کد خبر: 630716
تاریخ انتشار: ۰۴ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۹:۵۶
رفتار ناپسند با هر بهانه و تحت هر شرایطی که صورت گرفته باشد، دارای این پیام است که سازمان ملل، چیزی بیشتر از یک اداره و تشکیلات تابعه دولت امریکا و وزیر خارجه آن نیست
غلام رضا کاظمیان پور

ساختار و بلکه فلسفه وجودی سازمان ملل، از ابتدا بر مدار خدمت به منافع قدرت های استکباری و در مسیر تأمین برتری طلبی های کشور های سلطه گر شکل گرفته است. علیرغم هیاهوهای گوش خراش و تبلیغاتي که همه روزه به گوش می رسد و حفظ صلح جهانی را کارویژه و ارمغان موجودیت سازمان ملل برای بشریت می خواند؛ اما، فقط توجه به این حقیقت آشکار که بیش از 80% تولید و صادرات اسلحه جهان در اختیار اعضای دائم شورای امنیت - یعنی رکن اصلی حفظ صلح و امنیت - است؛ در کشف تناقض نهفته در این تبلیغات کافی است. این تناقض یعنی اینکه وظیفه و اساس موجودیت سازمان ملل را باید در مفهوم دیگری غیر از صلح و امنیت جستجو کرد. این جستجو و کنکاش، چندان پیچیده و پر زحمت نیست.

مروری کوتاه و نظری و گذری بر وقایع و به عبارت بهتر بر فجایع دهه های اخیر برای درک بهتر موضوع، کافی است. کافی است تا اشغال یک کشور به نام فلسطین و آواره شدن ملت فلسطین را در سایه موجودیت سازمان ملل، مورد سؤال قرار دهیم . کافی است اشغال کشور های عراق و افغانستان و کشتار بی رحمانه و بی دلیل زن و مرد و کودک و پیر این کشور ها و تروریسم کوری که مولود و رهآورد اشغالگری بوده است؛ چرائی و چگونگی آن را مورد توجه قرار دهیم. و از این نمونه پرسش ها و ابهام ها، بسیار است.

حال با وجود این پرسش ها و مشخص بودن جواب آنها، این سؤال جدید مطرح می شود که ادامه حیات این سازمان برای جهانیان و برای بشریت چه ضرورت و منفعتی دارد؟ در شرایط حاضر و به شکل موجود، عضویت غیر مؤثر در سازمان ملل، برای بیشتر کشور ها چه دلیل و چه توجیهی دارد؟ آیا بسنده نمودن به شرکت در اجلاس سالانه مجمع عمومی و ایراد سخنرانی در این نشست و شنیدن سخنان دیگران، برای عضویت در سازمان ملل، کفایت می نماید ؟ در بی هویتی سازمان ملل و وابسته بودن آن به قدرت های باج خواه، هیچ ابهام و تردیدی وجود ندارد اما یکی از عواملی که در این میان ممکن است سطح باج خواهی ها را کاهش و حدود و شکل آن را تعدیل و تصحیح نماید، شخصیت ذاتی دبیر کل و میزان استقلال رأی او در برابر قدرت ها است . مثلاً آقای خاویر پرز دکوئیار، دبیر کل اسبق سازمان، در موضوع پایان دادن به جنگ تحمیلی، عملکرد نسبتاً قابل قبولی از خود ارائه داد و توانست تا حدودی، جهانیان را نسبت به متجاوز بودن رژیم بعثی و لزوم محکومیت متجاوز، متقاعد نماید .

رفتار دبیر کل سازمان ملل در دعوت از جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در نشست موسوم به ژنو2 و باز پس گیری این دعوت در کمتر از 10 ساعت پس از اعلام آن، به تنهایی برای اثبات سلطه کشور های استکباری بر سازمان ملل و ارکان آن و بر دبیر کل آن، ما را از تدارک دیدن دلایل دیگر، بی نیاز می نماید .

در تحلیل این رفتار ناپسند دبیر کل سازمان ملل، این احتمال وجود دارد که دعوت و باز پس گیری آن، سناریوئی بوده است که امریکایی ها آن را نوشته اند و آقای بان کی مون فقط در آن نقش آفرینی کرده است و او نه در دعوت و نه در پس گرفتن دعوت، اساساً دارای استقلال و اختیار نبوده است. هدف از این اقدام از پیش برنامه ریزی شده را نیز می توان، از یک طرف، قدرت نمایی امریکا در برابر اراده مستقل ایران در چگونگی حل و خاتمه دادن بحران تحمیل شده به مردم سوریه و از طرف دیگر، تقویت روحیه تروریست های القاعده و معارضان هفتاد و دو ملتی دانست که هم اینک سه سال است با حمایت امریکا و وابستگان به امریکا، در حال کشتار و خونریزی در سوریه هستند و از سوی دیگر نیز دلجویی از سرسپردگان عرب و غیر عربی دانست که در بحران آفرینی و جنگ افروزی در سوریه سهیم و شریک هستند .

و اگر دعوت آقای بان کی مون از ایران، در راستای ضرورت و مصلحتی بوده است که ایشان خود آن را احراز و درک کرده اند و برای دعوت از ایران دلایلی وجود داشته است؛ اما پس گیری دعوت، آنهم بدون رعایت عرف دیپلماتیک و بدون عذرخواهی از دولت و مردم ایران، بی تردید با فشار امریکا و به خواست امریکا، صورت گرفته است . تسلیم دبیر کل سازمان ملل در برابر باج خواهی امریکا، در بلند مدت، دارای پیامدهای ناگوار و بسیار زیانبار دیگری برای سازمان ملل، کشورهای عضو و حتی برای دبیر کل و دیگر مسؤلین آن ، خواهد بود .

این رفتار ناپسند با هر بهانه و تحت هر شرایطی که صورت گرفته باشد، دارای این پیام است که سازمان ملل، چیزی بیشتر از یک اداره و تشکیلات تابعه دولت امریکا و وزیر خارجه آن نیست و دبیر کل آن نیز در نظر امریکا بیش از یک گماشته و مجری دستورات وزیر خارجه امریکا و حتی نماینده امریکا نزد سازمان ملل ، اعتبار ندارد. آقای بان کی مون بی آنکه خود بداند و بی آنکه خود متوجه شود، با اقدام ناپسند و غیر قابل توجیه خود، شأن سازمان ملل و حرمت دبیر کل آن و احترام دیگر اعضای سازمان ملل یعنی کشورهایی که به طور مستقیم و غیر مستقیم در انتخاب او به این سمت دخالت داشته اند را، قربانی اطاعت محض و بی چون و چرا از فرامین امریکا نمود .

و اما دولت ایران ؛ که هدف این توطئه مشترک قرار گرفته است، می تواند و باید که به نمایندگی از ملت شریف ایران، انتظار خود از دبیر کل سازمان ملل برای عذرخواهی رسمی را اعلام و مطالبه نماید و تا انجام این کمترین خواست ملی ، تماس ها و ملاقات های مقامات رسمی کشورمان با دبیر کل سازمان ملل را معلق نماید . همچنین برای عبرت دادن به دبیر کل حاضر و دبیر کل های بعدی این سازمان در رعایت ادب و عقلانیت در رفتار خود نسبت به دولت و ملت ایران و توجه دادن ایشان نسبت به عواقب مترتب بر اطاعت کور کورانه در برابر چند کشور به جای پاسخ گویی در مقابل جهانیان ، تعلیق کوتاه مدت عضویت ایران در سازمان ملل را مورد بررسی قرار دهد .

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار