
آقای مهدی کروبی با مواضعی که در ماههای اخیر اتخاذ نموده و اتهامات کذب و شرمآوری که به نظام اسلامی نسبت داده، این روزها به ستاره رسانهای ضدانقلاب و غرب تبدیل شده است. کف و هورایی که رسانههای مخالف نظام برای کروبی میکشند، بیسابقه است و به خوبی از افول بی بازگشت شیخ سابق اصلاحات خبر میدهد. نکتهای که در این میان قابل تامل است، صفت «شجاعت» است که رسانههای ضدانقلاب و نیز افرادی نظیر میرحسین موسوی، کروبی را بدان میستایند. آقای کروبی نیز به طور مداوم و در هر مصاحبهای به این صفت ذاتی خود اشاره و تأکید میکند که از هیچ کس نمیترسد!
البته آقای کروبی حق دارد! کسی که 300 میلیون تومان از یک متخلف اقتصادی به نام شهرام جزایری پول دریافت کرده، در مناظره انتخاباتی و در چشم مقابل 70 میلیون ایرانی هم به دریافت این پول از شهرام جزایری اعتراف نموده و هیچ برخوردی از جانب دستگاه قضایی با او صورت نگرفته است، علی القاعده نباید از هیچ چیز هراس به دل راه دهد.
کسی که به رغم هزینه کردن میلیاردی (به احتمال زیاد از جنس همان پولهای شهرام جزایری) در انتخابات موفق به کسب 300 هزار رای از 40 میلیون رای شده و آرایش از آرای باطله هم کمتر بوده، اما با اعتماد به نفس کامل خود را پیروز میداند برای احقاق حق خود(فاصله بین 300 هزار تا 25 میلیون را محاسبه کنید!) دعوت به آشوب میکند، علیالقاعده آدم شجاعی است.
اما اینجا یک نکته کوچک و یک سؤال کوچک تر وجود دارد. نکته این که بالاخره بعد از چند ماه دعوت به آشوب و اغتشاش، نظام اسلامی بر اساس مصلحتها و حرمت نگه داریها، آقای کروبی را رها نموده تا هر چه میخواهد دل تنگش بگوید و حرمت بشکند و دلش به کف و هورای ضدانقلاب خوش باشد.
اما سؤال کوچک از آقای کروبی که تیغ آخته اش در برابر نظام اسلامی پایین نمیآید، این است که: حضرت شیخ شجاع! بدون این که پای دیگران را وسط بکشید، خود شما، شما که از هیچ کس نمیترسید، چرا روز 15 بهمن 1355 در مراسم «سپاس اعلیحضرتا» شرکت کردید و تمنای عفو ملوکانه نمودید تا از زندان آزاد شوید؟
آقای کروبی! آن روز شما به شاه «سپاس اعلیحضرتا» گفتید، اکنون بقایای شاه منفور به خاطر مواضعتان به شما «سپاس» میگویند.
آقای کروبی! در جمهوری اسلامی از هیچ کس نترسید اما از خدا بترسید.