جوان آنلاین: قاسم جمالزادگان در کانال شخصی خود در پیامرسان ایتا نوشت: اتصال شبکه ریلی ایران_روسیه_چین یک تحول بسیار مهم در حوزه ترانزیت است آن هم در عصری که کریدورها به یکی از المانهای قدرت در رقابتهای منطقهای و جهانی مبدل شده است. نگاه دقیق به مقوله ترانزیت به جهتگیریهای حاکمیت در ایجاد زنجیره ارزش در تولید، فرآوری و توجه ویژه به بهرهوری اساسی بستگی دارد و میتواند تأثیر خطوط ترانزیتی کشور در رشد اقتصادی را دوچندان کند.
تکمیل خطوط ریلی در دست احداث در محور خاش_ایرانشهر_چابهار در دستور کار قرار دارد تا بندر چابهار را به شبکه ریلی کشور و روسیه و سایر کشورها متصل کند.
خط ریلی شلمچه_ بصره نیز که سالهای سال متوقف شده بود به سرعت انجام میشود و طرف عراقی نیز از سرعت قابل قبولی برای تکمیل قسمت عراقی آن برخوردار است.
اتصال عراق به شبکه ریلی ایران ابعاد بسیار مهمی در شبکهسازی ترانزیتی کشورهای منطقه نظیر سوریه، عراق و حتی کویت و عربستان و سایر کشورهای حوزه جنوبی خلیجفارس خواهد داشت؛ موضوعی که یکسال پیش روزنامه الجریده کویت به آن اشاره کرد.
شبکه ریلی در دست احداث کشورهای حوزه جنوبی خلیجفارس برای شش کشور کویت، بحرین، عربستان، امارات، قطر و عمان اگر از طریق کویت به خطوط ریلی عراق در بصره و ایران در شلمچه متصل شود شبکه یکپارچه ریلی روسیه چین ایران و کشورهای حوزه جنوبی خلیجفارس و عراق و سوریه شکل خواهد گرفت و اعراب خلیجفارس میتوانند هزینههای ترانزیتی خود با چین و روسیه را به حداقل برسانند و از طریق ایران به بازار آسیای مرکزی و جنوبی و قفقاز متصل شوند. حل موانع سیاسی ایران و اعراب خلیجفارس و عادیسازی روابط ایران و عربستان و شکلگیری اعتماد متقابل میتواند این رویداد مهم را محقق کند.
پیگیری شبکه توزیع انرژی یا هاب گازی ایران نیز اگر چشمانداز مشابه با آنچه در حوزه ترانزیتی برای کشور در حال وقوع است، داشته باشیم میتواند خطوط انتقال انرژی از روسیه به آسیای جنوبی و چین و حتی خلیجفارس را در افقهای دور دست این ماجرا مشاهده کرد.
موانع سیاسی، تنشهای کشورهای آسیای جنوبی، تنش چین و هند و روابط تهران و اعراب و از همه مهمتر ترمیم زیرساختهای ترانزیتی و خط لولههای انرژی و تعارض منافع امریکا و اروپا با این حوادث از مسائل مهمی است که باید به آن توجه شود.
مهم این است که خفگی دریایی چین و تنهایی این کشور در پهنای اقیانوس هند و آرام و شکلگیری ائتلاف راهبردی در علیه چین این موضوع را روشن میکند که پکن راهی به جز تنوعسازی مسیرهای ترانزیتی برای برونرفت از فشارهای رقبای خود در آسیای شرقی و جنوبی و همچنین استرالیا ندارد.
بنابراین ابتکار یک کمربند و یک جاده چین واکنشی به خفگی ژئوپلتیکی آنها در دریای چین جنوبی است. تنگه مالاکا از نقاط پرخطر برای اقتصاد چین است، حجم بسیار بالای مبادلات تجاری چین و تهیه نفت کشورهای حوزه خلیجفارس از طریق این تنگه انجام میشود. حضور نظامی هند در جزیره اندامن و نیکوبار در اقیانوس آرام شرایط لازم برای اختلال در تنگه مالاکا را برای این کشور ایجاد کرده است، البته اختلال این تنگه که یکی از مهمترین مسیرهای انتقال نفت به آسیای شرقی است به ضرر متحدین امریکا و هند خواهد بود و نوسانات زیادی در قیمت بازار نفت ایجاد میکند.
اما به هر حال چینیها برای مهار این چالش بندر گوارد پاکستان در اقیانوس هند را پیش کشیدند و در آن سرمایهگذاری کردند تا از طریق بندر محمولههای نفتی اعراب خلیجفارس را به چین منتقل کنند و مسیرهای مبادلات تجاری و ترانزیت کالا و انرژی را تنوعسازی کنند. سیاستی که در همه ابعاد جاده ابریشم قابل مشاهده است.