جوان آنلاین: سرانجام درویش قبول کرد که به نقطه پایانی مسیرش در پرسپولیس رسیده و تصمیم به رفتن گرفت.
مدیرعامل پرسپولیس امیدوار به تجربه یک قهرمانی دیگر با این تیم بود، اما بعد از شکست سرخپوشان مقابل سپاهان (از دست رفتن چهارمین جام این فصل)، دیگر هیچ بهانهای برای ماندن مردی که طی سه سال حضورش در جمع سرخپوشان نتوانست ارتباط خوبی با سکوها برقرار کند، نبود و به همین منظور بعد از جلسه روز گذشته در باشگاه سرانجام استعفایش را تحویل داد. استعفایی که به زودی هیئت مدیره تصمیم خود را در خصوص آن بیان میکند و بعید است که کسی مخالفتی با آن داشته باشد.
شاید پیشتر از این باید چنین تصمیمی گرفته میشد، درست در پایان فصل بیست و یکم که جام قهرمانی از دست رفت، اما درویش به جای کنار کشیدن، ژست پرز را به خود گرفت و با خرید چند بازیکن، ناکامی در قهرمانی را کمرنگ کرد. کسب سهگانه در فصل بیست و دوم دلیل خوبی بود تا سکوها لقب مورد علاقه درویش را فریاد بزنند (پرز)، اما او هرگز آنطور که باید از سوی سکوها تشویق و حمایت نشد، خصوصاً که جدا از معضلات مالی و به میان آمدن پای بدهیهایی که نبود منابع مالی پایدار بار آن را چند برابر کرده بود، درویش و یحیی بارها به دلیل اختلافنظرهایی که داشتند به جان هم افتادند و دستآخر نیز سرمربی پرسپولیس استعفا داد تا هواداران باز هم با موضع گیریهای خود نشان دهند پشت درویش نیستند. نظری که حتی بعد از توافق با اوسمار و کسب عنوان قهرمانی هم تغییری در آن ایجاد نشد.
درویش گویی به شنیدن شعار حیا کن رها کن خو کرده بود، چراکه یکی، دو باری هم در واکنش به آن با قیافهای حق به جانب گفته بود نمیتواند به جای بازیکن وارد زمین شود، گل بزند و دفاع کند. حاضرجوابی که نه فقط از سوی هواداران که از سوی پیشکسوتان تیم نیز پاسخ داده شد، مبنی بر اینکه نیازی نیست او خود برای دفاع یا گلزنی راهی زمین شود و همین که خوب خرید کند مشکل به خودی خود حل میشود. اما شاید خرید خوب از نظر درویش معنایی دیگر داشت که چند میلیارد تومان برای جذب بازیکنانی، چون عرفان ملایی و عرفان شیروانی (زیر ۲۳ سال) هزینه کرد. بازیکنانی که هیچ کدام مورد قبول مربیان این تیم نبودند و حتی در بسیاری از جلسات تمرینی خارج از چارچوب تیم و پشت دروازه تمرین میکردند و دستآخر نیز ملایی قراردادش را فسخ کرد.
با تمام انتقادات، پرسپولیس در دوران مدیریت درویش به چهار جام قهرمانی در لیگبرتر، جام حذفی و سوپرجام دست یافت، اما او همواره با تصمیمات جنجالی خود و عملکردش در خریدهای ناموفق، خروج ستارهها، استعفای گلمحمدی، جذب گاریدو و عقد قراردادهای میلیاردی بیثمر از سوی هواداران مورد انتقاد بود، خصوصاً که جدایی نفرات کلیدی، چون مهدی ترابی، علیرضا بیرانوند و فرشاد اسماعیلیفر و انتخاب گاریدو که بعد از ۱۳ هفته اخراج شد، نقش اساسی در از دست رفتن جام قهرمانی این فصل داشت. با وجود این شاید بهتر بود درویش که تا به امروز برخلاف تمام فشارها به رفتن از پرسپولیس فکر هم نمیکرد، استعفایش را در پایان فصل ارائه میداد تا شوک ناشی از این تغییر مدیریتی اوضاع سرخپوشان را بیش از پیش بههم نریزد.
با کنار رفتن درویش، پرسپولیس چارهای ندارد جز انتخاب سرپرست موقت، سرپرستی که علی اینانلو، عضو هیئت مدیره سرخپوشان محتملترین گزینه آن است و وظیفهاش سروسامان دادن موقت به اوضاع آشفته این روزهای پرسپولیس تا معرفی مدیرعامل جدید. بعد از استعفای درویش در به سمت علی اینانلو چرخید. یکی از مدیران شرکتهای تابعه مالک پرسپولیس که پس از جدایی محمد آخوندی از هیئت مدیره پرسپولیس به این جمع اضافه شد. البته او انتخابش به عنوان سرپرست مدیرعاملی را پیشبینی رسانهها میداند، نه یک خبر. با وجود این عجیب نیست اگر طی چند ساعت آینده و بعد از جلسه امروز هیئت مدیره به عنوان سرپرست باشگاه معرفی شود. اما انتخاب سرپرست مدیرعاملی به معنای پایان کار نیست و بعد از آن باید گزینههای مدیرعاملی مورد بررسی قرار گیرند تا پرسپولیس حداقل برای فصل آینده با معضلات و مشکلات این فصل مواجه نشود.
هرچند به دلیل استعفای غیرمنتظره درویش کسی فکری برای گزینه مدیرعاملی نکرده، اما به نظر میرسد مدیرعامل جدید پرسپولیس نامی آشنا از بین گزینههایی، چون محمد آخوندی، حمیدرضا گرشاسبی، حبیب کاشانی، حمید استیلی، حسین خبیری و محمد محمدی باشد. گزینههایی که تعدادی از آنها امتحان پسداده و با کارنامههایی غیرقابل قبول هستند و برخی نیز تازهکارهایی هستند که به نظر نمیرسد قبای مدیرعاملی این تیم برتنشان اندازه باشد.
کاشانی پیش از این هم مدیریت پرسپولیس را برعهده داشته و یکی از بزرگترین ایرادهای او شاید عدم پذیرش اشتباهاتش باشد. حسین خبیری هم که کارش را به عنوان یک خبرنگار در روزنامه هواداری آغاز کرد و خیلی سریع به جمع مدیران پیوست، این روزها مدیریت فولاد را در دست دارد. حمید استیلی و محمد محمدی هم دو گزینه کاملاً بیتجربه در مدیرعاملی هستند؛ بنابراین میماند گرشاسبی که سابقه حضور در رأس مدیریت پرسپولیس را دارد و شاید کمحاشیهترین مدیر این تیم بود.