
دنيا حيدري
در روزهايي که اخبار خوشايندي در خصوص مدارس فوتبال به گوش نميرسد، بازيکن اخلاقمدار پرسپوليس تصميم به افتتاح مدرسه فوتبالي ميگيرد که قرار نيست در آن تنها فوتبال به بچههاي مردم آموزش داده شود و قرار است در آن با تأکيد به مسائل اخلاقي، کار فرهنگي نيز انجام شود. انصاري براي پياده کردن اهدافش از نام شهيدي استفاده ميکند که چند سال قبل از طريق يک کتاب با او آشنا شده و ميخواهد با استفاده از نام و خصايص اخلاقي او، گامي بلند در فوتبال ايران بردارد. فوتبالي که سالهاست اخلاق را جا گذاشته و بدون آن ميتازد!
***
انصاري در اولين گام سراغ مربي سابق خود، کوليوند ميرود؛ مربي که فوتبال و اخلاق را از او آموخته و در اينباره ميگويد: «پيوند اخلاق و ورزش شايد اين روزها حلقه مفقوده ورزش ما باشد و ايجاد مدرسه فوتبالي در رده سني پايه و به نام شهيد هادي ميتواند گشايشي در حل اين مشکل باشد. بايد فضاي ورزش و تفريح را در کودکان و نوجوانان به وجود آورد. مدرسه فوتبال شهيد ابراهيم هادي اين فرصت را به کودکان و نوجوانان ميدهد که علاوه بر ورزش قهرماني، به ورزش پهلواني نيز بپردازند و چه الگويي بهتر از شهيد هادي. بچههاي ما بايد بدانند که شهيد ابراهيم هادي ميتواند سرلوحهاي براي ورزش پهلواني آنها باشد. اميدوارم بتوانيم راه او را ادامه دهيم و در مسيرش قدم برداريم. براي استفاده خانواده معظم شهدا از اين مدرسه فوتبال تسهيلات ويژهاي در نظر گرفته شده و همچنين کودکان شهداي مدافع حرم به صورت کاملاً رايگان ميتوانند در مدرسه فوتبال شهيد هادي ثبتنام کنند.»
***
در حالي که اين روزها شاهد رشد قارچگونه مدارس فوتبال با نام بازيکنان مشهور و شناخته شدهايم، اما حالا شاهد نوع مديريت ديگري هستيم، انصاري خود قرار است مديريت اين مدرسه فوتبال را که هنوز فعاليتش را شروع نکرده خاص شده، به عهده بگيرد. او حتي براي آموزش نيز از کوليوند، مربي سابق خود که ميگويد اخلاق را نيز در کنار فوتبال از او ياد گرفته، استفاده ميکند؛ مربي که ميگويد قصد ورود به مدارس فوتبال را نداشت. تجربهاي که هرگز علاقهاي به داشتن آن نداشته، اما نتوانسته به شاگردش نه بگويد. کوليوند در گفتوگو با «جوان» در اين باره بيشتر توضيح ميدهد: «يک روز محمد آمد و گفت که ميخواهد مدرسه فوتبال راه بيندازد، گفتم تمايلي به اين کارها ندارم، تأکيد کرد که کمکش کنم، گفت ميخواهم مدرسهاي باز کنم که فقط به فوتبال نميپردازد، ميخواهم به مسائل فرهنگي نيز توجه کنم و حتي گفت که قصد دارد از چند روحاني براي آموزش مسائل فرهنگي استفاده کند. قبول کردم مسائل فني را به دست بگيرم. براي من اخلاق در زمين خيلي مهم است. من فوتبال آموزش ميدهم، اما به مسائل اخلاقي هم تأکيد دارم اما ميدانم که اول خودم بايد به آنچه که قرار است ياد بدهم، عمل کنم. تيمهاي من هميشه کمترين کارت زرد را ميگيرند. قرار نيست يکسري بازيکن تربيت کنيم که فقط بااخلاق باشند و فوتبال ندانند. ميخواهيم بازيکنان فني و اخلاقمداري تربيت کنيم که همه چيز را در کنار هم داشته باشند. هم بار فني و هم احترام به حريف، داور، مربي، بزرگتر و حتي مردم و اميدوارم موفق باشيم.»
***
خودش هم با اطرافيانش تفاوتهاي زيادي دارد. کمتر پيش ميآيد که فوتباليستي بعد از رسيدن به پيراهن تيم ملي يا يکي از تيمهاي مطرح پايتخت، تغييرات قابل توجهي نداشته باشد. از سر و شکل و ظاهر گرفته تا تيپ و نوع اتومبيل و حتي برخوردهايش. محمد انصاري اما تفاوت را به گونهاي ديگر معنا کرد. جواني که هنوز اعتقاداتش برايش حرف اول را ميزند. اين را نه فقط از ظاهر او بلکه رفتار و حتي تصميماتي که ميگيرد ميتوان به خوبي دريافت. صفحه اينستاگرامش را اگر ببينيد، بدون شک تعجب ميکنيد که اينها پستهاي يک فوتباليست باشد، اما تفکرات او متفاوت از سايرين است. تفکري که اينبار پا را فراتر گذاشته و ميخواهد دست نونهالاني که رؤياي فوتباليست شدن را دارند، بگيرد.
***
افتتاح مدرسه فوتبال شهيد هادي، ميتواند گامي بلند در راستاي بازگشت اخلاق به فوتبال باشد. همان اخلاقي که حسين کلاني ميگويد به فوتباليستهاي امروز ياد داده نشده و نميشود و حالا انصاري قصد آن را دارد. اين را از نامي که براي مدرسه فوتبالش گذاشته ميتوان فهميد. وام گرفتن نام شهيدي که چند سال پيش با خواندن کتاب زندگينامهاش، چنان مجذوب او و مرامش شد که حالا ميخواهد دينش را به او و امثال او ادا کند، آن هم با زنده نگه داشتن هرچه بيشتر نام او والبته ياد دادن مرام و معرفتش به نونهالان و جواناني که نه فقط آينده فوتبال، که آينده اين کشور پهناورند.
***
هنوز هم براي بسياري «داش ابرام» است. براي آنهايي که انگار نه انگار 36 سال از آخرين روزهايي که در کوچه و پسکوچههاي تهران قدم زده ميگذرد و هنوز به گونهاي از او سخن ميگويند که گويي هنوز نفس ميکشد. بسياري اما او را از روي سطرهاي کتاب «سلام بر ابراهيم» عمادي ميشناسند، اما هر دو گروه، هنوز هم گير مرام و معرفتش هستند. مرامي که تقريباً شش سال پيش بود که پسر محجوب پرسپوليس را نمکگير خود کرد و او را به جايي رساند که حالا ميخواهد دينش را به او و کشورش، با تربيت نونهالان فوتباليستي ادا کند که ميتوانند ستارههاي آينده فوتبال اين مرز و بوم يا پهلوانان نامدار آن باشند.