کد خبر: 1238145
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۶ تير ۱۴۰۳ - ۰۳:۲۰
در نظام پادشاهی بریتانیا، این سلسله عناوین پس از «شاهزاده» به ترتیب دوک/دوشس، مارکی/مارکیز، کنت/کنتس، ویکنت/ویکنتس، بارون/بارونس و شوالیه - فردی که از سوی یک پادشاه عنوان افتخاری دریافت کرده - رتبه‌بندی می‌شوند

 جوان آنلاین: علی نصری در کانال شخصی خود نوشت: نظام‌های اصیل پادشاهی براساس یک سلسله‌مراتب هرمی شرافت و احترام بنا شده‌اند. در رأس هرم شخص پادشاه قرار دارد که از بالاترین درجه شرافت و احترام برخوردار است، یک درجه پایین‌تر از او ملکه و سپس شاهزادگان هستند و به همین ترتیب سلسله‌مراتب اشراف از بالا تا پایین هرم با عناوین دقیق چیده می‌شوند. 

مثلاً در نظام پادشاهی بریتانیا، این سلسله عناوین پس از «شاهزاده» به ترتیب دوک/دوشس، مارکی/مارکیز، کنت/کنتس، ویکنت/ویکنتس، بارون/بارونس و شوالیه - فردی که از سوی یک پادشاه عنوان افتخاری دریافت کرده - رتبه‌بندی می‌شوند. 

این رتبه‌بندی چنان دقیق است که اگر مثلاً پادشاه و ۵۶ نفر از این هرم سلطنت، بر اثر حادثه‌ای یک‌جا بمیرند، نفر ۵۷ ام در سلسله‌مراتب جانشینی که نام و نشانش کاملاً مشخص است، بلافاصله بر تخت سلطنت می‌نشیند. 

بنابراین، هر فردی در این هرم جایگاه خودش را می‌داند، به رتبه‌های بالاتر احترام می‌گذارد و از رتبه‌های پایین‌تر توقع تواضع و احترام دارد. طبیعتاً در این سیستم منظم، هر فردی در هر رتبه‌ای که قرار دارد، می‌کوشد تا با رعایت هر چه بهتر اتیکت‌های رفتاری و آداب و رسوم اجتماعی، اشرافیت خود را به نمایش بگذارد یا به رخ دیگران بکشد. 

در سلطنت پهلوی موضوع به شکل دیگری است. نظام «پهلوی» به دلیل اینکه یک ساختار پادشاهی اصیل نیست و بر هیچ سلسله مراتب اشراف و اعیان تاریخی استوار نشده، هرم شرف و احترام در آن فقط یک نمای بیرونی و اسکلت توخالی است، یعنی هرمی که یک نفر و خانواده‌اش در رأس آن قرار دارند و طبقات زیرین همه خالی از سکنه است. 

افراد ایرانی که خود را منتسب به سلطنت پهلوی می‌دانند – سلطنت‌طلبان - فقط یک «ولیعهد» و خانواده درجه یک او را می‌شناسند و به آن‌ها نهایت احترام را می‌گذارند، اما خود در هیچ ساختار منظمی جایگاه مشخصی ندارند. پس همواره در یک هرم خیالی، برای ارتقا یا اثبات جایگاه خود در حال رقابتی سنگین و کشمکشی مداوم و تلاشی بی‌وقفه برای سلطه‌جویی، غلبه نمودن و تفوق یافتن (خیالی) بر دیگری هستند. 

به عبارتی، فحاشی و بی‌احترامی در میان سلطنت‌طلبان ایرانی رفتار ناخودآگاهی است برای القای جایگاهی بالاتر از دیگری در یک هرم خیالی که در رأس آن خانواده پهلوی و زیر آن اسکلتی خالی است. «فحش» برای سلطنت‌طلب ایرانی، در وهله اول، نه یک «توهین» به دیگری که یک «خطاب» از سوی یک «مقام» بالاتر به یک مقام «زیردستی» است؛ در واقع همان عصا بر زمین کوبیدن و «پدرسوخته» خواندن دیگری در عصر رضاشاهی است که امروز در روند رقابت در سلطه‌جویی به «بی‌پدر» و «صد پدر» و «هزار پدر» ارتقا یافته است. 

پس فحاشی و بی‌ادبی در میان سلطنت‌طلبان ایرانی، یک پدیده و معضل ساختاری است که از درون بافت سیاسی- اجتماعی این سیستم باز تولید می‌شود و با برائت جستن ولیعهد پهلوی از فحاشان یا پند و نصیحت‌های دیگران حل نمی‌شود، همانطور که در سلطنت‌های اصیل و واقعی، رقابت و افراط در رعایت اتیکت‌های رفتاری و نمایش پایبندی به آداب‌ورسوم اشرافی، یک رفتار اجتناب‌ناپذیر ساختاری است.

غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۳۱ - ۱۴۰۳/۰۴/۱۶
0
0
عالی بود
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار