جوان آنلاین: دو متهم به قتل که در دو حادثه جداگانه یکی هفت سال قبل همسرش را به قتل رسانده بود و دیگری چند ماه قبل پسر معتادش را در درگیری به قتل رسانده بود با اقدام خداپسندانه اولیای دم در یک قدمی چوبه دار بخشیده شدند.
دقایقی از ساعت ۱۵ بعدازظهر روز شنبه ۱۹ خردادماه امسال گذشته بود که تلفنی به مأموران پلیس تهران خبر رسید صدای درگیری و فریادهای دلخراشی از داخل خانهای در آپارتمان مسکونی به گوش همسایهها میرسد.
با اعلام این خبر، تیمی از مأموران به محل حادثه در یکی از خیابانهای محله نارمک اعزام و داخل یک خانه با پیکر خونین پسری جوان و پدر میانسالش روبهرو شدند. پسر جوان به سختی نفس میکشید و در پرتگاه مرگ قرار داشت، اما پدرش جراحاتش سطحی بود که مأموران هر دو زخمی را برای درمان به بیمارستان منتقل کردند.
بررسیها حکایت از آن داشت پدر و پسر بارها با هم درگیری داشتهاند، بهطوریکه صدای درگیری آنها را همسایهها همیشه میشنیدند، اما اینبار مرد میانسال مقابل چشمان دختر جوان و همسرش درگیری خونینی را با پسرش رقم میزند.
۲۶ ضربه چاقو
درحالیکه تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، مسئولان بیمارستان اعلام کردند پسر ۳۰ ساله به نام فریدون بر اثر ۲۶ ضربه چاقو و خونریزی شدید به کام مرگ رفته و تلاش پزشکان برای نجات جان او نتیجهای نداده است.
با اعلام خبر قتل پسر جوان، قاضی محسن اختیاری، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تحقیقات خود را درباره این حادثه آغاز کردند. تحقیقات میدانی نشان داد پسر فوت شده معتاد به موادمخدر بوده و همیشه اعضای خانوادهاش را اذیت میکرده و پدرش هم به همین دلیل با او درگیر شده است.
دوستی ناباب
مرد ۵۵ ساله در بازجوییها با اعتراف به قتل پسرش گفت: «پسرم را دوست داشتم و رابطه خوبی داشتیم، اما ۱۳ سال قبل که با افراد ناباب دوست شد رابطه ما خراب شد. آن زمان خیلی تلاش کردم او ارتباطش را با دوستانش قطع کند، اما نتیجهای نگرفتم و پسرم ارتباطش با من بد و با دوستانش صمیمیتر شد. شبنشینی و دورهمیها او را معتاد به موادمخدر کرد. ابتدا او تریاک مصرف میکرد، اما کمکم به موادمخدر روانگردان مثل شیشه نیز روی آورد و معتاد به شیشه شد. پس از این آزار و اذیتهایش آغاز شد و همیشه به زور از من، مادر و خواهرش برای خرید مواد پول میگرفت. اگر به او پول نمیدادیم ما را کتک میزد و تهدید به قتل میکرد.»
۳۰ بار ترک
وی ادامه داد: «ما خیلی تلاش کردیم او را ترک دهیم و در این مدت ۳۰ مرتبه او را در کمپ ترک اعتیاد بستری کردیم، اما فایدهای نداشت و هر زمانی از کمپ بیرون میآمد پس از مدتی دوباره همان دوستان نابابش او را آلوده میکردند و آزار و اذیتهاش بار دیگر شروع میشد. وقتی شیشه مصرف میکرد، توهم میزد و ترسناک میشد و ما همه از او میترسیدیم که بلایی سر ما نیاورد. روز حادثه شیشه مصرف کرده بود که به خانه آمد و از مادر و خواهرش خواست که به او پول بدهد. آنها پولی نداشتند، او هم عصبانی شده بود و قصد داشت ما را کتک بزند.»
پشیمانی
متهم در پایان با اظهار پشیمانی از قتل پسرش گفت: «پس از این به سراغ من آمد و خواست به او پول بدهم، اما پولی به او ندادم. خیلی عصبانی شده بود، به طرف آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت و به سمت مادر و خواهرش رفت که همسر و دخترم را از دستش نجات و او را به سمت دیوار هل دادم. فریدون شروع به داد و فریاد و تهدید کرد که به او پول بدهیم. به سمتش رفتم تا چاقو را بگیرم که مرا زخمی کرد و من هم چاقو را گرفتم و ضربانی به او زدم. من قصد کشتن پسرم را نداشتم و الان هم پشیمان هستم.»
بخشش
متهم پس از اعتراف به قتل راهی زندان شد. در حالی که تحقیقات از وی تکمیل شده و قرار بود مرد میانسال به زودی پس از صدور کیفرخواستش در دادگاه به جرم قتل عمد پسرش محاکمه شود، همسر وی به عنوان اولیای دم به دادسرای امور جنایی رفت و شوهرش را بخشید. با بخشش اولیای دم متهم از چوبه دار نجات پیدا کرد و به زودی از جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه میشود.
همسرکشی
دومین قاتلی که چند روز قبل از چوبه دار نجات یافت و به زندگی دوباره امیدوار شد مرد میانسالی به نام کامران است که هفت سال قبل در حادثهای همسرش را به قتل رسانده بود.
شامگاه ۲۸ دیماه ۹۶ به مأموران پلیس تهران خبر رسید زنی در خانهاش در یکی از محلههای شرقی تهران به قتل رسیده است. وقتی مأموران به محل حادثه رفتند داخل پذیرایی با جسد زن میانسالی به نام بهار روبهرو شدند که با چاقو به قتل رسیده بود.
مأموران پلیس از گفتههای پسر مقتول دریافتند زن میانسال در درگیری با شوهرش به قتل رسیده و قاتل هم از محل گریخته است.
پسر مقتول که حادثه را به پلیس خبر داده بود، گفت: «چند سالی بود پدرم خانه را ترک بوده تا اینکه چندی قبل دوباره سروکلهاش پیدا شد. از همان روز اول با مادرم اختلاف داشت. ساعتی قبل من سرکار بودم که پدرم تماس گرفت و گفت حال مادرم خوب نیست. به او گفتم مادرم را به بیمارستان ببرد، اما پدرم گفت باید هرچه زودتر خودم را به خانه برسانم. خیلی نگران شدم و به سرعت به خانهمان آمدم و وقتی وارد خانه شدم با جسد خونین مادرم روبهرو شدم که جانی در بدن نداشت.»
بازداشت
شواهد و دلایل همه حکایت از آن داشت کامران قاتل همسرش است و مأموران هم او را تحت تعقیب قرار دادند. تحقیقات نشان داد متهم پس از حادثه از تهران خارج شده و به مکان نامعلومی گریخته است تا مأموران ردی از او پیدا نکنند. در نهایت مأموران رد قاتل را در شهر مشهد زدند و او را ۱۸ بهمن همان سال بازداشت و به پلیسی آگاهی تهران منتقل کردند.
اعتراف
متهم در بازجوییها به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: «چند سالی بود که من و همسرم با هم اختلاف داشتیم تا اینکه سه سال قبل بدهی بالا آوردم و اختلاف ما بیشتر شد. کارم آزاد بود و با افراد زیادی معامله میکردم، اما بعضی از دوستانم پولم را ندادند و من ورشکست شدم. وقتی نتوانستم بدهیام را پرداخت کنم، مجبور به فرار شدم، چون طلبکارانم تهدید کرده بودند حکم جلب مرا دارند و من را به زندان میاندازند. سه سال حیران و سرگردان در شهرهای مختلف آواره بودم تا دست طلبکارانم به من نرسد. در این سه سال خانوادهام خانه و زندگیشان را فروختند و بدهیهای مرا دادند. من هم وقتی فهمیدم بدهیهایم پرداخت شده است به تهران برگشتم. همسرم به من اعتماد نداشت و رفتارش با من بد بود. او به من سوءظن داشت و فکر میکرد قصد دارم اموال او را سرقت کنم و برای خوشگذرانی به تهران بروم. عصر روز حادثه من و همسرم تنها بودیم که به من تهمت زد شناسنامه او را برداشتهام. به او گفتم اشتباه میکند و شناسنامه اش به کار من نمیآید، اما قبول نمیکرد و میگفت من کلاهبردارم و هر کاری از دستم برمیآید.»
عصبانی شدم
وی ادامه داد: «وقتی به من تهمت زد، عصبانی شدم و با او مشاجره لفظی کردم. مشاجره ما به درگیری کشید. از آشپزخانه چاقویی برداشتم و ضرباتی به او زدم. همسرم غرق در خون روی زمین افتاد و فهمیدم که فوت کرده است. کاری از دستم ساخته نبود، با پسرم تماس گرفتم که به خانه بیاید و خودم از ترس فرار کردم.»
متهم پس از تکمیل تحقیقات در دادگاه کیفری یک استان تهران به جرم قتل عمد همسرش محاکمه شد و دو پسر او برای پدرشان درخواست قصاص کردند و هیئت قضایی هم وی را به قصاص محکوم کرد. قاتل به حکم دادگاه اعتراض کرد، اما دیوانعالی کشور حکم او را تأیید و پرونده را برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران فرستاد. متهم در یک قدمی چوبه دار قرار داشت که تیم صلح و سازش دادسرای امور جنایی با برگزاری جلسات صلح و سازش تلاش کرد رضایت اولیای دم را جلب کند. در نهایت چند روز قبل دو پسر قاتل به دادسرای امور جنایی تهران رفتند و به قاضی امین کرمانینژاد، دادیار شعبه چهارم دادسرا اعلام کردند پدرشان را بخشیدهاند. بنابراین متهم از چوبه دار فاصله گرفت و به زودی از جنبه عمومی جرم محاکمه میشود.