جوان آنلاین: عواقب نمایشی بودن قوانین در فوتبال ایران این روزها به شدت توی ذوق میزند، قوانینی که در ظاهر با الگوبرداری از فوتبال روز دنیا و جهت پیشرفت اصولی این رشته وضع شده، اما نمایشی بیش نیست و به همین دلیل هم هست که فوتبال ایران این روزها با مشکلات ریز و درشت بسیاری دست و پنجه نرم میکند، مشکلاتی که نتیجه حرفهای شدن به واسطه سندسازی است!
تردیدی نیست که قوانین اصولی میتواند سره را از ناسره جدا کند، البته به شرط آنکه به درستی و در زمانی که باید اجرا شود، در غیر این صورت نه تنها نمیتواند گره از مشکلات باز کند که اوضاع را بغرنجتر هم میکند، درست مانند قوانینی، چون سقف بودجه، سقف قرارداد، ممنوعیت استفاده از گلر و بازیکن خارجی که همگی با هدفی قابل تحسین وضع شدند، اما نه تنها دوای درد فوتبال نشد که درست برعکس، اوضاع را وخیمتر از آنچه که بود کرد. شاید به این دلیل مهم که هیچ یک از این قوانین نه به درستی نوشته شد و نه اجرا!
حال آنکه مشابه اینگونه قوانین (جز ممنوعیت استفاده از بازیکن خارجی) را میتوان در سراسر دنیا دید، قانونی تحت عنوان فیرپلی مالی که در کشورهای زیادی به شکلی سختگیرانه اجرا میشود که یکی از آنها اسپانیاست. اسپانیا که مقررات سختگیرانهای در زمینه مالی دارد، همین دو، سه سال قبل بارسلونا را در همین راستا نقرهداغ کرد. کاتالانها که چندین تحریم را در این راستا تجربه کردند، در طول سال مالی ۲۰۲۲-۲۰۲۱ نیز به واسطه عقد سه قرارداد (دنی آلوز، آندریاس کریستنسن، رونالد آرائوخو) به مبلغ ۸۰۰ هزار یورو جریمه شدند و شهرت و محبوبیت جهانی آبیواناریها نیز نتوانست مانع اجرای قانون (FFP) لالیگا برای این تیم شود. قانونی که البته شاملحال پاریسنژرمن، آ. اس رم، اینتر، یووه، آثمیلان، بشیکتاش، آ. اس موناکو و مارسی نیز شده است، چراکه یوفا حساسیت زیادی به آن دارد.
عاقبت قوانین نمایشی.
اما درست در روزهایی که شاهد تغییرات مکرر در قانون سقف بودجه به بهانههای مختلف در فوتبال ایران هستیم، آنهم در شرایطی که کمتر تیمی اهمیتی به اجرای آن میدهد، خبر دادگاه رسیدگی به ۱۱۵ اتهام علیه منچسترسیتی به دلیل تخلفات مالی که از آن به عنوان محاکمه قرن ورزش یاد میشود، اهمیت وضع قوانین اصولی و صدالبته اجرای درست و غیرقابل تبعیض آن را به رخ میکشد. قانونی که در سطح اول فوتبال دنیا که سالهاست به یک صنعت تبدیل شده، تیمی، چون منچسترسیتی را بیتوجه به محبوبیت، شهرت و جایگاهی که دارد، پای میز محاکمه میکشاند، تنها به این دلیل مهم که از قانون تخطی کرده و این بدون شک دلیل اصلی پیشرفت اصولی و حرفهای بودن فوتبال اروپاست. فوتبالی که قانون در آن حرف اول و آخر را میزند، درست برخلاف فوتبال ایران که قوانین در آن مشتی جملات زیبا، فریبنده و نمایشی هستند که هیچ ضمانت اجرایی ندارند که اگر داشتند، امروز شاهد تخلفات پیدرپی تیمها در زمینههای مختلف مالی نبودیم!
نتیجه سندسازی
نمایشی بودن قوانین در فوتبال ایران، اما تنها محدود به رقم قراردادها نیست و آن را میتوان در جایجای این رشته، بهخصوص ورزشگاهها دید!
ورزشگاههایی که سالهاست به اشکال مختلف (سندسازی) توانستند مجوز لازم را چه برای برگزاری بازیها و چه دریافت مجوز حرفهای باشگاهها از کنفدراسیون فوتبال آسیا بگیرند، بیآنکه شرایط و استاندارهای لازم را داشته باشند و نتیجه گوشهای از تمام این سندسازیها اگر نخواهیم به حادثه تلخی که برای هوادار ملوان در فولادشهر اتفاق افتاد اشاره کنیم، اتفاق ناگواری است که درست ۲۴ ساعت قبل از برگزاری دیدار استقلال مقابل الغرافه قطر در ورزشگاه شهدای شهرقدس رخ داد! در اصل پذیرش اشتباه، اصلیترین گام برای حل آن است، اما نه در فوتبال ایران که آقایان نه تنها تحمل شنیدن کوچکترین انتقادی را ندارند که همواره بعد از رخ دادن اتفاقات ناگوار و فاجعهآمیزی، چون فوت هوادار ملوان در انزلی یا برقگرفتگی و سوختگی دو کارگر در شهدای شهرقدس به جای پذیرفتن اشتباه دست به توجیهاتی میزنند که عذر بدتر از گناه است، درست مثل اینکه گفته میشود دو کارگر که تخصص چندانی در امر برقکاری نداشتند برای سنگ فرز کردن یک تخته سنگ تصمیم میگیرند وارد نیروگاه اصلی برق مجموعه شوند و سنگ فرز را به این نیروگاه حدود ۱۹۰ هزار واتی وصل کردند که همین مسئله باعث قطع برق در میانههای نشست خبری جواد نکونام، سوختگی دو کارگر و تمرین کردن الغرافه زیر نور ۲۵ درصد شده بود، اما سؤال اینجاست که چرا باید کارگران غیرتخصصی به نیروگاه اصلی برق مجموعه دسترسی داشته باشند. آیا اینگونه بیدر و پیکر بودن اوضاع نمیتواند تهدیدآمیز باشد؟!