
فريدون حسن
اين روزها دوباره بحث تيم ملي فوتبال داغ شده، در آستانه دو بازي پاياني شاگردان كرش در مرحله مقدماتي جام جهاني 2018 روسيه مقابل كره جنوبي و سوريه باز هم بحث آمادهسازي تيم ملي و ديدارهاي تداركاتي رونق گرفته است. هرچند كه تيم فوتبال پيش از اين صعود خود به جام جهاني را قطعي كرده و نتيجه اين دو بازي تأثيري در اين مسئله ندارد، اما به هر حال روند آمادهسازي تيم ملي از همين حالا بايد به گونهاي باشد كه در سال آينده تيمي آماده و سرحال راهي روسيه شود و در جام جهاني حرف براي گفتن داشته باشد.
بر اين اساس بايد تيمهايي براي بازي تداركاتي در نظر گرفته شوند كه بتوانند به خوبي مردان كرش را محك بزنند و نقاط ضعف و قوت را به خوبي نشان دهند، براي روشنتر شدن اين مسئله بد نيست واليبال را به عنوان مثال در نظر بگيريم. واليبال ايران وقتي توانست سري در سرها درآورد و حرفي براي زدن در سطح اول دنيا داشته باشد كه ترس از رويارويي با حريفان بزرگ و نامدار را از خود دور كرد، واليبال طي سالهاي اخير اينقدر در بازيهاي دوستانه، اردوهاي تداركاتي و ديدارهاي رسمي و غيررسمي با بزرگان واليبال دنيا روبهرو شد كه حالا جزو همانها محسوب ميشود و به راحتي در تورنمنتهاي مهم رودرروي آنها قرار ميگيرد.
طبيعي است كه اين مسير ميتواند براي فوتبال نيز طي شود. فوتبال ايران سالهاست كه در رنكينگ آسيا به عنوان تيم اول شناخته ميشود، اما آيا واقعيت همين است. تيم ملي ايران بهرغم تمام موفقيتهاي ريز و درشتي كه طي سالهاي گذشته به دست آورده در مهمترين رويداد فوتبال آسيا يعني جام ملتها شكست خورد، يعني مقابل همين تيمهاي آسيايي كه در رنكينگ فيفا بالاتر از آنها قرار ميگيرد، چرا؟ چون تيم ايران هنوز در حد آسياست، نه چيزي فراتر از آن، چرا؟ چون فوتبال ايران هنوز كه هنوز است برخلاف تمام ادعاهايش از رويارويي با رقباي بزرگ چه به صورت دوستانه و چه به صورت رسمي ترس دارد.
اينكه هر بار بحث بازيهاي تداركاتي به ميان ميآيد، نام چند كشور آفريقايي درجه چندم رديف شود و از آنها به عنوان حريفان تيم ياد شود به هيچ عنوان دردي را دوا نميكند، البته خوب ميدانيم كه بهانههايي نظير بيپولي و تحريم براي عدم توفيق در برقراري ارتباط با تيمهاي برتر فوتبال دنيا هميشه وجود دارد، اما حقيقت اين است كه در فدراسيون عزمي براي برپايي ديدارهاي خوب تداركاتي وجود ندارد و البته در اين ميان نبايد از سليقه منحصر به فرد سرمربي تيم ملي نيز به سادگي گذشت.
كارلوس كرش در تمام اين سالها ثابت كرده كه زياد علاقهمند نيست تا تيمش را پيش از حضور در تورنمنتهاي بزرگ مقابل حريفان بزرگ محك بزند و اين در سايه عدم تعادل خوب فدراسيون فوتبال با دنياي اين رشته باعث به وجود آمدن شرايطي شده كه گفتيم.
تيم ملي در بزرگترين رويدادها به سبب آنكه محكي جدي نميخورد با مشكل روبهرو ميشود و علاقهمند به فوتبال ايران تنها دلخوش به رنكينگ فيفا و حضور صرف در رقابتهايي چون جام جهاني و جام ملتها باقي ميماند والا واضح است كه نتيجهگيري و موفقيتي در كار نخواهد بود.
اين اتفاق در سالهاي قبل افتاده و ادامه اين رويه باعث تكرار آن در آينده نيز خواهد شد، يعني اينكه اگر در همين مسير حركت كنيم بهطور حتم در جام جهاني هم حرفي براي گفتن نخواهيم داشت. در جام ملتها هم باز اسير همين حريفان آسيايي ميشويم كه در رنكينگ فيفا بالاتر از آنها هستيم. اين همان ركوردي است كه سرمربي تيم ملي از آن حرف ميزند ولي خودش هم در به وجود آمدن آن بيتقصير نيست.
از ياد نبريم كه حريفان آسيايي ما با بزرگترين تيمهاي فوتبال دنيا ديدار ميكنند و ما تا زماني كه اسير بازي با نامهايي چون كنگو هستيم قطعاً از آنها عقبتريم حتي اگر فيفا و رنكينگش بگويند كه اول آسيا ما هستيم.