پنج قرن پیش از میلاد مسیح، سان تزو، استراتژیست مشهور چینی اوج هنر جنگ را مقهور کردن و شکست دادن دشمن بدون ورود به جنگ نظامی دانست. بعدها این آموزه در مزورانهترین شیوهها از سوی غربیها برای استعمار و چپاول ملتها و شکست دولتها به کار گرفته شد.
در دوره معاصر با پیشرفت رسانهها و با توسعه قدرت رسانهای در غرب، پیچیدهترین شیوهها در دستور کار قدرتهای سلطهگر غربی برای شکست ملتها و تسلط بر آنان بدون استفاده از قدرت نظامی قرار گرفت که نمونههای بارز آن را در کودتاهای رنگی در برخی کشورها در دو دهه گذشته میتوان مشاهده کرد. در طول چند قرن اخیر و به خصوص با توسعه رسانههای دیداری و شنیداری، قدرتهای غربی موفق شدند با دستکاری اذهان و عواطف ملل مختلف بر آنان سلطه پیدا کنند. این موضوع با توسعه شبکههای اجتماعی که عمدتاً در اختیار غربیها است ابعاد جدیدی پیدا کرده است.
تا قبل از پیدایش و توسعه شبکههای اجتماعی، عملیات روانی بر بستر رادیو، تلویزیون و روزنامهها و رسانهها انجام میگرفت، ولی به مرور زمان با مشخص شدن جهتگیری هر کدام از این رسانهها و روشن شدن اسپانسر مالی آنها، اثرگذاری آنها کمتر میشد، ولی با توسعه شبکههای اجتماعی، عملیات روانی دشمن ابعاد جدیدی یافته و به لحاظ ساختاری، محتوایی و تکنیکی تحولی بزرگ پیدا کرد.
این روزها تیرها و موشکهای عملیات روانی دشمن با کمک این شبکهها به سمت تک تک افراد روانه میشود و بسیاری از افراد دانسته یا ندانسته مجری انتشار یا بازتابدهنده این گلولههای رسانهای هستند که در قالبهای متنوع دیداری و شنیداری قلبها و اذهان مردم را نشانه گرفته است!
اگر روزی دشمنان انقلاب اسلامی و دشمنان ملت ایران، برای اثرگذاری در اذهان ایرانیان از رسانههای خودشان به صورت عریان استفاده میکردند، امروزه به صورتی هوشمند و مزورانه به جهتدهی افکار مشغول هستند، به گونهای که فرد بدون هیچ گونه احساس دستکاری افکار و عقایدش به دست دشمن، کم کم خود را در مسیری میبیند که تصور میکند خود آن را انتخاب کرده است، در حالیکه مسیری را که پیموده، مورد نظر دشمن است. البته جنگ روانی دشمن که در دورههای متأخر با ادبیات جنگ ادراکی و جنگ شناختی ابعاد جدیدتری پیدا کرده دارای سطوح مختلفی است و فقط عامه مردم را نشانه نگرفته است. در این جنگ اذهان نخبگان، به خصوص نخبگان سیاسی و حتی مسئولان، به طور ویژه، آماج تهاجم دشمن است و دشمن درصدد است با تثبیت ادراکهای مدنظر خود، بتواند بر تصمیمات کلان کشورها اثر بگذارد و زمینه پیشبرد راهبردهای خود را فراهم آورد.
در مواردی دشمنان به صورت موردی و مقطعی دست به عملیات رسانهای گسترده میزنند که بارها در این چهار دهه و به خصوص در یک دهه گذشته صورت گرفته است. هدف از این نوع عملیات روانی اثرگذاری بر تصمیمات راهبردی کشور است، ولی یک سنخ از عملیات روانی که از آن بیشتر با عنوان جنگ شناختی یاد میشود، ناظر بر ادراکسازی مستمر با استفاده از همه ابزارها و امکانات دیداری و شنیداری و همه انواع رسانهها است که هدف از آن دستکاری قوه عاقله و دستگاه معرفتی افراد است. این جنگ روانی و شناختی مستمر دشمن به قدری پراهمیت است که رهبر معظم انقلاب بارها، از جمله در بیانات اخیرشان در حرم امام خمینی (ره) نسبت به آن هشدار دادند و انجام «جهاد تبیین» به عنوان پادزهر مقابله با آن را ضروری دانستند.
این روزها علاوه بر جنگ روانی گسترده دشمنان انقلاب و ایران که با بودجههای مراکز و سازمانهای متنوع مانند وزارت امور خارجه امریکا، سازمان سیا، موساد، دستگاه اطلاعاتی عربستان و کشورهای اروپایی حول موضوعات مقطعی و مشخص مانند حادثه متروپل، اجرای سرود سلام فرمانده و از این قبیل در حال انجام است، یک جنگ شناختی کاملاً برنامهریزی شده و هوشمند به صورت مستمر در همه بسترهای رسانهای، به خصوص در بستر شبکههای اجتماعی در حال انجام است که برخی محورهای آن عبارتند از:
- مقصرنمایی از انقلابیون و حاکمیت دین برای مشکلات موجود.
- بحرانسازی از مسائل و حوادث عادی با هدف ایجاد فشار روانی، اضطراب و خشم انباشته.
- سیاهنمایی از همه شئون حکومت و کشور و ایجاد نفرت نسبت به وطن (پروژه بیوطنسازی).
- ناامیدسازی از بهبود اوضاع، به خصوص اوضاع اقتصادی و معیشتی (پروژه ناامیدسازی).
- بزک کردن دشمنان اصلی و واقعی کشور و جایگزین کردن دیگران به عنوان دشمن.
- زیر سؤال بردن ابزارهای قدرت کشور و تضعیف نیروهای امنیتی و نظامی مدافع وطن (پویش تفنگت را زمین بگذار). اگر تثبیت این محورها و سایر محورهای جنگ شناختی دشمن در اذهان با موفقیت انجام شود، حداقل بخش قابل توجهی از مردم به افرادی تبدیل خواهند شد که هیچ عرق ملی و احساس تعلق به کشور ندارند، همه چیز را سیاه و تار میبینند، انقلاب اسلامی را عامل مشکلات میدانند، به زعم خود به مهاجرت و فرار از کشور فکر میکنند و برای آن برنامهریزی انجام میدهند و در نهایت نسبت به دشمنان این کشور نگاهی مثبت داشته و در برابر دشمنی آنها و دفاع از کشور، مقاومتی نشان نخواهند داد و حتی برخی ممکن است از آن استقبال نیز بکنند و این دقیقاً همان هدف راهبردی کلان است که دشمن میخواهد؛ شکست انقلاب اسلامی و شکست جمهوری اسلامی و نابودی هویت و کیان ایران بدون حمله نظامی. خنثی کردن این جنگ پرقدرت روانی و شناختی نیازمند مشارکت آحاد افراد دغدغهمند و علاقهمندان به انقلاب اسلامی و حتی افراد وطندوستی است که نسبت به نظام و انقلاب گلایه و انتقاد دارند. اگر امروز در برابر موشکها و بمبهای رسانهای دشمن، جهاد تبیین به درستی انجام نشود، فردا باید بدون جنگ نظامی شکست را در برابر دشمن پذیرفت و کشور را بدون مقاومت و جنگ نظامی جدی به دشمن تقدیم کرد. دقیقاً همان چیزی که سان تزو میگفت و دشمن در پی آن است!