در این ساعات، دشوار بتوان «سید ابراهیم رئیسی» را توصیف کرد. در نگاه نخست آنچه به نظر میرسد، این است که او هویتی دارد، مماس با انقلاب و نظام اسلامی. در نوجوانی، به خیل علاقهمندان امام و نهضت اسلامی پیوست. با چهرههای نامدار این حرکت ارتباط یافت و در فردای پیروزی آن، مورد اعتماد آنان قرار گرفت و به سمتهای گوناگون گمارده شد. از مواجهه با شماتت و شلتاق ضد انقلاب و منافقین، هراسی نداشت و هماره به وظیفه دینی و انقلابی خویش اندیشید. کسی از وی منفعتسنجی شخصی یا اجتماعی و سیاسی سراغ نداشت و دوست و دشمن، او را از حامیان و حافظان جبهه انقلاب میدانستند. مهمترین فصل حیات وی، با تصدی ریاست قوه قضائیه و در دورهای دشوار رقم خورد. رئیسی به مدد شناخت مناسب از این دستگاه، اراده خدمت و چهره مطلوبی که در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ از خویش نشان داده بود، توانست سرمایه اجتماعی مناسبی تحصیل کند و بسیاری را بر آن سازد تا مجدداً او را در مسند ریاستجمهوری بخواهند. دشواری مضاعف، پس از انتخاب به ریاست جمهوری روی نمایاند. کشوری درگیر با تحریم، کرونا، ترک فعل و سوء فعل دولت پیشین، اینک چشم به او داشت و وی بیاعتنا به انبوهی از فضاسازیهای زهرآگین در داخل و خارج، خدمت را کلید زد. او از محرومترین و دورافتادهترین اقشار جامعه سراغ گرفت، به دیدارشان رفت، اما وعده بیعمل نداد و کلنگ نمایشی بر زمین نزد. به تله تأیید و تکذیبهای تبلیغاتی معاندان، قدم ننهاد و تنها به هدف اندیشید. تکاپوی خدمت را به توافق با دشمنان گره نزد و صمیمی و بیادعا، تلاش خود را پی گرفت. همگان او را تا ظهرگاه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، به طریقگشایی برای بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی به یاد میآورند و این همه، سرمایهای ماندگار برای اوست.
| دبیر گروه تاریخ