جوان آنلاین: عزاداریحسینبنعلی (ع) از مهمترین شعائر اسلامی است که حتی قبل از واقعه کربلا، آلعبا بارها بر مصیبت کربلا گریستهاند و به سبب همین اهمیت، حرمت اسلامی آن باید رعایت شود، اما چگونه؟ شاید مهمترین توصیف چگونگی برگزاری آیین عزاداری در کتاب «حماسه حسینی» شهید مرتضی مطهری- عقبه فکری جمهوری اسلامی ایران- تشریح شده است، مخصوصاً آنجا که تأکید میکنند اگر میخواهیم به خودمان ارزش بدهیم، اگر میخواهیم به عزاداری حسینبنعلی (ع) ارزش بدهیم، باید فکر کنیم که اگر حسینبنعلی (ع) امروز بود و خودش میگفت برای من عزاداری کنید، میگفت چه شعاری بدهید؟ آیا میگفت بخوانید: «نوجوان اکبر من» یا میگفت بگویید: «زینب مضطرم الوداع، الوداع»؟! چیزهایی که من (امام حسین) در عمرم هرگز به اینجور شعارهای پست، کثیف و ذلتآور تن ندادم و یک کلمه از این حرفها را نگفتم. اگر حسینبنعلی (ع) بود، میگفت: اگر میخواهی برای من عزاداری کنی، برای من سینه و زنجیر بزنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد. شمر امروز موشه دایان است. شمر هزارو ۳۰۰ سال پیش مرد، شمر امروز را بشناس. امروز باید در و دیوار این شهر با شعار فلسطین تکان میخورد. مرتب دروغ در مغز ما کردند که این یک مسئله داخلی است، مربوط به عرب و اسرائیل است. باز به قول عبدالرحمن فرامرزی اگر مربوط به اینهاست و مذهبی نیست، چرا یهودیان دیگر دنیا مرتب برای اینها پول میفرستند؟
عقلانیت محور ذات اسلام است و در تمام وجوه زندگی اسلامی نقشی پررنگ و اساسی دارد، به نحوی که حتی عقاید و باورهای قدیمی را که ریشه در مذهب و سنت ما ایرانیان دارد و با آن خو گرفته و افتخار میکنیم هم بعضاً تحتالشعاع قرار میدهد. در مورد بحث عظیم و محترم عاشورا هم به همین نحو است. جدای از حس غریبی که نسبت به عاشورا، آن واقعه عجیب و دوستداشتنی داریم، نهضت سراسر عقلانی و انسانی عاشورا، هنوز بعد از هزارو ۴۰۰ سال در بطن خود مبارزه با جهالت را تأکید میکند، فهممان میکند آزادهبودن و آزادگی را و یادمان میاندازد مبارزه با فساد و تبعیض را در مواجهه با هر اتفاقی که بوی نابرابری میدهد. قیام عاشورا و حرکت قدرتمند امام حسین (ع) که تا امروز در تاریخ مثل و شبیهاش را ندیدهایم، تکرار مکرر معقولیت است، این معقولیت در هر زمانی میتواند به شکلی خود را نشان دهد. در مبارزه با کفار و همراهکردن آنها در مسیر وحدانیت، بهترین اقدام همان بود که امام حسین (ع) کرد و جز او هم هیچکس نمیتوانست چنین راستین برای احیای حق مبارزه کند.
زنده نگهداشتن قیام
به قول استاد مطهری، چرا ائمه اطهار (ع) این همه تأکید و اصرار کردند عزاداری حسینبنعلی (ع) برای همیشه زنده بماند؟ هر سال که محرم میرسید، خود ائمه اطهار (ع) اعلام عزا میکردند، وضعشان تغییر میکرد و به شیعیانشان هم دستور میدادند که برای همیشه چنین کاری بکنند، چرا؟ این عزاداری، شخصی نیست، مسئله چیز دیگری است؛ زنده نگه داشتن قیام حسینبنعلی (ع).
