جوان آنلاین: برخی فعالیتهای مرتبط با کسبوکارها از جمله ثبت شرکتها، دریافت مجوز صنفی و حتی ثبت ویژند (برند) تا همین چند وقت پیش دیوانسالاری عجیبی داشت به طوری که کارآفرینان و صاحبان مشاغل ماهها باید در انتظار مجوز میماندند. سهسالی است که با همت وزارت اقتصاد درگاه ملی مجوزها راهاندازی و الکترونیک شده است. دیگر از کاغذ بازی و پرونده کاغذی و مراجعه حضوری خبری نیست. اما ثبت ویژند باوجود اینکه الکترونیک شده پروسه طولانی و زمانگیری دارد که صدای کارآفرینان را درآورده است. سیامک اسلامی، رئیس سازمان مالکیت معنوی معتقد است براساس قانون معطلی چاپ آگهی ویژند در روزنامه رسمی که حدود یکماه طول میکشد اجتناب ناپذیر است. اما چاره کار هوشمندسازی سامانه است که از دو سال پیش تاکنون در دستور کار قرار گرفته است و باید سامانه مالکیت معنوی به درگاه ملی مجوزها متصل شود تا پروسه ثبت ویژند در زمان کوتاهتری انجام گیرد.
یکی از وظایف دولتها فارغ از هرگونه نگرش سیاسی، افزایش رفاه اقتصادی مردم است و این رفاه اقتصادی با توسعه فضای کسبوکار و بهبود فضای حاکم بر آن میسر میشود. فضای کسبوکار از مهمترین شاخصهای تعیینکننده وضعیت اقتصادی هر کشور محسوب میشود که هرچه شفافتر و رقابتیتر باشد منجر به افزایش سلامت اقتصادی و اتخاذ سیاستهای مطلوبتری شده و روند بهبود شاخصهای اقتصادی جامعه را هم به دنبال خواهد داشت. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و مردم برای هر کسبوکار باید شروع آسانی وجود داشته باشد و در این مسیر، صدور مجوزهای مورد نیاز هر فعالیت اقتصادی باید به نحوی راحت و سریع صورت گیرد که منجر به دلسردی فرد جویای کسبوکار نشود. سالهای گذشته قوانین و مقررات دستوپا گیر و امضاهای طلایی که در روند فرایند صدور مجوز وجود داشت، منجر به دلسردی بسیاری از متقاضیان میشد که با روی کار آمدن دولت سیزدهم و توجه به این مهم از طریق ایجاد درگاه ملی مجوزها و صدور الکترونیکی، روند صفر تا صد مجوزها، بخش عمدهای از مشکلات پیشروی کسبوکارها را برطرف کرد تا افراد بتوانند بدون مراجعه به دستگاههای اجرایی مربوطه، در کمترین زمان ممکن نسبت به صدور مجوز موردنیاز فعالیت خود اقدام کنند.
درگاه ملی مجوزها، این فرصت را برای فعالان اقتصادی فراهم آورده است تا آسانتر بتوانند فعالیتهای خود را انجام دهند و در حال حاضر تنها مرجع صدور مجوزها این درگاه است و در این راستا درگاه ملی مجوزها به آدرس mojavez. ir از ابتدای سال ۱۴۰۱ به عنوان یک بستر اینترنتی آغاز به کار کرد و در حال حاضر تنها مرجع رسمی صدور و تعیین شرایط مجوزهاست. قطعاً اتصال سایر درگاهها که به نوعی با کارآفرینان و تسهیل کسب و کارشان ارتباط دارد به مرکز ملی مجوزها، میتواند موانع پیش روی کارآفراینان را از میان بردارد. مرکز مالکیت معنوی که وظیفه ثبت علائم تجاری را دارد، از آن دست درگاههایی است که نیاز به هوشمندسازی دارد و به منظور تسهیل روند ثبت باید به درگاه ملی مجوزها متصل شود.
ضرورت ثبت نشان تجاری
علامت تجاری، یکی از مهمترین مشخصههای کسبوکارها محسوب میشود و در ایجاد شناخت نزد گروه مخاطبان و افکار عمومی نقش اساسی ایفا میکند. این موضوع از جنبههای مختلف حائز اهمیت است، ثبت علائم تجاری باعث ممانعت از سوء استفاده افراد سودجو از کسبوکار افراد خواهد شد، همچنین علامتی که افراد به ثبت رسانیده و آن را روی محصولات و تبلیغات خویش استفاده میکنند، باعث ایجاد تمایز آنها با سایر رقبایشان خواهد شد.
