ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه امریکا، سرانجام در شامگاه پنج شنبه گذشته و بعد از مطرح شدن برخی گمانهزنیها تأیید کرد که واشنگتن تصمیم گرفته به همراه بریتانیا، فرانسه و آلمان پیشنویس قطعنامهای را به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه کند. نشست شورای حکام آژانس در روز دو شنبه ۶ ژوئن برگزار میشود و معلوم است که امریکا میخواهد با تصویب این قطعنامه یک موضع ضد ایران را در شورای حکام آژانس به وجود بیاورد. شکی نیست که این مانور امریکایی بیارتباط به وضعیت فعلی مذاکرات پیرامون بازگشت واشنگتن به برجام نیست، چرا که حل مسائل موجود بین ایران و آژانس از طریق مذاکره قابل حل است و تصویب قطعنامه انتقادی از ایران فقط باعث اختلال در این فرایند میشود. از این رو، باید پرسید که واشنگتن با طرح این قطعنامه چه اهدافی را دنبال میکند.
شکی نیست که واشنگتن قصد دارد از تصویب این قطعنامه در شورای حکام به عنوان اهرم فشاری در مذاکرات برجام استفاده کند. چند ماهی است که مذاکرات وین دچار وقفه شده و سفر اخیر انریکه مورا، نماینده اتحادیه اروپا و هماهنگکننده مذاکرات برجام، به تهران امیدی برای برونرفت از این وضعیت به وجود آورد به خصوص اینکه تهران پیشنهادهای سازندهای مطرح کرده بود و انتظار میرفت که مذاکرات به زودی از سر گرفته شود. آن سفر نتیجهای به دنبال نداشت و معلوم شد که امریکا حاضر نیست قدمی در مقابل و برای پیشرفت مذاکرات بردارد. در واقع، امریکا همواره سعی میکند ایران را متهم به کند کردن روند مذاکرات کند، اما لابیهای ضد مذاکرات و برجام در واشنگتن از یک سو و اولویت یافتن جنگ اوکراین در سیاست خارجی دولت بایدن از سوی دیگر، باعث شده واشنگتن چندان تمایلی به پیشرفت در مذاکرات نداشته باشد و حالا سعی میکند با بهرهبرداری ابزاری از شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و تصویب این قطعنامه، ایران را در جریان مذاکرات وین مجبور به پذیرش خواستههای خود کند.
نکته مهم در اینجا است که برجام مد نظر واشنگتن برجام بیضمانتی است که بنابر برخی گزارشها، نمایندگان هیئت امریکایی در این مذاکرات حاضر نشدهاند ضمانتی در مورد پایبندی واشنگتن به برجام حتی در همین دو سال باقیمانده از دولت بایدن بدهند تا چه رسد به اینکه منافع اقتصادی برجام برای ایران از جمله پیوستن به بازار جهانی تأمین شود. بنابراین، واشنگتن تنها میخواهد از برجام پوسته بیخاصیتی باقی بماند و در مقابل با بازگشت به آن، چماق مکانیزم ماشه را به دست بیاورد. قطعنامه فعلی ابزار امریکا برای رسیدن به این هدف است چنان که امریکا نه تنها در مورد برنامه هستهای ایران، بلکه در بسیاری از دیگر مسائل بینالملل از همین رویه استفاده ابزاری از نهادهای بینالمللی برای رسیدن به اهداف خود استفاده کرده است. به عبارت دیگر، واشنگتن با یک جابهجایی از میز مذاکره در وین به سمت شورای حکام در همین شهر سعی دارد چیزی را که در پای میز مذاکره به دست نیاورده از طریق زبان تهدید به دست بیاورد. متحدان اروپایی امریکا که عدم پایبندی آنها به برجام و کارشکنیهایشان برای اجرای مفاد این توافقنامه باعث عقیم ماندن این توافقنامه بوده حالا به آن پیوستهاند تا واشنگتن را در رسیدن به این هدف کمک کنند، اما نکته در اینجا است که تغییر از میز مذاکره به شورای حکام نه تنها روشی معقول برای امتیازگیری نیست بلکه اصولاً کمکی به وضعیت مذاکرات و برونرفت از وضعیت سکون فعلی نمیکند. تجربه نشان داده که این دست استفاده ابزاری از نهادهای بینالمللی تأثیری بر موضع ایران نداشته و علاوه بر این، شکی نیست که برجام بدون مزایای اقتصادیاش برای ایران جذابیتی ندارد، حالا چه شورای حکام قطعنامهای تصویب بکند یا نکند؛ بنابراین حتی در صورت تصویب قطعنامه امریکایی-اروپایی در شورای حکام، تنها نتیجهای که به دست میآید تخریب مذاکرات و انسداد بیشتر در روند آن است تا اینکه واشنگتن بتواند از این طریق امتیازی در مذاکرات به دست بیاورد.