جوان آنلاین: علی آن شب سخنی گفت که امریکاییها را تکان داد. او گفت: کسی که بتواند ظلم کند آمادگی پذیرش ظلم را هم دارد!
«یک شب چند نفر از خلبانان هلیکوپتر که در جنگ ویتنام شرکت داشتند با علی بحثشان شد. علی میگفت شما با چریکهای ویتنامی جنگ داشتید، زنان و بچهها را برای چه میکشتید؟ گیریم آنان هم مجرم بودند و نابودی حقشان بود، اما جانوران جنگل که گناهی نداشتند آنها را چرا نابود کردید؟ آنان وقتی جواب قابل قبولی نداشتند با این سخن خودشان را راحت میکردند که ما مأمور هستیم و تابع فرمان بالاتر از خودمان. علی آن شب سخنی گفت که امریکاییها را تکان داد. او گفت: کسی کهبتواند ظلم کند آمادگی پذیرش ظلمرا همدارد!»
این برشی از کتاب «در کمین گل سرخ» روایتی از زندگی شهید علی صیادشیرازی به قلم محسن مؤمنی شریف است که در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
در این کتاب، روایت بخشهای پیش از انقلاب زندگی سپهبد از کتاب «خاطرات سپهبد شهید صیادشیرازی»، بخشهای مربوط به کردستان و سالهایی از جنگ از کتاب «ناگفتههای جنگ» و بخشهای پایانی جنگ از کتاب «یادداشتهای ویژه شهید صیاد شیرازی» انتخاب شده است.
البته مؤمنیشریف، برای روایت داستان فقط به این منابع اکتفا نکرده و ساعتها گفتوگو، تحقیق و استفاده از منابع مکتوب نیز بخش دیگری از منابع موثق وی برای پیشبرد روایت در بستر تاریخ شفاهی بوده است.
از منابع که بگذریم، نحوه روایت نویسنده در این زندگینامه نیز جالب است. روایت «در کمین گل سرخ» با ماجرای تعلیق آمیز بازداشت شهید صیاد شیرازی از سوی سرهنگ شعیبی کلید میخورد، اما آن سرهنگ نمیداند چند روز بعد قرار است صیاد ضامن جانش شود.
بعد از آن، مؤمنیشریف قصه را از پدر صیاد شیرازی که نظامی بوده، شروع میکند تا به کودکی و نوجوانی و جوانی صیاد برسد. حالا او به عنوان یک نظامی در آستانه انقلاب، فعالیتهای انقلابی میکند و سرهنگ شعیبی او را به همین جرم به بازداشت میفرستد. چند روز بعد که انقلاب به ثمر میرسد جوانان انقلابی اصفهان میخواهند سرهنگ را اعدام کنند که صیاد شیرازی شفاعتش را میکند.
در واقع «در کمین گل سرخ»، اثری فراتر از یک زندگینامه است، چراکه این کتاب، داستان ایستادگی و ایمان مردی را به تصویر میکشد که خواباندن غائله کردستان، پاکسازی بانه، فرماندهی نیروی زمینی ارتش، فرماندهی عملیاتهای بزرگ، حضور مؤثر در آزادسازی هویزه و خرمشهر، انجام عملیات مرصاد تنها بخشی از رشادتهای اوست که با شهادت صیاد به اوج خود میرسد.
از منابع و نحوه روایت که گذر کنیم، ماجرای نوشتن کتاب از زبان نویسنده کتاب هم خود داستانی شنیدنی است، محسن مؤمنیشریف گفت: «درست فردای شهادت سپهبد صیاد شیرازی، دوست نویسندهام احمد دهقان، متنی در اختیارم گذاشت که پیاده شده چندین جلسه مصاحبه با آن شهید بود که از سوی دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری صورت گرفته بود این متن دربرگیرنده خاطرات او از ابتدای انقلاب تا عملیات و الفجر یک بود. از آن نوشتهها، احمد کتاب ناگفتههای جنگ را درآورد و من هم خلاصهای را برای نوجوانان بازنویسی کردم.»
تا آن روز من صیاد را هم در میدان جنگ دیده بودم (در عملیات و الفجریک) و هم بعد از جنگ (در حوزه هنری در بعضی از مناسبتها.)
گمان میکردم (نوشتن زندگینامهای از شهید صیاد) در کمتر از شش ماه ممکن باشد و من به سراغ نوشتن رمانی خواهم رفت که مربوط میشد به حاشیه حجومت پیشهوری و حزب دموکرات آذربایجان در سال ۱۳۲۵- که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها» و کار شش ماهه، سه سال به طول انجامید.
سه سالی که با وجود بازه زمانی تقریباً طولانی، خروجی قابل قبولی را از داستانی خوش ارائه داد که جز برای جامعه مخاطب از استناد دیگری نیز برخوردار شد، به گونهای که در آیین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت که ۲۷ فروردین سال ۱۳۹۸ و در آستانه روز ارتش در گلزار شهدای بهشتزهرای تهران برگزار شد، از تقریظ حضرت آیتالله خامنهای بر این کتاب رونمایی شد و سرانجام «در کمین گل سرخ» نتیجه تلاشهای سه ساله نویسندهاش را به چشم دید.