علامت تجاری بعد از ثبت و معرفی به مخاطبان و تبدیل شدن به یک ویژند، هر روز میتواند اعتبار بیشتری کسب کند و به همان نسبت ارزش ریالی بیشتری را هم برای مالک خویش به همراه داشته باشد. یکی از کارآفرینان در خصوص سوءاستفاده از ویژند و نشان تجاری میگوید: به شخصه در سالهای اخیر شاهد دست به دست شدن چندین ویژند بودهام، خریداران ویژند، آماده هستند ارقام غیر قابل باوری بابت ویژندهای معتبر به فروشندههای آن پرداخت کنند زیرا از یک جایی به بعد دیگر این ویژند است که کسبوکار شما را حرکت میدهد.
اعطای نمایندگی به وسیله ویژندهای از دیگر مزیتهایی است که ضمن توسعه بازار، ایجاد ارزش افزوده و درآمدزایی میکند. فرض کنید مالک یک ویژند پوشاک هستید و در ازای اعطای نمایندگی و نصب یک تابلوی ساده در یک شهر از شخص مقابل خویش مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان دریافت میکنید، حال حساب کنید برای به دست آوردن سود ۱۰۰ میلیونی در بخش فروش پوشاک، چقدر باید فروش داشته باشید؟ این میزان فروش شما مشمول چه هزینههایی خواهد شد؟! آن نماینده از روز اخذ نمایندگی چقدر میتواند به روند فروش و معرفی شما در آن منطقه یا شهر مربوطه کمک کند؟ تسهیل امور در زمینههای مختلف اجتماعی، مالی، اداری و... از دیگر مزایایی است که ویژندها در مواقع مختلف به علت شناختهشدن در بین افکار عمومی از آن بهرهمند میشوند و در توسعه مجموعهها بسیار تأثیرگذارند.
بدیهی است، سرعت ثبت و رسیدگی به پرونده متقاضیان باید در کوتاهترین زمان ممکن اتفاق بیفتد. موضوعی که متأسفانه به دلیل مراحل طولانی ثبت ویژند اعم از بارگذاری مدارک و انتخاب نشان تجاری، بعضاً دو تا سه ماه طول میکشد. در اغلب موارد درخواستها رد میشود و متقاضی و کارآفرین بعد از چند ماه انتظار تازه به نقطه صفر میرسد و باید از اول مراحل درخواست خود را در سیستم مرکز مالکیت معنوی بارگذاری کند. اما اگر بخواهیم به طور کلی مشکلات و موانع این موضوع را از دیدگاه صاحبان واقعی کسبوکار بررسی کنیم شاید انتخاب نام مناسب، اصلیترین معضل برای متقاضیان باشد. طبق آمار رسمی اداره مالکیتهای معنوی در هشتسال اخیر، ۷۲ هزار علامت تجاری فقط و فقط در مواد غذایی در سطح کشور به ثبت رسیده است. البته دو نکته قابل توجه در این مورد نهفته است: اول اینکه در نظر بگیرید این آمار فقط برای مواد غذایی بوده و اگر انبوهی از اصناف و زمینههای مختلف را هم در نظر بگیریم آن وقت میتوانیم متوجه شویم در چند سال اخیر چه میزان علامت تجاری در مرکز مالکیتهای معنوی کشور به ثبت رسیده است و نکته دوم اینکه با توجه به شرایط تحریمها و وضعیت نابسامان اقتصادی چند سال اخیر، میزان علائم تجاری ثبت شده با تعداد کسب و کارهای فعال در کشور به هیچ عنوان همخوانی ندارد. معضل تعدد علائم تجاری به ثبت رسیده، باعث شده تا متقاضیان جدید در انتخاب و ثبت علائم خود به دلیل تشابهات موجود، دچار مشکلات عدیدهای شوند و بعضاً به نامهای عجیبوغریبی مانند پنگوئن، کانگورو و... روی بیاورند. معضل بعدی سامانهای است که اداره مربوطه در اختیار کاربران خود، قرار داده است. این کار گرچه با نیت درست و خوبی انجام شده و بهترین تصمیم برای دسترسی و رصد کامل امور از سوی متقاضیان از اقصینقاط کشور بر روند پروندهسازی و تصمیمگیری و اخذ گواهینامه علائم تجاری بوده، اما پیچیدگیهای موجود در این پروسه و البته مشکلات فنی که گاه و بیگاه در این سامانه وجود دارد باعث سلب اعتماد بسیاری از کاربران این سامانه شده است. موضوع دیگر، وجود واسطههایی است که به شکل غیرقانونی در شهرهای مختلف در مورد ثبت علائم تجاری با کسبوکارها وارد ارتباط شده و با راهنماییهای نادرست و اخذ مبالغ غیر متعارف و البته تلف کردن زمان صاحبان کسبوکارها، باعث سردرگمی بسیاری از متقاضیان میشوند.
شرکتهای واسطه، کار را با ۵ تا ۱۴ میلیون تومان انجام میدهند
خبرنگار «جوان» به منظور صحتسنجی اطلاعات کاربران این مرکز با چندین شرکت واسطه تماس گرفت. این شرکتها مبالغ متفاوتی از ۵ تا ۱۴ میلیونتومان پیشنهاد دادند. روند کار به این صورت بود که ابتدا باید ویژند و نشان تجاری برایشان ارسال میشد. در صورت نبود مشابه مدارک و پیش پرداخت از متقاضی اخذ میشد. در ابتدای کار هم قید میشد که هیچ قولی بابت ثبت ویژند در مرکز مالکیت معنوی به متقاضی نمیدهند و شخص با قبول ریسک، مبالغ مورد درخواست را واریز میکرد. همچنین این شرکت در پاسخ به اینکه آیا برای مشاغل خانگی هم سفارش میپذیرند، میگوید: باید مجوز از سازمان گردشگری یا وزارت کارورفاه اجتماعی گرفته شود و سپس در مرکز مالکیت معنوی مدارک بارگذاری شود. زیرا در این مشاغل ویژند فروشی، بسیار رواج یافته و این مرکز ثبت ویژند را به مجوز دو سازمان فوق منوط کرده است. به منظور شفاف شدن موضوع، «جوان» با سیامک اسلامی، رئیس سازمان مالکیت معنوی به گفتگو نشسته است.
از زمانی که کارآفرین وارد سایت مالکیت معنوی میشود تا زمانی که نشان تجاری خود را ثبت میکند، چه پروسهای را باید طی کند و چند ماه باید در انتظار باشد؟ بازتابی که از این سازمان به من رسیده یک سازمان خسته، کسل با بروکراسی طولانی اداری و فرایند وحشتناک و دشوار است، طوری که مدام جلوی پای کارآفرین سنگاندازی میشود. لطفاً در این خصوص توضیح دهید.
نمیدانم آخرین تجربه ارتباطیتان با سازمان ثبت اسناد و املاک و ۹ مرکز مالکیت معنوی که ما هستیم چه زمانی بوده است، ولی اگر حداقل تجارب اخیرتان یا آشنایتان را بررسی کنند، متوجه خواهید شد که تغییر شگرفی در خدمات سازمان ایجاد شده است. مثلاً کسی که میخواهد در حوزه املاک سندی را بگیرد یا میخواهد در دفترخانه وکالتنامهای را تنظیم کند یا کارهای مربوط به اسنادش را انجام دهد، کل فرایندهای سازمان در این بخشها الکترونیکی و در جاهایی هوشمند شده است. کلاً چهره سازمان ثبت اسناد و املاک کشور خیلی تغییر کرده است. بنابراین خواهش من این است، یک مقدار جزئیات مدنظرتان را بفرمایید که من دقیقاً آنجا را عرض کنم.
اما در حوزه مالکیت معنوی که خودم و همکارانم فعال هستیم، ۱۲ سال است که ما چیزی به اسم پرونده فیزیکی نداریم. همه مراحل از تشکیل پرونده تا رسیدگیها و اعتراضها تا سایر مراحل و ثبت نهایی آگهیها به صورت الکترونیکی انجام میشود. یک سامانه الکتریکی به نام سامانه الکتریکی مالکیت معنوی، هست که متقاضیان کافی است در گوگل این اسم را بزنند، سریع لینک ما بالا میآید و از طریق سامانه ما متناسب با نیازی که دارند به بخشهای مختلف هدایت میشوند و تشکیل پرونده الکترونیکی میدهند.
