسئله سوم اینکه شکل و شمایل حضور را هم باید زیبا کرد. اینکه نشاط عمومی، چهرههای بشاش، انرژیهای زیاد و توجه به اموری که مراقبتش واجب است، مانند اسراف نکردن و رعایت نظافت، مورد تأکید قرار میگیرد و هرچقدر بیشتر رعایت شود، بهتر است.
راه رفتن در اربعین هم ثواب دارد
از او میپرسیم آیا صرف پیادهروی و زیارت اربعین برای ما ثواب است یا باید به لحاظ اخلاقی و رفتاری خود را مهیای این حرکت کنیم و به قول معروف حلالیت بطلبیم و وجودمان را از زنگارها پاک کنیم و بعد در این مسیر بیفتیم. وی میگوید: حتی صرف حضور و قدم به قدم در اربعین، حج عمره مقبول پیامبر (ص) حساب میشود. هرچقدر این معرفت عمیقتر باشد، بهرهمندی بیشتر است، اما حتی صرف حاضر بودن هم فضیلت دارد و برای انسان رشد به بار میآورد.
شیوههای انتقال پیام اربعین به کودکان
وی در رابطه با اینکه چگونه و با چه شیوههایی پیامهای اربعین را برای کودکان و نوجوانان بازگو کنیم و این فرهنگ را به آنان انتقال دهیم؟ تصریح میکند: این قضیه مهم و دقیق است و باید بابتش فکر کرد، اما قصهگویی و بیان داستانها و ماجراهایی که در کربلا رخ داده است، میتواند مؤثر باشد. فرزندان ما باید بعضی از شخصیتهای مهم کربلا را بشناسند چراکه پیوند خوبی بین کودکان ایجاد میکند و هرچقدر کودکان و نوجوانان در هیئتها و مواکب کار مفیدی انجام دهند و خدمتی کنند، این خدمت آنها را به این نسل دوستداشتنی گره میزند.
ماندگاری سبک و سیاق زندگی حسینی
از او میپرسیم چه کنیم که شاخصهای فرهنگ حسینی در سبک و سیاق زندگیمان درونی شود و پایدار بماند و فقط متکی به اربعین و دهه اول محرم نباشد؟ وی در پاسخ بیان میکند: اگر این مسئله را از اربعین شروع کنیم در بقیه شئون زندگی هم پایدار خواهد شد. شک نکنید کسی که یک ساعت ورزش میکند توانی که از ورزش میگیرد، حتی در درس خواندن مؤثر است. در مورد اربعین هم به همین صورت است. حال خوب اربعین در تمام طول سال همراه ما خواهد بود.
بدعتهای پیادهروی اربعین
سرلک در مورد اینکه چه آفتها و بدعتهایی، پیادهروی و زیارت اربعین را تهدید میکند؟ میگوید: بیتوجهی به مسائل شرعی و وظایفی که امام حسین (ع) بر آنها پایبند بود، مانند نمازاول وقت، رعایت حقالناس و بیتالمال و رعایت آبروی مردم میتواند آفت باشد. در مقابل اینها مواردی است که هر چقدر بیشتر رعایت کنیم، بهرهمان از عاشورا بیشتر خواهد شد.
همچنین دیگر بدعتها در پیادهروی اربعین میتواند این موضوع باشد که شخص گمان کند صرفاً در حال انجام مراسمی آیینی است نه اینکه مسیری را برای اصلاح دنیا و آخرت خود طی میکند.