مماشات با متخلفان و نادیده گرفتن تخلفات صورت گرفته از سوی آنها حاصلی جز تشدید تخلف ندارد. آنچه امروز به سبب اهمال و سوءمدیریت حاکم بر فوتبال ایران شاهد آن هستیم، دقیقاً همین است.
اینکه فدراسیون و سازمان لیگ قانون مصوب خود را به اسم اینکه آزمایشی بوده، کجدار و مریز اجرا میکنند و چشم روی تخلفات برخی تیمها میبندند تا تخلف گستردهتر یک تیم دیگر را هم بپوشانند و نتیجهاش این میشود که باشگاهی به خود اجازه دهد در عصر ارتباطات یک نامه دستنویس با خطخوردگی بدون مهر و امضا و تارخ و شماره را خطاب به رئیس سازمان لیگ بنویسد و طی آن اصلاح قراردادهای خلاف قانونش را اعلام کند.
موضوع وقتی تأسفبارتر میشود که نایبرئیس فدراسیون فوتبال با استناد به همین نامه منتشر شده در رسانهها اعلام میکند: «با توجه به نامه جدید باشگاه سپاهان، درخواست این باشگاه مبنی بر ترخیص نام سه بازیکن از فهرست شش نفره مذکور به کمیته انضباطی ارسال شده است.»
چنین اقدامی در نوع خود بینظیر است! دیروز تقریباً تمام رسانهها با انعکاس عکس نامه سپاهان متحیر از این همه سرخوردگی فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ ماندند. این نامه بدون تاریخ، بدون امضا و خطاب به حیدر بهاروند، رئیس سازمان لیگ تهیه و تنظیم شده و در آن درخواست شده که محرومیت پیام نیازمند، رضا اسدی و رضا شکاری بخشیده شود. سپاهانیها در این نامه اشاره کردهاند قصد فروش کاوه رضایی، احسان پهلوان و هادی محمدی را دارند و با این اقدام میخواهند قراردادهای مورد ایراد کمیته انضباطی را اصلاح کنند. نامه مخدوش باشگاه سپاهان که به همه چیز شباهت دارد به جز یک نامه رسمی، وعده فروش بازیکنان برای اصلاح قراردادها را داده و با طرح این موضوع خواهان بخشش محرومیت سه بازیکن دیگرش شده است.
انتشار چنین نامهای تنها ثابت میکند که باشگاه سپاهان برای فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ پشیزی ارزش قائل نیست که البته رفتارهای اخیر فدراسیون و سازمان لیگ باعث چنین برخوردهایی شده است. نامه باشگاه سپاهان عیار فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ را نشان داد و مشخص کرد که این دو نهاد رسمی فوتبال جز سروصدا و البته تخلف و فساد چیز دیگری ندارند.
وقتی فدراسیون در خصوص جعل سربرگ و امضای دبیرکل خود در باشگاهی دیگر مهر سکوت بر لب میزند، وقتی در مقابل دو جعل دیگر همان باشگاه کوچکترین واکنشی نشان نمیدهد و وقتی به راحتی چشم روی تخلف از قانون دو باشگاه میبندد، چنین برخورد تحقیرآمیزی اجتنابناپذیر است.
مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال این روزها و در مقابل این حجم از تخلف و فساد تنها تماشاگر ماجراست، اما چرا؟ این را باید از خودش پرسید؛ اینکه چرا تاج هنوز هیچ واکنشی به جعل نامه فدراسیون نشان نداده و چرا در مقابل چنین توهین آشکاری به سازمان لیگ چیزی نمیگوید؟
متخلفان دیروز، مدعیان امروز شدهاند. سرخ، آبی و زرد هم ندارد، تمامشان وقاحت را به حد مشمئزکنندهای رساندهاند. نامه باشگاه سپاهان اهانت به فوتبال کشور است. اهانتی که فدراسیون فوتبال حتی توان پاسخگویی به آن را هم ندارد که این خود نشان از خرابی اوضاع دارد. نشان از اینکه فدراسیون و سازمان لیگ خودشان اینقدر تخلف دارند که توهین یک متخلف را نمیتوانند پاسخ دهند.
نامه باشگاه سپاهان را فدراسیون قبول کرده، اما سؤال اینجاست که آیا چنین نامهای میتواند ضمانت اجرایی داشته باشد؟ جای تعجب نیست اگر کمیته انضباطی فدراسیون هم روی همین نامه حکم برائت سپاهان را از تخلفات صورت گرفته صادر کند و همه چیز به خیر و خوشی برای آقایان تمام شود. اینها واقعیتهای درناک فوتبالی است که این روزها همهجوره با شعور مخاطبانش بازی میکند. فوتبال فاسدی که متخلفان در آن هر روز وقیحتر از قبل میشوند و بدون کوچکترین ابا و ترسی برای خودشان تاختوتاز میکنند. متخلفانی که حتی خود قانونگذار فوتبال هستند.