شاید یک نفر متقاضی ثبت اختراع باشد. وارد آن حوزه میشود و فیلمها، گزارشها، دستاوردها و مراحل توضیحات به صورت گامبهگام توضیح داده شده است؛ یعنی هر کسی که یک گوشی هوشمند یا کامپیوتر در اختیار دارد، به راحتی میتواند با سامانه ما کار کند. در حوزهطرحهای صنعتی، در حوزه نشانههای جغرافیایی، حوزه علائم تجاری و... به همین صورت میتواند فعالیت کند. بنابراین یک متقاضی علامت تجاری کافی است وارد سامانه شود، پروفایلی الکترونیکی برایش ایجاد میشود و شماره همراه ثبت میشود و متناسب با شاخه مدنظرش درخواستش را ارائه میدهد، مدارک لازم را بارگذاری میکند و وارد فرایندهای بارگذاری میشود.
علامت مطابق تعریفی که در قانون آمده، هر نشان قابل رؤیتی است که بتواند کالاها و خدمات اشخاص حقیقی یا حقوقی را از هم متمایز کند. تمایز خیلی مهم است. بنابراین نشان قابل رؤیت هم میتواند الفبا باشد هم میتواند یک طرح، رنگ یا خط باشد. بنابراین علامت صرفاً الفبا نیست، میتواند نشان و طرح هم باشد.
نکته بعدی این است که ما در سیستم ثبتمان صرفاً از علائم نوشتاری، یعنی علائم قابل رؤیت حمایت میکنیم. برخی از کشورها علائم بویایی، چشایی، بینایی و شنوایی را هم ثبت میکنند. مثلاً آن اوایل که نوکیا وارد ایران شده بود، در لحظهای که روشن میکردید صدای خاصی داشت. آن صدا Brand آن بود و در برخی از کشورها ثبت شده است. یا دو دستی که به هم میرسیدند و همدیگر را میگرفتند علامت دیداری است. علامت دیداری یا Motion Graphic در برخی از کشورهای ثبت میشوند، ولی از خود نوکیا فقط آن قسمت ثابتش؛ یعنی علامت NOKIA در ایران ثبت شده است. چرا؟ چون قانون میگوید هر نشان قابل رؤیت.
کل این مراحل که انجام شدند در نهایت اصطلاحی داریم تحت عنوان فایل کردن. اظهارنامه که تولید و ثبت نهایی آن انجام شد، اظهارنامه در یک تاریخ و یک زمان هم به ساعت، هم به دقیقه، هم به ثانیه که یک کد رهگیری منحصر به فرد میگیرد و به مرکز مالکیت معنوی وارد میشود.
در حوزه ما تاریخ خیلی مهم است. یعنی حق تقدم با اولین نفر است. اولین نفر بودن خیلی مهم است، چون در جاهایی وقتی دو متقاضی یا دو معارض، یکی بگوید این Brand باید مال من باشد و نفر دیگری هم همین را بگوید، در این نوع موقعیتها یکی از ملاکهایی که در قواعد جهانی مالکیت به آن استناد میکنند این است که چه کسی اول درخواست کرده است. بنابراین هر کسی زودتر بیاید حق به او داده میشود، مگر اینکه در دادگاه ثابت شود، حق با نفر دوم بوده است.
در مرحله بعد کارشناسان ما متناسب با استانداردهای جهانی قوانین ملی و معاهداتی که به آنها ملحق شدهایم تکتک درخواستها و مدارک را بررسی میکنند و احراز هویتها انجام میشود و درنهایت یا درخواست تأیید یا رد میشود. اگر درخواست تأیید شود وارد فاز دوم میشود؛ یعنی عملاً به نفع متقاضی تصمیم گرفته میشود و وارد مرحله آگهی تقاضای ثبت علامت تجاری میشود که اصطلاحاً به آن آگهی نوبت اول میگویند.
به طور الکترونیکی درخواستی به روزنامه رسمی کشور داده میشود به مدت ۳۰ روز آگهی میشود که اگر کسی به این درخواست علامت متقاضی معترض بود، اعتراض خود را اعلام کند. اگر بعد از ۳۰ روز معترضی پیدا نشود، آگهی نوبت دوم یا آگهی ثبت علامت تجاری فعال میشود. وقتی که آگهی ثبت منتشر شود، از آن لحظه متقاضی عملاً واجد شرایط برای داشتن علامت محسوب میشود، منتهی نه از آن لحظهای که علامتش ثبت شده، بلکه از تاریخی که اظهارنامهاش را داد. اشاره کردم که یک روز، ساعت و دقیقهای را میگیرد. مثلاً ممکن است اظهارنامه یک متقاضی، تاریخ امروز را بخورد، ولی آگهی ثبت او شش ماه بعد منتشر شود. اینطور نیست که از شش ماه بعد مشمول حمایت شود، بلکه از همین امروز مشمول حمایت قرار میگیرد. حالت دوم زمانی است که اخطار داده شود.
آنطور که بنده اطلاع دارم اکثریت قریب به اتفاق درخواستها رد میشود. یعنی بعد از دو تا سه ماه انتظار باید از صفر شروع کنند. کارآفرین میماند با کلی سؤال بیپاسخ. چون مراجعه حضوری در این سیستم وجود ندارد.
بله این موارد هم زیاد هستند. علت چیست؟ علت دوسویه است. در حالت دوم وقتی که اخطار داده شود، متقاضی یا میتواند اخطار را قبول کند یا قبول نکند. اگر قبول کند میتواند برود و تقاضانامه جدیدی را طرح کند، منتهی در تقاضانامه جدید باید حتماً علامتش را متمایز کند و نمیتواند عیناً همان قبلی را ارائه دهد یا میتواند معترض باشد. اگر اعتراض کند در مرجع دیگری به اسم کمیسیون یا هیئت رسیدگی به حل اختلاف (که یک هیئت سه نفره است) موضوع بررسی میشود. کمیسیون ممکن است دوباره به نفع متقاضی رأی دهد که اگر اینطور باشد وارد مرحله نوبت آگهی اول و آگهی دوم میشود. ممکن هم است که تصمیم اداره را قبول کند که کمیسیون میگوید من قبول ندارم. متقاضی میتواند در دادگاه بعدی به تصمیم کمیسیون اعتراض کند؛ یعنی دادگاه عمومی حقوقی که به این موضوع رسیدگی میکند باز هم یا دادگاه به نفع متقاضی رأی میدهد که باز وارد روند آگهیها میشود یا به نفع متقاضی رأی نمیدهد که باز هم جای اعتراض به رأی دادگاه در دادگاه تجدیدنظر وجود دارد. رأی دادگاه تجدیدنظر، چون مرحله نهایی رسیدگی است قطعی است و هر تصمیمی که بگیرد قابل اجراست.
دلیل رد اغلب درخواستها چیست؟ به نظر میرسد در تأیید یا رد درخواستها سلیقهای عمل میشود.
چند دلیل دارد. همیشه درخواست ما از متقاضیان این است هنگام درخواست علامت، علامت جدید خلق کنند. بسیاری از متقاضیان سعی میکنند در وضع و حالت موجود درخواستی را دهند و طبیعی است که به دلیل مشابهت رد میشود.
به عنوان مثال در حوزه دارو در زمینه پوستومو، متقاضی سعی میکند که حتماً کلمه Hair را بیاورد، در حالی که در مورد صدها محصول مختلف از کلمه Hair استفاده شده است. یا در حوزه آب معدنی میخواهد کلمه اکوآر (Aquar) را حتماً بیاورد. مشخص است که برای اینها سابقه ثبتی از سوی دیگران وجود داشته است.
گاهی مثلاً در حوزه خدمات توریستی علامتی مشهور شده است. این علامت هم میتواند الفبا باشد، هم به صورت تصویر. بعضی از متقاضیان سعی میکنند علامتی را درخواست دهند که شبیه آن باشد در حالی که علامت اگر شبیه باشد، حتماً ثبت نخواهد شد، چرا؟ چون مبحثی با عنوان «جلوگیری از گمراهی مصرفکننده» وجود دارد. مثلاً در خدمات توریستی کسی قبلاً با علامت «تابا» کار و آن را معروف کرده است و کسی میآید و تانا را درخواست میدهد. تابا و تانا به ویژه در حوزه توریستی شباهت زیادی دارند. گاهی این تابا ثبت شده و یک نفر هم تابای دیگری را میخواهد. مشخص است که این هم هرگز قابل ثبت نیست.
این نکته بسیار مهم است که علامت باید وجه تمایز داشته باشد. کسی که درخواست تولید آب معدنی میدهد و در علامت تجاری خود مینویسد آب معدنی. آب برای آب معدنی قابل ثبت نیست، چون عملاً چیزی را متمایز نمیکند. باید چیزی را آورد که آن را متمایز کند. یا مثلاً برای شکلات درخواست میدهد و مینویسد شکلات یا CANDY. اینها قابل ثبت نیستند.
