وزير آموزش و پرورش روز گذشته نسبت به عدم انطباق كتابهاي درسي با استانداردها و نيازهاي دانشآموزان واكنش نشان داد. اين در حالي است كه در وزارتخانه تحت مديريت وي كارگروهي مرتبط بودن موضوعات كتب درسي با زندگي واقعي را بررسي ميكنند و چشم بسياري از كارشناسان و صاحبنظران به نتايج مطالعات اين كارگروه دوخته شده است.
چند سالي است كه كتب درسي آموزش و پرورش مورد اتهام صاحبنظران و كارشناسان قرار دارند و بسياري از اين قشر نسبت به كاركرد كتابهاي درسي در مدارس بدبين هستند. حالا علي اصغر فاني، وزير آموزش و پرورش از فاصله كتب درسي با استانداردها ميگويد.
وي روز گذشته در سومين مجمع عمومي كانون تربيت اسلامي گفت: كتابهاي درسي نيز منطبق بر نيازهاي امروز نيست. بايد بدانيم دانشآموز چه نيازهايي دارد و بايد متناسب با نيازهاي امروز جامعه، انقلاب و جامعه بشري كتابهاي درستي را تدوين كرد.
البته حميدرضا حاجي بابايي، وزير پيشين آموزش و پرورش كه كتب درسي كنوني در زمان وي تأليف شدهاند، اين مسئله را رد و به «جوان» ميگويد: ما طبق برنامه، اقدام به تغيير و تأليف محتواي كتب درسي كرديم و براي اين كار 19 مرحله در نظر گرفتيم. كار تأليف و چاپ را از سال 90 آغاز كرديم. از دو سال قبل هم برنامه درسي ملي تصويب شده و در دستور كار قرار گرفته بود. براي هر مرحله از كار هم زمانبندي در نظر گرفتيم.
وي ادامه ميدهد: من از شما ميپرسم كتب درسي اگر 50 سال ديگر منتشر ميشدند بدون اشكال بودند؟ ما در كتابها انقلاب ايجاد كردهايم. پطروس را برداشتيم، جاي آن درياقلي گذاشتيم. يعني نماد فرهنگ غرب را برداشتيم، نماد فرهنگ انقلاب را جايگزين كرديم. همين امسال چهار شهيد جديد به عنوان نخبه و نماد تربيت وارد كتابهاي درسي شدهاند.
رونمايي از يكي از چالشهاي 700 گانه آموزش و پرورش
از سوي ديگر محمود اماني طهراني، مدير كل دفتر تأليف كتابهاي درسي ابتدايي و متوسطه نظري به «تسنيم» گفت: در حال حاضر توليد محتوا در سند تحول درس ملي وجود ندارد. (به نظر ميرسد برنامه درسي ملي مدنظر است.)
بنابراين معلوم نيست، اظهارات حاجي بابايي در استناد به برنامه درسي ملي در تأليف كتب فعلي مرجعيت دارد يا گفتههاي مديركل دفتر تأليف كتابهاي درسي آموزش و پرورش.
جدا از اين، نكتهاي كه در تأليف كتب درسي به چشم ميخورد، ضعف بنيادي اين كتابها است. كتابهاي درسي كنوني كه به بهانه روانسازي آموزش، ارتقاي خلاقيت و جلوگيري از حافظهمحوري دستخوش دگرگونيهاي ساختاري تا ماهوي شدهاند، اساس آموزش و پرورش را با چالش مواجه كردهاند.
بسياري از كارشناسان معتقدند هر چند هر ساله شاهد تغييرات در كتابهاي درسي هستيم اما اغلب آنها مفاهيم گويايي براي دانشآموزان ندارند، آنها را نقاد و تحليلگر بار نميآورند، كاربردي نيستند و كارهاي علمي، آزمايشگاهي و تحقيقاتي جايگاه بسيار اندك در موضوعات درسي دارد. امروزه كتابهاي درسي را چنان با اصول و چارچوبهاي خاص به دانشآموزان ياد ميدهيم كه جز خستگي نتيجه ديگري ندارد و از طرفي ديگر به علت غيركاربردي بودن مطالب و موضوعات درسي، دانشآموزان فقط به دنبال بالا بردن معدل و درصد قبولي هستند.
به عبارتي دستگاه تعليم و تربيت ما در سالهاي اخير هر چه بيشتر سعي در اصلاح محتواي كتب درسي ميكند، به همان اندازه ناكامتر ميماند. با اين حال به نظر ميرسد حداقل يكي از چالشهاي 700 گانه آموزش و پرورش كه از سوي فاني و تيمش احصا شدهاند، مربوط به كتابهاي درسي و ناكارآمدي آنها است.
ديگراني نيز بر اين باورند كه نگارش كتابهاي درسي در ايران به دوران بلوغ و پختگي نرسيده است و همچنان در يك دوران گذار يا آزمون و خطا به سر ميبرد. آنها تغييرات پي در پي كتابهاي درسي را تابعي از تغييرات ديگري در حوزه آموزش و پرورش و اين تغييرات را نيز به نوبه خود تابع تغييرات در حوزه علوم انساني و اجتماعي ما ميدانند.
اما نكته به اندازه كافي گوياي اين است كه اين تغييرات مداوم، عدم ثبات و تعليق در آموزش دانشآموزان را به دنبال داشته است و نسلي از دانشآموزان را تبديل به آزمايشگاه و دوره گذار كرده است كه حافظهشان مختل شده است.
كتابهاي درسي متأثر از پول نفت!
اوضاع كنوني آموزش و پرورش كشور و به تبع آن منابع درسي پايههاي مختلف تحصيلي به عنوان يكي از اركان آن، گواه اين است كه اين دستگاه خود نتوانسته وابستگياش را از حوزههاي سياسي و اقتصاد نفت پايه ريشهكن كند و به اصول مشترك و پايداري در اين رابطه دست پيدا كند.
استاني كردن تأليف كتب آموزش را به زندگي واقعي پيوند ميزند
اماني طهراني در بخش ديگري از گفت و گوي رسانهاي خود با اشاره به واگذاري 20 درصد از توليد محتواي كتب درسي به استانها نيز گفت: كارگروهي براي بررسي اين موضوع در وزارت آموزش و پرورش تشكيل شده است كه هماكنون در حال بررسي فرآيندهاي اجرايي شدن اين مسئله است.
وي افزود: بخشي از واگذاري توليد محتواي كتب درسي به استانها كه هماكنون براي برخي كتب مانند جغرافي در حال اجراست با چارچوب مدنظر در اسناد بالادستي منطبق نيست، به همين دليل براي توليد محتوا توسط استانها تقاضا نداشتيم اما كارگروهي تشكيل شده است تا اجرايي شدن اين موضوع را عملياتي كند، چراكه تاكنون توليد محتوا به آن معنا كه در سند تحول بنيادين و برنامه درسي ملي مدنظر است، توليد نميشد.
مدير كل دفتر تأليف كتابهاي درسي ابتدايي و متوسطه نظري در پاسخ به اين پرسش كه واگذاري بخشي از توليد محتواي كتب درسي به استانها چه مزايايي دارد، عنوان كرد: اين امر باعث ميشود تا ارتباط آموزش با زندگي واقعي افزونتر شود و مرتبط بودن موضوعات كتب درسي با زندگي واقعي را افزايش ميدهد همچنين منطقهاي كردن آموزش و ارائه محتواهاي خاص مبتني بر فرهنگ محل زندگي يكي از دغدغههاي برنامهريزان است.