کد خبر: 467688
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۰۶:۵۵

فاطمه رحيمي: حدود يكي دو ماه قبل، شبكه آموزش سيما، يك مناظره كذايي راه انداخته بود و انگار كه اين همه زن متخصص و دانشمند نيازي به وكيل و وصي داشته باشند، به مسعود فروتن، كارگردان تئاتر و تلويزيون گفته بودند كه در مقابل دكتر كارشناس برنامه به شدت به طرفداري از خانم‌ها موضع بگيرد و بگويد كه مثلاً من طرفدار خانم‌ها هستم و حق خانم‌ها خورده شده و زن‌ها حق دارند، بلكه بايد بروند در جامعه ايفاي نقش كنند و شغلي داشته باشند و. . . اساساً مادري و همسري شغل نيست! چون پولي در قبال آن پرداخت نمي‌شود و توسط مرد خانواده جدي گرفته نمي‌شود.
 
تكرار مكرر جمله «من طرفدار خانومام» توسط فروتن، اگر نگوييم تصنعي، اين قدر نابجا بود كه هر كسي را جلوي جعبه جادو به خنده و قهقهه وا مي‌داشت كه چقدر زن‌ها بي‌كس و كار ماندند كه اين فرد بشود طرفدارشان و بگويد فلان فعاليت زن ارزش دارد و فلان فعاليتش ارزش ندارد. 

همين روزها كه هم از بچه‌هايمان به خاطر مادر بودن و هم براي تقدير از مادرانمان به خاطر دوست داشتنشان در ميلاد باسعادت حضرت كوثر، فاطمه اطهر(س) دوباره به ياد شأن مادري خودم و خيلي‌هاي ديگر افتادم.
 
يك‌بار ديگر آن ميزگرد مضحك را در ذهنم مرور مي‌كردم و به اين مي‌انديشيدم كه بلاي تجدد با ما چنان كرد كه حتي در رسانه ملي جمهوري اسلامي هم كسي جرئت داشته باشد كه مقام مادري را با كار ديگر قياس كند و در اين قياس تازه آن اندك‌تر را بر بلنداي آن بالاتر ببرد. كار مادر بودن به كجا رسيد كه مردان براي احياي جايگاه زن بودن، آن را از يك وظيفه و تكليف و شغل تمام وقت به يك امر اختياري تقليل دهند و به جاي آن، زني كه مي‌تواند از خانه‌اش دنيا را تكان دهد، براي ديده شدن و مفيد احساس شدن مجبور باشد كه در كوي و برزن به فعاليت بپردازد؟ 

تجدد، دروغ هايش را در حد باور ما هم فرود آورده، تا نه ما و نه همسران و نه پدران و نه برادران و نه خواهران ما هيچ كدام نفهمند كه در دايره اولويت‌هاي وجودي مادر بودن اولويت و ارزش بيشتري دارد يا منشي‌گري؟ (كاري كه دنياي مدرن به بيش از نيمي از زنان به عناوين مختلف داده است!) 

دلمان نمي‌خواهد باور كنيم كه مادر بودن يك مشغوليت تمام عيار و مفيد است يا كشتن توان و احساس و عاطفه مادري و همسري در كوران فضاهاي سخت و خشك و تلخ حساب و كتاب در بانك و بيمه و صندوق و. . .؟ 

و چرا كسي جرئت نمي‌كند كه بنويسد، به خدا محبت كردن، تربيت كردن، رسيدگي كردن، عشق ورزيدن و پرواز دادن فرزند از پشت مانيتور و صندوق و پشت دستگاه نساجي، دشوار است و گاه ممكن هم نيست؟ 

چرا كسي شجاعت اين را ندارد كه بگويد فطرت زن، فطرت مادري است، همانگونه كه كار در معدن نيست، همان گونه كه نبرد در جبهه‌ها نيست، همانگونه كه شأن زن زباله جمع كردن و مكانيكي و خيلي كارهاي ديگر نيست، مگر ضرورتي وجود داشته باشد. 

چرا كسي قبول نمي‌كند اگر از ديدگاه خودمان بگوييم، اگر ما زنان تمام كارهاي عالم را بكنيم، مردان ما نمي‌توانند يك كار زندگي ما را انجام دهند و آن مفهوم مادري است. چرا بايد ما به آنچه تعلق نداريم ميل داشته باشيم و آنچه را در آن قرار داده شده‌ايم، عملاً يا كلاماً نفي كنيم؟ 

روز مادر فرا مي‌رسد، چه براي آنها كه واقعاً مادر بوده‌اند و چه براي آنهايي كه به جاي مادري كارهاي ديگركرده‌اند، اما خوشا به حال كساني كه هيچ گاه زير دين اين عنوان باقي نمانده‌اند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار