محمدامیر خوشصحبتان روزنامهنگار حوزه اندیشه در پی سانحه رانندگی در مسیربرگشت از سفر مشهد درگذشت.
مرحوم امیر خوشصحبتان در دو حوزه دین و اندیشه قلم میزد. ایشان از همکاران مؤسسه الحیات و از نزدیکان مرحوم علامه محمدرضا حکیمی محسوب میشد. سردبیری مجلههای آیندهسازان و مصوت و مدیریت مدرسه آزاد روزنامهنگاری، بخشی از کارنامه او در فرهنگ و رسانه است. پیکر زندهیاد خوشصحبتان، ساعت ۹ امروز پنجشنبه دوم آذر، از سالن تطهیر بهشت زهرا (س) تشییع میشود. درگذشت این همکار گرامی را به خانواده، دوستان و همکاران ایشان تسلیت میگوییم.
تقی دژاکام، روزنامهنگار پیشکسوت متنی درباره آن مرحوم منتشر کردهاست که در ادامه میآید:
هنوز پایم به تهران نرسیده که مجتبی مینویسد: امیر رو دیدی؟ دارم آتیش میگیرم. مینویسم: نگرفتم مجتبی جان! میگه: اینستا رو چک نکردی؟ میگم: نه ولی تا مجتبی ایز تایپینگه (در حال تحریر) میروم اینستا و فرو میریزم.
چند نفری بودیم که توی تحریریه کیهان، مثل پروانه دور امیر میچرخیدیم. بهش علامه میگفتیم و این هیچ ربطی نداشت به ارادت وی به علامه محمدرضا حکیمی که این را بعدها فهمیدیم. از بس که در موضوعات فکری و اندیشهای، صاحب نظر و تحلیل و تفسیر بود و ما را گاه و بیگاه به سرویس معارف روزنامه و دور خودش میکشاند تا از دانش و فهمش بخصوص در حوزه احادیث و روایات بهره ببریم و گاهی به بحثها و شوخیها و کلکلکردنهای او و علیرضا آل یمین گوش کنیم و دستشان بیندازیم.
بعدها در نمازخانه مؤسسه شروع کرد برای جمعی محدود و مشتاق، الحیات خواندن و توضیح دادن و تعمیق باورها و اندیشهها.
امیر از همراهان و یاران علامه حکیمی بود و سخت بر دینداری و عدالت تأکید داشت؛ در عین حال بسیار مهربان و بانشاط و پرانگیزه و عمیق بود. به هیچوجه نگاه سطحی و شعاری و احساسی به مقوله عدالت نداشت و آن را در کنار بقیه اجزای دین، در یک مجموعه متصل و مرتبط و لاینفک میدید و تبلیغ میکرد.
بسیار به محرومان و مستضعفان توجه و تأکید داشت و از دستاندرکاران مجموعهای از نزدیکان و دوستان علامه حکیمی بود که صندوقی ویژه رسیدگی به این قشر تشکیل داده بودند که ضوابطش با همه صندوقهای مشابه متفاوت و به طرزی باورنکردنی سهل و آسان بود.
قبل از اینکه به مشهد بیایم، سردبیری نشریه زائر از ضمائم روزنامه قدس را داشت؛ نشریه وزینی که آخر سر هم نفهمیدم ربط اسمش به محتوای کاملاً فرهنگی و نخبگانیاش (چیزی شبیه کیهان فرهنگی) چه بود؟
امیر دیشب پس از زیارت امامرضا علیهالسلام، در حالی که به سمت تهران برمیگشت، در حادثهای تلخ به همراه پدر بزرگوارش به ضیافت مولای رئوفش شتافت و ما را با بهت و حیرت و اشک و حسرت تنها گذاشت.
علیرضا چقدر خوب برای این حادثه از حافظ مدد گرفته است:
جهان پیر است و بیبنیاد
از این فرهادکش فریاد...
برنامه تشییع پیکر این پدر و فرزند صبح پنجشنبه در بهشت زهرای تهران و مراسم ترحیمشان روز جمعه است.