نکته مهم بعدی این است که علامت تجاری باید فاقد وجه توصیفی باشد. مثلاً فردی در حوزه دارو یا مکملهای دارویی، یک دارو یا مکمل تقویتی را ارائه میدهد و اسم آن را نیرو، مفید، نیروبخش، مقوی و... میگذارد. یا یک بیسکوئیت را ارائه میدهد و اسم آن را میگذارد خوشمزه. این علائم علاوه بر اینکه فاقد وجه تمایز و صفت ممیزه هستند، مصرفکننده را هم دچار گمراهی میکنند. اگر کسی روی کلوچهاش بنویسد خوشمزه، من خود به خود به سمت آن کشیده میشوم و میگویم این حتماً خوشمزه است، پس من آن را بخرم. متقاضیانی که میگویند در مرحله اول قادر به ثبت علامت خود نشدیم به این دلیل است که حوزه علامت، حوزه بسیار حساسی است. اینجا با ثبت شرکت فرق میکند. با علامت تجاری، شما میخواهید با آن علامت کالایی را عرضه کنی و مشهور شوی. این علامت Label باید درست بخورد که این فرایند سیر طبیعی خود را طی کند.
در این مرحله سرعت چقدر برای سازمان مالکیت معنوی اهمیت دارد؟
بسیار زیاد. حدود دو سال است که ما پروژه دومی را آغاز کردهایم. پروژه اول ما در ۱۰ سال پیش الکترونیکسازی بود و تا حالا در حال اصلاح بودیم. پروژه دومی را تحت عنوان هوشمندسازی داریم آغاز میکنیم که فاز الکترونیکسازی را کلاً منقلب کنیم و بهبود ببخشیم.
در فاز اول نگاهمان به سرعت و در فاز دوم به صحت بوده است. این فرایند عملاً دارد مراحل تست و آزمایش را طی میکند. تلاش میکنیم که هم متقاضی هم همکاران ما در یک محیط کاربر پسند تشکیل پرونده و رسیدگی به آن پیش برود؛ یعنی عملاً در هر جا اخطاری هست، متقاضی سریع متوجه شده و اقدام کند، هر جا اخطاری صادر میشود بتواند کامل و به صورت ساده توجیه شود. اما این را هم درنظر داشته باشید این حوزه بسیار پر متقاضی است. افراد زیادی تقاضا دارند که حتماً علامتشان ثبت شود. بعضی از متقاضیان هم افرادی هستند که الزاماً فعالیتی ندارند. این خیلی مسئله مهمی است.
چطور؟
مثلاً طرف در حوزه لوازم خانگی یا شویندهها فعالیتی ندارد، ولی میخواهد علامتی را ثبت کند، به این امید که در آینده در این حوزه فعالیت کند یا این علامت را به کس دیگری که فعال است واگذار کند. این هم میتواند برای کسی که واقعاً قصد فعالیت دارد مانع ایجاد کند، زیرا هم کسی که فعال است، هم کسی که نیست در صف قرار میگیرند. بنابراین مجموعه مسائلی که ما با آنها سر و کار داریم خیلی پیچیده هستند که شاید در جاهایی به تعبیر متقاضیان اینگونه باشد کارها کند پیش بروند، ولی همه تلاشما این است که پروندهها طبق همان قاعده که وارد شدهاند، سریع و به نوبت بررسی شوند. پروندهها کاملاً به صورت تصادفی بین کارشناسان توزیع میشود که عملاً حتی شائبه سوءگیری هم وجود نداشته باشد و کامپیوتر خودش پروندهها را به صورت تصادفی ارجاع میدهد.
اگر فاز هوشمندسازی ما مراحل آزمایشی را به خوبی طی کند، متقاضیان ما با حداکثر سرعت جلو میروند، اما در جایی بحثهای قانونی هست که آنها را دیگر نمیشود کاری کرد. مثلاً از نوبت آگهی اول باید حتماً ۳۰ روز بگذرد و این قانون است. چرا قانون این الزام را ایجاد کرده است؟ قبول دارم که برای برخی از مشاغل ۳۰ روز هم ۳۰ روز است. برای اینکه از حقوق اشخاص ثالث محافظت شود. شاید در این میان یک نفر ذینفع باشد. اگر آگاهی نشود، این ذینفع از کجا بفهمد علامتی که میتواند در آن نفع داشته باشد یا علامت خودش یا شبیه به علامت خودش باشد، از سوی یک نفر دیگر دارد ثبت میشود. آگهی یک الزام قانونی است و در تمام کشورها هم وجود دارد که به ذینفعان خبر دهد، چنین اتفاقی دارد میافتد. اگر خبر یا نفع داری سریع واکنشی را نشان بده.
