حدود ۸۰ روز از جنگ غزه می‌گذرد. در پی حملات وحشیانه رژیم‌صهیونیستی به این باریکه قریب ۲۱هزار نفر به شهادت رسیده و بیش از ۵۳هزارنفر از مردم غزه اعم از زن و کودک زخمی شده‌اند. بررسی‌ها نشان می‌دهد جنایت وحشیانه و بی‌سابقه صهیونیست‌ها در غزه با حمایت‌های غرب به ویژه امریکا اتفاق افتاده است؛ موضوعی که بعضاً امریکا تلاش می‌کند با رویکرد‌های تاکتیکی آن را از نگاه افکار عمومی دنیا دور نگه دارد.
امروز دیگر کسی تردید ندارد که ایجاد رژیم جعلی صهیونیستی خواست و اراده امریکا برای ایجاد تنش دائمی در منطقه است، بنابراین بازی امریکا در دل تحولات بین‌المللی و منطقه غرب آسیا تلاش برای بحران‌آفرینی و بحران‌سازی تعریف شده است تا رژیم‌صهیونیستی در دل آشوب‌های منطقه‌ای بتواند منافع غرب و خود را بازطراحی کند.
راه‌اندازی داعش و تخریب دو کشور سوریه و عراق و در نتیجه تضعیف بخشی از محور مقاومت و راه‌اندازی جنگ عربستان و یمن تنها نمونه‌ای از راهبرد سیاست خارجی امریکا (بر مبنای بحران‌سازی) در جهان و منطقه غرب آسیاست. در سیاست کلان امریکا کشور‌های رقیب یا سیاست‌های مخالف با رویکرد‌های این کشور در قالب سیاست مصون‌سازی باید تضعیف شوند. در واقع امریکا تلاش می‌کند برای تضعیف رقبای خود در حوزه‌های مختلف با کمترین هزینه و بدون حضور مستقیم خود سیاستگذاری کند، بنابراین بر اساس مدل رفتاری امریکا در سیاست خارجی، حمایت آنها از رژیم‌صهیونیستی غیرقابل انکار و اساساً این حمایت بر مبنای منافع این کشور تعریف شده است. نکته‌ای که در اینجا وجود دارد توجه به این مسئله است که حمایت این کشور از تجاوز رژیم‌صهیونیستی بر مبنای دخالت مستقیم در این مسئله است.
ایالات‌متحده در حمایت و همراهی با رژیم منحوس و کودک‌کش صهیونیستی نه تنها بر مبنای سیاست مصون‌سازی عمل نکرد بلکه خود حضور و دخالت علنی در کشتار مردم غزه دارد. در همین زمینه روزنامه وال‌استریت ژورنال امریکا اعلام کرد، بمبی که با آن بیمارستان المعمدانی در غزه مورد حمله قرار گرفت، بمب امریکایی MK- ۸۴ بوده است.
این بمب یک بمب سقوط آزاد چندمنظوره ساخت امریکاست که حدود یک تن وزن و قدرت تخریب بسیار بالایی دارد. خبرنگار بی‌بی‌سی هم می‌گوید: با توجه به حجم انفجار بسیار سخت است که آن را چیزی جز موشک اسرائیلی بدانیم. حالا این سؤال مطرح می‌شود که چرا امریکا برخلاف سیاست مصون‌سازی در جنگ غزه رفتار کرد؟
در سیاست اعلانی و اعمالی امریکا تلاش می‌کند با قربانی نفر سوم رقیب خود را نیز تضعیف کند؛ همانند اتفاقی که در جنگ اوکراین در حال رخ دادن است، اما بر مبنای رابطه بین امریکا و رژیم‌صهیونیستی و حضور قدرتمند لابی صهیونیستی اتاق فکر‌های تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر امریکا، واشینگتن بر مبنای سیاست راهبردی و استراتژی با رژیم رفتار و همواره وجود و حفظ اسرائیل در راستای منافع خود را ارزیابی می‌کند، بنابراین ایالات‌متحده برای اولین بار در اقدامی بی‌نظیر تجهیز گنبدآهنین و تقویت سامانه دفاعی در اراضی اشغالی را به عهده گرفت و هزینه آن را هم پرداخت کرد یا بر اساس تفاهم دوجانبه در سال۲۰۱۶، مقرر شده است امریکا در بازه زمانی۲۰۱۹ تا ۲۰۲۸ به میزان ۳۳میلیارد دلار خرج تجهیز نظامی در اسرائیل کند (صفحه۹ سند کمک‌های خارجی امریکا به اسرائیل مربوط به کنگره، به‌روزرسانی شده در مارس۲۰۱۳).
از طرفی افکار عمومی دنیا به شدت نسبت به سیاست اسرائیل مبنی بر کشتار مردم بی‌دفاع غزه معترض هستند، به طوری که برای اولین بار در تاریخ جنایت‌های رژیم‌صهیونیستی افکار عمومی غرب نسبت به جنگ غزه به شدت اعتراض کرده‌اند.
حضور صدها هزار نفری در شهر‌های نیویورک، واشینگتن، لندن و پاریس، حمایت علنی غرب و به خصوص امریکا را به شدت سخت کرده است، از این رو ایالات‌متحده‌امریکا برخلاف سیاست عملی مبنی بر حمایت عملی از اسرائیل در کشتار مردم غزه، تلاش می‌کند رویکرد غیرواقعی و بر مبنای درخواست افکار عمومی جهان از خود معرفی کند، به طوری که بیمارستان‌های غزه با سلاح‌های امریکایی مورد هدف قرار می‌گیرند و صدها کودک فلسطینی شهید می‌شوند و جو بایدن، رئیس‌جمهور امریکا جلوی رسانه‌ها مدعی می‌شود احساس خشم و ناراحتی عمیق از این موضوع دارد، بنابراین امریکا و رژیم‌صهیونیستی نه تنها هیچ اختلافی باهم ندارند بلکه اعلام وجود اختلاف امریکا و رژیم‌صهیونیستی در جنگ غزه، بیشتر تلاشی برای فرافکنی افکار عمومی دنیاست.
