از زمانی که علم روانشناسی پدیدار شد، یکی از مباحثی که همیشه درباره آن بحث و چالش وجود دارد، مطالعات جنسیتی است که نقاط مبهم آن همچنان نیز باقی مانده.
پیشرفتهای علم در دهه اخیر، روانشناسی و شاخههای مربوط به آن را نیز متحول کرده است. روانشناسی زنان نیز یکی از همین حوزههاست که سابقه چندان طولانی ندارد و به سبب ضرورت اجتماعی و فردی از روانشناسی شاخه گرفته است.
در پیدایش این جنبه از روانشناسی، «مردگرایی» از عواملی به شمار میآید که بیش از هر چیز دیگری تأثیرگذار بوده است. جنبش آزادیخواهی زنان در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ و روانشناسان و آزادیخواهان فمنیست نیز از جمله عوامل مؤثر در پیدایش این علم بودهاند.
روانشناسی زن قدمت چندانی ندارد و به نظر میآید همچنان به تحقیقات طولانی و گسترده نیاز دارد. این شاخه از روانشناسی مطالب و موضوعات متنوعی را در برمیگیرد و میتواند به عنوان موضوعی منحصربهفرد مورد بحث قرار گیرد.
موضوع سلامت روان و شیوههای حفظ و مراقبت از آن از دغدغههای اصلی انسان و مورد توجه پژوهشگران در حوزههای مختلف علوم به خصوص روانشناسی بوده است. در این کتاب در گام نخست به بررسی مسئله سلامت پرداخته میشود.
با توجه به نقش پررنگ زنان در جامعه، برخورداری از رفاه کامل جسمی و جنسی مبحث بعدی کتاب روانشناسی زن و خانواده است. خانواده واپسین موضوع این کتاب است که به شکلی دقیق و کامل نقش زنان را به عنوان محور خانواده بررسی میکند. سلامت جامعه سالم وابسته به خانواده سالم است و خانواده سالم وابسته به زنانی است که در مسیر صحیح اخلاقی و سعادت جامعه گام بردارند.
کتاب روانشناسی زن و خانواده نوشته مهرانگیز شعاعکاظمی، معصومه فتحعلیزاده و زهرا شهابینژاد، ابعاد زندگی زنان را از جنبههای جسمی، روانی و اجتماعی بررسی کرده و با نگاهی دقیق و علمی آنها را واکاوی میکند.
علاقهمندان به مباحث روانشناسی زنان از خواندن این اثر لذت خواهند برد. همچنین این کتاب در زمینههای مشاوره خانواده، تعلیم و تربیت و همینطور رشته مطالعات زنان در همه مقاطع آکادمیک کاربرد دارد.
در بخشی از کتاب روانشناسی زن و خانواده میخوانیم:
زنان وقتی احساس امنیت نکنند، تلاش میکنند به نوعی خود را به همسرشان نزدیک و با آنان ارتباط برقرار کنند. احساس عدماتصال در رابطه متقابل، بریدن از مردی است که دوستش داریم، یعنی شکستن پل ارتباطی بین زن و مرد.
باید به یاد داشته باشیم که به دلیل اینکه مهر و محبت از طرف زنان در مرحله اول قرار دارد، به عبارتی زنان خود را حافظ ارتباطشان میدانند و برای ارتباط معنوی و روحی احساس مسئولیت میکنند، پس اتصال زنان با مردان (جنس مخالف) نمایانگر تعهد و زنده نگه داشتن عشق است.
ارتباط واقعی تنها به معنای باهم بودن یا دوست بودن نیست، بلکه چیزی بیش از آن میباشد که مستلزم داشتن صمیمیت و محبت است. صمیمیت یعنی به همسرتان اجازه ورود به دنیای احساسی آنان را داشته باشیم.
به همین خاطر فقط باهم بودن مطرح نیست بلکه در میان گذاشتن افکار و احساسهای درونی افراد با یکدیگر است که اهمیت دارد. صمیمیت یکی از مهمترین اجزای ارتباط موفقیتآمیز است.
در کل وقتی زنی به دنیای درونی مردی راه پیدا میکند و اطمینان قلبی او درباره رابطه خود افزایش مییابد، نه تنها احساس امنیت میکند، بلکه از نظر روحی نیز احساس ارتباط نزدیکی میکند. در حقیقت میفهمد که برای او ارزش گذاشته شده، یعنی سومین نیاز اساسی یک زن تأمین شده است. وقتی مردی سعی در برآوردن یکی از نیازهای زنان میکند سه نتیجه را همزمان میگیرد: «ارزش و احترام، محبت و صمیمیت و امنیت».