همه چیز به بدترین شکل ممکن تمام شد. یک فصل بیاخلاقی، یک فصل توهین و تهمت و افترا و یک فصل با پرونده قطوری از فساد تمام شد؛ یک فصل فوتبالی که پایانش دریدگی اخلاقی مدیران دو باشگاه روی آنتن زنده تلویزیون بود.
قبح همه چیز شکسته، در روزگاری که بعد از فینال لیگ قهرمانان اروپا آنچلوتی و ادین ترزیچ، سرمربیان تیمهای رئال مادرید و دورتموند به عنوان برنده و بازنده یکی از بزرگترین بازیهای جهان فوتبال، کلاس اخلاق و احترام را به تمام دنیا نشان دادند، اینجا در فوتبال «دوزاری» ایران وقاحت، اتهامزنی، فساد و توهین به حدی رسیده است که حتی کلمات هم از بیان آنها شرمگین میشوند.
آخرین پرده این نمایش زشت و هتاکانه را فرشید سمیعی، سرپرست استقلال و رضا درویش، مدیر عامل پرسپولیس اجرا کردند؛ نمایشی که در میان بهت و حیرت بینندگان تلویزیون هر لحظه که میگذشت، بدتر از بدتر میشد و این دو مثلاً بزرگ دو تیم بزرگ فوتبال ایران هر طور که خواستند و توانستند از خجالت هم درآمدند. قلم، کاغذ و نگاه شما خوانندگان بسیار محترمتر از این است که بخواهیم آنچه را بین این دو نامدیر فوتبال ردو بدل شد، بازگو کنیم. آنچه رخ داد نمایش وقاحت و بیشرمی فوتبالی بود که به اسم حرفهای بودن کوچکترین نشانهای از این مهم ندارد. سالهاست فریاد میزنیم و مینویسیم که فوتبال ایران از حرفهایبودن تنها بیتالمالخوری آن را یاد گرفته است و امروز وقاحت تمامنشدنی دو نامدیر فوتبال این موضوع را ثابت میکند.
آنچه دوشنبهشب رخ داد، مرثیهای بود بر اخلاق در فوتبال؛ فوتبالی که بازیکنان جوانش با الگوگیری از امثال درویش و سمیعی به راحتی در پاسخ به سؤال الفاظ رکیک به کار میبرند؛ فوتبالی که مربیانش به جای حرفزدن در خصوص شرایط فنی بازیها دائماً در حال تهمتزنی هستند؛ فوتبالی که هوادارانش در فضای ایجاد شده از سوی تیمها به راحتی به یکدیگر توهین میکنند و در نهایت فوتبالی که تیمها تنها وقتی پیروز شوند، آن را سالم قلمداد میکنند.
فاتحه اخلاق و اخلاقمداری در فوتبال را بخوانید. این رشته با این آدمهای معلومالحال نه با جریمه و محرومیت درست میشود و نه با تشکیل کمیته اخلاق و انضباطی. فوتبالی را که سردمدارانش فرشید سمیعی و رضا درویش باشند، باید منحل کرد، باید خرابش کرد و اگر میخواهیم داشته باشیمش از نو بنا نهاد، والا این فوتبال درستشدنی نیست.
دوشنبه شب معلوم شد که چگونه مربیان و بازیکنان تیمهای مختلف به خصوص دو تیم پایتخت به خود اجازه میدهند خیلی راحت هر چه خواستند بگویند. آنها از جایی الگو میگیرند که برای خود هالهای از امنیت قائل شدهاند و با این تصور هر چه دلشان میخواهد میگویند. هر چه دلشان بخواهد بگویند و بعد بیایند پست بگذارند که عذرخواهی میکنیم و ما به تمام مردم ایران احترام میگذاریم.
در چنین فضایی آیا میتوان توقع داشت فوتبال درست شود؟ آیا میتوان به آینده امید داشت؟ پاسخ این سؤالات قطعاً منفی است، چون در فوتبال ایران بدیهیترین اصول اخلاقی و حرفهای هم رعایت نمیشود و این تنها به یک رده هم خلاصه نمیشود. فوتبالی که مدیرش بیاخلاق و فاسد است، مربیاش بیاخلاق و فاسد است، بازیکنانش بیاخلاق و فاسد هستند و در نهایت فساد از مدیران فدراسیونش هم میبارد، چگونه میتوان توقع درستشدنش را داشت.