آنچه امروز دستگاههای سیاسی غرب آن را ترویج میکنند، همان «جاهلیتی» است که بعثت پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله و سلم) برای زدودن آن فرهنگ از محیط زندگی بشر به وجود آمدهاست. امروز نشانههای همان جاهلیت در تمدن رایج فاسد غربی مشاهده میشود که همان بیعدالتی، تبعیض و نادیده گرفتن کرامت انسانی و مهم جلوه دادن مسائل و نیازهای جنسی است. مسئله «تبرج» زنان یا همان «عرضه زنانگی» در اجتماع به عنوان یکی از نشانههای جاهلیت اولی، از عمدهترین مظاهر تمدن غربی است و به تعبیر رهبر انقلاب، براساس آیه ۳۳ سوره احزاب، «تبرج» همان جاهلیت است، اما جاهلیتی که توانسته خود را با سلاح تبلیغات مدرن مجهز کند و حقایق را بپوشاند.
در دوران انقلاب صنعتی، طبقه ایلومیناتی، زن غربی را به بهانه به دست آوردن حق برابری با مردان و با هدف جلوهگری یا همان عرضه زنانگی در ملأعام، از محیط خانه به خیابانها کشید و از این طریق با استفاده ابزاری از زنانگی زن و با هدف بهرهبرداری سود بیشتر از او سوءاستفاده کرد، تا بدین طریق چشمهای هرزه و آلوده مردان بهرهمند شده و زمینه برای اطفای شهوت هوسرانان فراهم آید. گناه بزرگی که تمدن غرب در مورد جنس زن مرتکب شد، همین بود که جلوهگری را به عنوان یک حق و خصوصیت حتمی و لازم زن معرفی کرد، تا نقطه مقابل آن اسارت زن محسوب شود. جیمی کارتر یکی از رؤسای جمهور گذشته امریکا، در کتابی به نام «تقاضایی برای اقدام» به نقض حقوق بشر و تجاوزات وحشتناک علیه زنان میپردازد و میگوید: «هر ساله ۱۰۰ هزار دختر به عنوان برده در امریکا فروخته میشود، جاییکه یک صاحب روسپیخانه میتواند دختری را که معمولاً اهل امریکای لاتین یا آفریقا است، با قیمتی برابر یک هزار دلار خریداری کند.» وی همچنین در مورد تجاوزات جنسی که در محوطههای کالجها رخ میدهد، اشاره میکند و میگوید: «از هر ۲۵ تجاوز، فقط یک مورد گزارش شده و تنها یک درصد از متجاوزان جنسی در امریکا محاکمه میشوند.» امروز هم بسیاری از سلبریتیهای امریکایی از جمله بازیگران هالیوودی یا خوانندههایی که ظاهراً «جایزههای نوبل» و «زن برتر سال» را دریافت کردهاند؛ ضمن ابراز پشیمانی از راهرفته و بیان تجربیات تلخ خود در این زمینه، عمر خود را تباه شده مینامند. این همان زوال تمدن تاریخی غرب است که بهتدریج اتفاق افتاده و امروز دنیای غرب را در سراشیبی افول و سقوط قرار داده است. این در حالی است که نگاه اسلام نسبت به زن و مرد، «نگاه انسان در مسئله انسانیت» خواهد بود که در این صورت، سیر مقامات معنوی، استعدادهای فکری و علمی و حتی خود مسئله انسانیت، به عنوان امری مشترک در جنس زن و مرد، اما در دو قالب جنسیت متفاوت بروز خواهد کرد.
بر این اساس و با توجه به عقبه وجود حیا، عفت، حجاب و کمالطلبی در باور و اعتقاد بانوان ایرانی حتی قبل از ظهور اسلام، نقطه هدف استعمار غرب، وارد کردن زن در چرخه باطل تبرج و عرضه زنانگی شد، چراکه استعمار سلطهطلب در طول تاریخ، همواره بزرگترین و مؤثرترین ضربهها را در ناکامی از رسیدن به اهداف سلطهطلبانهاش، از جانب زنان با ایمان، بااراده و مؤثر ایرانی خوردهاست، مانند روزهای قبل از انقلاب و در روزهای کشف حجاب اجباری رضاخانی که زن مسلمان باحیا و عفیف ایرانی، سالها در سنگر خانه ماند تا حرمت حجاب و عفتش حفظ شود، اما از کنج همان خانه، مردان غیور و انقلابی را پرورش داد که حکومت نظامی شاهنشاهی را نادیده گرفت، در خون خود غلتید و در پیروزی انقلاب نقش ایفا کرد. دشمن میداند که زن ایرانی به عنوان مهره اجتماعی انسانساز و تمدنساز است، پستلاش کرد تا با استفاده از حربههای جنگشناختی متناسب با زمان، زن به کالایی ارزانقیمت و گاه بدون قیمت در اختیار مردان و طبقه قدرت و شهوت قرار دهد و از این طریق نظام خانواده را در ایران دچار ازهمگسیختگی و فروپاشی کند، بنابراین بار دیگر تلاش کرد با عادیسازی پدیده کشف حجاب در ادامه فتنه «زن، زندگی، آزادی»، به ترویج فساد بپردازد تا امنیت روانی و امنیتی از جامعه اسلامی ریشهکن شود. وقتی مسئله کشف حجاب در جامعه اسلامی از گناه شرعی و ناهنجاری اجتماعی و فرهنگی فراتر میرود و با عنوان یک اثر سیاسی و فرهنگی پا به میدان میگذارد، مخل امنیت نظم و آرامش جامعه میشود و به این ترتیب تبعاتش فراتر از یک ناهنجاری، امنیت کشور را نیز تحتتأثیر قرار خواهد داد. بر این اساس وضع فریضه امربهمعروف و نهیازمنکر به عنوان یک فرعی واجب در جامعه اسلامی، امری اجتنابناپذیر خواهد بود، چراکه نهتنها آثار کشف حجاب، بلکه آثار وضعی شلحجابی و بیحجابی نیز از تبعات اجتماعی و سیاسی مهلکی برخوردار خواهدبود. از اینرو قانونی بودن حجاب و مجازات کشف حجاب و بد پوششی نهتنها لازم، بلکه امری ضروری و فوری بهنظر میرسد، زیرا تبعات بد پوششی ولنگاری و در یک کلام، عرضه زنانگی به انحای مختلف آن، به ارزان شدن و در دسترس بودن زن محدود نبوده و تبعات آن قطعاً مخرب فرهنگ و قاتل امنیت سلامت و روان جامعه خواهدبود.