قیام حسینبنعلی (ع) قیام امربهمعروف و نهیازمنکر بود، قیام برای عدل اسلامی بود. امربهمعروف و نهیازمنکر خودش یک اصل اسلامی است، عدالت یک اصل اسلامی است، امامت که حافظ و نگهبان اصول اسلامی است، خودش یک اصل دیگر اسلامی است.
اصل عدالت، اصل امربهمعروف و نهیازمنکر به وسیله یک امام مفترضالطاعه وقت احیا شده است، ما که این جریان و نهضت را برای همیشه زنده نگه میداریم، بزرگترین شعار امامت را حفظ کردهایم، بزرگترین شعار امربهمعروف و نهیازمنکر را حفظ کردهایم، بزرگترین شعار طرفداری از عدالت و مبارزه با ظلم را حفظ و نگهداری کردهایم.
هدف یکی است، مسیر تغییر کرده است
در این دوره، اما بازهم مسیر همان و هدف همان است، فقط شکل آن تغییر کرده است، اصلاً شکل، روش و منش آن باید تغییر کند، باید با زمانه پیش رود تا در فهم عامه بنشیند و مورد پسند خاصه قرار گیرد.
همه تلاش امام حسین (ع) و جنگیدن علیه ظلم برای این بود که امروز و بعد از هزاران سال و برای نسلهای آینده، آموزههای عقلانی و دینی عاشورا کمرنگ نشود، به فراموشی سپرده نشود و محور حق، حول تمامی امور بچرخد، پیشی بگیرد و تسلط یابد.
عاشورا مصداق بارز حقطلبی است، عزت و غیرت دینی را در خود جای داده و حالا سبدپیچ در اختیار جامعه امروز که اتفاقاً خیلی هم به آن نیاز دارد، تقدیم شده است.
عزتی که امام حسین (ع) به اسلام داد، غیرتی که برای حفظ آن به خرج داد و خونی که برای به جا ماندن آن، ناحق از او ریخت، مسئولیت اجتماعی و انسانی امروز دوستدارانش را سنگینتر میکند؛ سنگینتر از آن جهت که برای ادامه دادن راه روشن و بلند عاشورا، در رکابش پا به قرص بمانیم و حتی در کوچکترین کارهایمان حتی در این شبها که لباس ماتم به تن کردهایم و در خانههایمان روضه حسین طنینانداز است، حق همسایگی را به جا بیاوریم، با متانت و درک شرایط اطرافیان عزاداری کنیم و آموزههای باعث و بانی این مجالس را فراموش نکنیم.
تحقق تولی و تبری
یادمان نرود آموزههای دینی عاشورا به دلها مینشیند و مهر و محبت مردم به امام حسین (ع) مثالزدنی است، اما حتی در سوگواری برای او درسهایی نهفته است؛ از ستمستیزی تا پاسداری از خون شهیدان، از وفاداری و از خودگذشتگی تا تحقق «تولی» و «تبری»، از توجه به زندگی عزتمندانهای که امام حسین (ع) بر آن تأکید داشت و بر انزجار و دوری از جامعهای ذلیلانه سخنها میگفت.
«ایثار و فداکاری» یکی از اصلیترین آموزههای دینی آیین عزاداری در عاشورا ست و عزاداری برای این امام بزرگوار نباید فقط در گریه و ماتم خلاصه شود، بلکه توجه به این آموزههایی که به آن اشاره شد، نشاندهنده بصیرت مخلصان حسین (ع) است.
به گفته شهید مطهری، در شرایط خشن یزیدی، در حزب حسینیها شرکتکردن و تظاهر به گریهکردن بر شهدا نوعی اعلام وابستهبودن به گروه اهل حق و اعلان جنگ با گروه اهل باطل و در حقیقت نوعی ازخودگذشتگی است. اینجاست که عزاداری حسینبنعلی (ع) یک حرکت است، یک موج است، یک مبارزه اجتماعی است، اما تدریجاً روح و فلسفه این دستور فراموش میشود و محتوای این ظرف بیرون میریزد و مسئله شکل یک عادت به خود میگیرد که مردمی دور هم جمع شوند و به مراسم عزاداری مشغول شوند، بدون اینکه نمایانگر جهتگیری خاص اجتماعی باشد و بدون آنکه از نظر اجتماعی عمل معنیداری به شمار رود، فقط برای کسب ثواب (که البته دیگر ثوابی هم در کار نخواهد بود)؛ مراسمی را مجرد از وظایف اجتماعی و بیرابطه با حسینهای زمان و بیرابطه با یزیدها و عبیداللههای زمان به پا دارند.
اینجاست که حرکت تبدیل به بنیاد یعنی عادت شده و محتوای ظرف بیرون ریخته و ظرف خالی باقی مانده است. در چنین مراسمی است که اگر شخص یزیدبنمعاویه هم از گور به درآید، حاضر است شرکت کند، بلکه بزرگترین مراسم را به پا دارد. در چنین مراسمی است که نه تنها «تباکی» اثر ندارد، اگر یک من اشک هم نثار کنیم، به جایی برنمیخورد.
«عاشورا» تقویت ارتباط میان مسلمانان
ایجاد وحدت و تقویت ارتباط میان مسلمانان یکی از مهمترین اهداف عزاداری عاشوراست و این مراسم و دورهمبودنها باید پیوند عاطفی و برادری عمیقتری را بین تکتک افراد ایجاد کند تا دشمن این وحدت را ببیند و این خیال واهی نفوذ بین مسلمانان از سرش بیفتد. برگزاری مراسم عزاداری عاشورا و تعلیم معارف دینی و ترکیه نفس، همه باید به وفاق بیشتر منجر شود و عزاداران این تأکیدات را مدنظر قرار دهند.
لزوم اصلاح عزاداریها
عقبه فکری جمهوری اسلامی باز در جایی تأکید میکند مسجدها باید محفوظ بماند، امامت جماعتها باید محفوظ بماند، منبرها باید محفوظ بماند، روضهها باید محفوظ بماند، ذکر مصیبتها باید محفوظ بماند، اما باید اصلاح شود. تحریفات در ذکر مصیبتها الی ماشاءالله است.
جعل، دروغ، وضع در این قضایا الی ماشاءالله است و اینهاست که روضهها و ذکر مصیبتها را کماثر کرده است، والا اصل روضه و ذکر مصیبت باید باقی بماند و مسئله امام حسین (ع) و اشک ریختن برای ایشان و محرم و عاشورا و تظاهرات برای محرم و دسته بیرونآمدن، تمام اینها باید محفوظ بماند، البته من نمیگویم حتماً باید به آن شکلی که از زمان قاجاریه معمول شده است که بیشتر از قفقاز به این طرف آمده انجام شود و حتماً اینها هم باید باشد. اینها کارهای جدیدی است که بیرون آمده، بسیاری از اینها درست نیست و باید عزاداریها را اصلاح کنیم.
شیعه قسمتی از کیان خودش را با همین حنینها، نالهها، فریادها و شکایتکردن از ظلمها حفظ کرده است. روضههایی که تا حالا بوده، آیا خیال میکنید نقشی در این انقلاب نداشته است؟ همینها بود که از یزید و ابنزیاد و عمربنسعد چنین چهرههایی ساخت، بعد ظالمها را در چهره یزیدها و ابنزیادها و عمربنسعدها نشان داد و همین خودش منشأ حرکت در میان مردم شد.
ریان بن شبیب میگوید: در روز اول محرم رفتم خدمت ثامن الحجج (علیه آلاف التحیه و الثناء) امام رضا (ع)، دیدم حال حضرت منقلب است و دارد در خانه اشک میریزد. من هم غافل و بیخبر، تعجب کردم که چرا حضرت اینطور است. پرسیدم: آقا چرا حالتان اینطور است، آیا حادثهای پیش آمده؟ فرمود: مگر نمیدانی امروز روز اول محرم و روز مصیبت ما اهل بیت است؟! بعد حضرت رو به من کرد و فرمود: پسر شبیب! هرگاه بر چیزی خواستی بگریی، بر جد ما حسینبنعلی (ع) گریه کن. چرا ائمه (ع) ما ذکر مصائب مادرشان زهرا (س) را میکردند و میگریستند؟ اصلاً چرا حضرت زهرا (س) دستور داد شبانه دفنش کنند؟ چرا فرمود نمیخواهم کسی از کسانی که به من ظلم کردهاند، در تشییع جنازهام شرکت کنند؟ برای اینکه میخواست این ظلم در جهان لوث نشود، زیرا لوثشدن ظلم گناه است. میخواست تا بعد از ۱۴ قرن هم بیایند و بگویند:
فَلأَی الْامور تدْفَن لَیلا، بَضْعَة الْمصْطَفی وَ تعْفی ثَریها
چرا پاره جگر پیغمبر (ص) شبانه باید دفن شود؟ چرا باید محل قبرش مخفی بماند؟
میخواستند این علامت سؤال همیشه باقی بماند، میخواستند این ظلم و این مظلومیت فراموش نشود.
یک ایران کربلا
مردم ایران در طول تاریخ حق عزاداری حسین فاطمه (ع) را خوب ادا کردهاند، هرچند بعضاً بدعتهایی در نوع برگزاری مراسمها ایجاد شده است و با روح واقعه کربلا همخوانی ندارد و به جز ایجاد اذیت برای مردم، سود دیگری ندارد، اما این شبها حال و هوای شهرها فرق کرده است، کوچهها رنگ عزا گرفته و گلدستههای مساجد و حسینیهها سیاهپوش شده است. هر شهر هم آیین و رسوم خود را برای عرض ارادت به امام حسین (ع) به جا میآورد.
مشهد
مشهد و بارگاه منور امام هشتم که این شبها عجیب دیدنی است، سیل زائر به این شهر و هیئاتی که یکی پس از دیگری سیاهپوش به حرم میآیند، در نوحهخوانی از دلایل قیام امام حسین (ع) میگویند و تو را با سوز خود همراه میکنند، یادآور همان آموزههای دینی عاشوراست، به خصوص که عزاداران، رسم همسایگی و میهماننوازی را هم به جا میآورند.
یزد
یزد، اما با آن مراسم باشکوه آذینبندی حسینیهها، نخلبرداری و برپایی هیئتهای سینهزنی در بین دیگر شهرها شناخته میشود و عزاداران خوب میدانند حین مراسم و بعد از آن، به حال و احوال مردمی که به هر دلیلی نمیتوانند در مراسم شرکت کنند، احترام بگذارند و موجبات آزار آنها را با سد معبر یا صدای بلند نوحهخوانیها فراهم نکنند.
کاشان
مردم کاشان هم با برپایی خیمه و تکیه رسم عزاداری را به درستی به جا میآورند و یکسری آیینهای بومی دارند که به سنتی دیرینه در این دیار تبدیل شده است، سالهاست مردم کاشان در ظهر عاشورا در مراسم عزاداری نخل بلند میکنند و خیلیها از شهرهای مختلف در این روزها به کاشان میروند تا در این مراسم عزاداری شرکت کنند.
لرستان
در استان لرستان مراسمی به نام «گل مالی» رایج است که در این مراسم به کمک خاک نرم و گلاب، گل ساخته میشود و عزاداران صورت و دستهایشان را با گل میپوشانند، اما خوب حواسشان است که این مراسم برای کسانی که شرکت نمیکنند، ایجاد مزاحمت نکند.
بروجرد
در بروجرد هم رسمی در شب عاشورا مرسوم است به این صورت که زنان به یاد حضرت زینب (س) با صورتهای پوشیده و با پای برهنه شمع به دست میگیرند و جالب اینکه تعداد این شمعها معمولاً ۴۰ عدد است و آنها را در ۴۰ منبر عزای حسینی قرار میدهند تا حاجتروا شوند.
بوشهر
در بوشهر هم در عاشورا رسمی وجود دارد که در کنار برپایی دستههای سینه زنی. سنج و دمام نواخته میشود و معمولاً تعداد دمامها هفت عدد است و ریتم یکی از آنها برخلاف بقیه است.
به هر روی مردم در ابراز محبت به حسینبنعلی (ع) در جایجای ایران اسلامیمان سنگتمام میگذارند و برخی اقدامات بدعتگونه نیز مخصوصاً در شیوههای برگزاری عزاداریها باید اصلاح شود.