سالها از واقع تلخ چوار میگذرد. از روزی که مستطیل سبز به مستطیل قرمز تبدیل شد و عدهای بیگناه را به خاک و خون کشید تا چوار برای همه عمر به زخمی ناسور در قلب ایران مبدل شود، زخمی که هرگز کهنه نشد.
۲۳ بهمن ۱۳۶۵ بود که مردم برای تماشای مسابقه فوتبال دو تیم منتخب چوار و جوانان استان ایلام خود را به بیرون از شهر رسانده بودند. مسابقهای که سوت آغاز آن ساعت ۱۴:۳۰ به صدا درآمد، اما هرگز کسی سوت پایانش را نشنید. ساعت روی ۱۵:۴۵ خشکش زد و بازی برای همیشه در دقیقه ۵۵ باقی ماند!
تنها ۱۰ دقیقه از آغاز نیمه دوم این مسابقه فوتبال گذشته بود که جنایتی نادر در تاریخ جنگ و ورزش جهان رخ داد. نبردی نابرابر بین بازیکنان فوتبال و بمبافکنهای عراقی! داور اعلام کرنر کرده بود، آن هم به سود جوانان ایلام. مصطفی نعمتی برای ارسال کرنر روی دروازه چوار پشت توپ ایستاده بود، اما فرصت زدن ضربهاش را پیدا نکرد، چراکه هواپیماهای عراقی در چشم برهمزدنی زمین بازی را به حمام خون تبدیل کردند و لحظاتی هولناک و صحنههای دلخراشی را از خود به جا گذاشتند. ۱۰ بازیکن فوتبال، سه کودک، یک داور و یک تماشاگر به شهادت رسیدند و شش نفر هم زخمی شدند.
بمباران زمین فوتبال چوار بدون شک یک واقعه تلخ و خاص تاریخی است. حادثهای که هرگز آنطور که باید و شاید بدان پرداخته نشده است، به طوری که حتی رهبری هم در رابطه با آن میفرمایند: «حادثه کمنظیری در استان ایلام به وقوع پیوست که متأسفانه مردم خودمان هم خبر ندارند، چه برسد به دیگران و خارج و ملتهای دیگری که مشتاق هستند حوادث کشور ما را بدانند.»
البته گاهی اقدامات جسته و گریختهای در این راستا انجام شده، اقداماتی، چون ساخت یک فیلم کوتاه که در جشنوارهای در میلان ایتالیا به نمایش گذاشته شد، ساخت تئاتر، برنامههای هر ساله در ایلام و حتی گفتوگویی کوتاه با رئیس فیفا و باز کردن ماجرا و رساندن پای داستان چوار به جامجهانی روسیه. اما واقعیت همان است که رهبری نیز بدان اشاره داشتند. اینکه به راستی مردم خودمان هم خیلی در مورد چوار نمیدانند، چه برسد به دیگران، چراکه هرگز آنطور که باید روی این مورد خاص که بیتردید فاجعهای تکرار نشدنی است، کار نشده تا عمق فاجعه چوار و جوانانی که بیگناه حین بازی فوتبال و تماشای آن به خاک و خون کشیده شدند، نشان داده شود، به طوری که تازه بعد از ۳۸ سال، فرماندار شهرستان چوار از ساخت ۳ هزار سکو برای ورزشگاه شهدای زمین فوتبال چوار خبر میدهد.
این در حالی است که انتقادهای زیادی به عدم واکنش جهانی به این واقعه تلخ شده و بارها و بارها بسیاری فیفا را زیر سؤال بردهاند که در خصوص این فاجعه انسانی مهر سکوت بر لب زده است! اما بهتر آن است که قبل از مؤاخذه فیفا، یقه خودمان را بگیریم و این سؤال را مطرح کنیم که ما برای چوار چه کردیم که از دیگران انتظار داریم؟! آیا خودمان حق مطلب را در خصوص این فاجعه تلخ انسانی ادا کردهایم؟
باید طی این ۳۸ سال، زمین چوار به یکی از بهترین و مجهزترین ورزشگاههای کشور تبدیل میشد. ورزشگاهی که میتوانست هر ساله در سالگرد فاجعه تلخ چوار با میزبانی از تیمها و حتی تورنمنتهای دوستانه روایتگر نابرابرترین مسابقه فوتبال دنیا باشد، اما تازه بعد از ۳۸ سال، خبر از ساخت سکوهای چندهزار نفری میدهیم. سکوهایی که هیچ مشخص نیست چند سال دیگر قابلیت استفاده شدن داشته باشند و آیا هرگز میزبان تماشاگران در مسابقهای خاص و ویژه خواهند بود یا نه!
بدون شک سکوت فیفا درباره جنایت رژیم بعثی صدام در بمباران یک زمین فوتبال بخشودنی نیست، اما تعلل خود ما نسبت به چوار و این فاجعه تلخ انسانی تا به امروز تا چه اندازه تأثیرگذار بوده که بخواهیم یقه ارگانهایی، چون فیفا را بگیریم؟ آیا خودمان آنطور که باید و شاید، دینی را که به چوار و شهدای آن داشتیم، ادا کردیم؟ بهتر از آن است که قبل از هر انتقادی در این راستا یک سوزن به خودمان بزنیم و بعد یک جوالدوز به دیگرانی، چون فیفا.