در این مرکز چه تعداد کارشناس مشغول کارند؟
کارشناسان ما به دو دسته تقسیم میشوند، چون ردههای مختلف دارند. یک عده به صورت مستقیم رسیدگی میکنند و یک عده به صورت غیرمستقیم و یک عده در قسمت اعتراضی هستند. در مجموع کل کارشناسان مرکز مالکیت معنوی ۵۰ نفر هستند. اما هستهای که رسیدگی میکنند هسته محدودی است که کمتر از ۲۰ نفر هستند.
این تعداد کم نیست؟
خیلی کم است. یکی از مشکلات ما متأسفانه کمبود نیروی انسانی است. ما برنامه جذب نیروی انسانی را داریم. در قسمتی از رسیدگیها حتماً هوشمندسازی به ما کمک میکند، ولی عامل انسانی هم خیلی دخیل است، چون اگر علامت صرفاً الفبا بود مشکل ما با هوشمندسازی قابل حل بود. مشکل و پیچیدگی از آنجا آغاز میشود که ترسیم، تصویر، رنگ، شکل و... هم علامت هستند. مثلاً کسی یک + را درخواست میدهد، خود این + هم قابل ثبت است. یک نفر یک منحنی را درخواست میدهد. خود منحنی هم یک علامت محسوب میشود. میتواند پیچیدگی داشته باشد. کارشناس این منحنی را میبیند dataهای خود را Search میکند و میگوید من این منحنی را در جایی دیدهام و کس دیگری در دل یک تصویر دیگر این منحنی را ثبت کرده است. این است که کار را پیچیده میکند.
تخصص کارشناسان مرکز مالکیت معنوی چیست؟ آنطور که از صحبتهای شما متوجه شدم باید در تمامی حوزهها، تخصص داشته باشند؟
کارشناسان ما در رشتههای مختلف، فوق لیسانس یا دکتر هستند. چون ما در علائم تجاری با اقشار و حوزههای مختلف سر و کار داریم. ما حوزه شیمی، انفورماتیک، الکترونیک، نساجی، دارویی، بیوتکنولوژی، هنر، حقوق و... را داریم. حوزههای مختلف را پوشش میدهیم. این موضوع فقط در حوزه علائم تجاری نیست. حوزه اختراعات و حوزه طرح ما هم به همین صورت است و شاخههای مختلفی دارد.
همانطور که اطلاع دارید، درگاه ملی مجوزها در دولتسیزدهم به سرعت رشد کرد و توانست بروکراسی بالا و کاغذ بازی را برای صدور مجوز مشاغل متوقف کند. تا جایی که من اطلاع دارم کسی که برای کسب مجوز مراجعه میکند، میتواند در کمتر از ۲۰ روز مجوزش را بگیرد. چرا مرکز مالکیت معنوی به این درگاه پر سرعت متصل نمیشود؟
ما آمادگی کامل اتصال به درگاه ملی مجوزها را داریم و اتفاقاً کار ما را خیلی راحت میکند. مثلاً یک متقاضی میگوید من در حوزه صنایع شیمیایی فعال هستم. آن کندی که به آن اشاره کردید بخشی به خاطر این است که ما الزامات برون دستگاهی داریم. وزارت صنعت، سازمان غذاودارو، گمرک و دستگاههای مختلف کشور باید به ما جواب بدهند، جهاد کشاورزی، محیط زیست. ما به شدت استقبال میکنیم و عملاً در این حوزه متصل بشویم و از طریق درگاه ملی مجوزها، مجوزهای احراز فعالیت افراد را دریافت کنیم؛ یعنی ما آمادگی کامل را داریم که حتماً متصل شویم. شاید مسائل فنی پشت این قضیه بوده که اتفاق نیفتاده که من مطلع نیستم. به هر حال ما به شدت استقبال میکنیم که مدارک احراز هویت، احراز فعالیت و مجوزهای کسبوکار از یک جا اخذ شوند. ما از این مسئله کاملاً استقبال میکنیم.
آیا مکاتبهای داشتید؟
ما درباره این قضیه مکاتبات قابل توجهی داشتهایم و روی این قضیه هم تأکید داشتیم و منتظر فراهم شدن شرایط هستیم. ما در این سازمان معاونت فناوری هم داریم، این دیگر برمیگردد به معاونت فناوری وزارت صمت و معاونت فناوری وزارت اقتصادودارایی که کارها را به لحاظ سختافزاری و نرمافزاری انجام دهند.
من با کارآفرینهایی برخورد داشتهام که متأسفانه چندین ماه معطل دریافت مجوز برند بودند. مواردی از این دست را مطرح میکردند که ما به محض اینکه در سامانه مالکیت معنوی پرونده تشکیل میدهیم، از شرکتهای دلال یا کارچاقکن با ما تماس گرفته میشود و قول میدهند در کمتر از دوماه برند مورد نظر را ثبت کنند. متأسفانه این شرکتهای دلال از ۴ تا ۱۴ میلیونتومان برای ثبت برند پیشنهاد میدهند. چرا اطلاعات متقاضیان از سامانه خارج میشود؟ چه کسی این اطلاعات را در اختیار شرکتهای واسطه قرار میدهد؟ ممکن است زدوبندهایی میان کارشناسان مرکز با این شرکتهای واسطه وجود داشته باشد؟
من چنین ارتباط و مراودهای را به شدت رد میکنم. چنین چیزی اصلاً وجود ندارد. باید ببینیم چرا این اتفاق میافتد؟ نکته خیلی مهم این است هر کسی که میتواند با یک گوشی موبایل کار کند، میتواند با سامانه مرکز مالکیت معنوی هم کار کند. برای لایههای کارشناسی ما اطلاعات کامل متقاضی، شماره تلفن و نشانی فرد قابل رؤیت نیست و حتی لایههای کارشناسی ما به این صورت تنظیم شدهاند.
یک موقعی است که خود متقاضی اطلاعاتش را افشا میکند. به چه صورت؟ گاهی این اتفاق افتاده که طرف به صورت غیرمستقیم این کار را میکند. ما در اینجا یک قسمت میز خدمت داریم. متقاضی میخواهد به هر دلیلی مراجعه حضور داشته باشد. مانعی هم ندارد. وارد میز خدمت میشود و همانجا پشت گیشه شماره تلفنش را با صدای بلند میگوید، در حالی که امکان دارد نمایندگان آن شرکتها در همان اطراف باشند. گاهی متقاضیها خودشان را با صدای بلند افشا میکنند، مثل رمزکارتهایمان که با صدای بلند میگوییم. بعضی وقتها متقاضی شاکی میشود که اینها چطور شماره تلفن مرا فهمیدند؟ مشخص است. دو تا صندلی آنطرفتر یک نفر نشسته بوده و شماره تلفن شما را نوشته. بعضی وقتها محاورهها به صورت بلند انجام میشوند و افراد حتی میفهمند، علامت تجاری در چه حوزهای است. پس اینها را هم باید مدنظر بگیریم.
بنده با یکی از این شرکتهای ثبت برند تماس گرفتم و درخواست ثبت برند داشتم. منشی شرکت به من گفت قبل از اینکه مدارکت را برای من بفرستی، میخواهی در کدام دسته کار کنی و Brand ات را در واتساپ برای من بفرست تا من استعلام بگیرم. اگر مشابهش نبود، میگویم که مبلغی را پیشپرداخت کنی. این اتفاق باعث میشود که من متقاضی تصور کنم کارم سریعتر راه میافتد. ولی وقتی وارد سامانه شما میشوم، استعلامی وجود ندارد که در همان ابتدا به من بگوید که Brand من مشابه دارد یا ندارد. باید این فرایند را طی کنم و پشت سر ۴۰۰ متقاضی بمانم تا به مرحلهای برسم که به من بگویند مشابه دارد یا نه؟ در حال حاضر با به کارگیری هوش مصنوعی، به راحتی میتوان با سرچ ساده متوجه شد که برند مورد نظر مشابه دارد یا خیر؟ اما این اتفاق در مرکز مالکیت معنوی بعد از دو تا سهماه مشخص میشود و متقاضی با رد درخواستش، برمیگردد سر پله اول؟ قطعاً هوشمندسازی چنین مرکزی با متقاضی بالا میتواند سرعت را بالا ببرد.
آن شرکت و متقاضی به یک اطلاعات دسترسی دارند. چه اطلاعاتی؟ همان اطلاعاتی که اگر من و شما همین الان کامپیوترمان را روشن کنیم به آنها دسترسی داریم. اطلاعات ثبت شده در سامانه الکترونیکی در مورد فرد موجود است مثل گوگل یک Search Box است. طرف میرود جستوجو میکند و دقیقاً پیدا میکند. آن شرکت هم همین کار را میکند. به خاطر همین ما در این مرکز اصرار داریم که متقاضی خودش مراحل ثبتنام را انجام دهد.
یعنی آنها به هوش مصنوعی دسترسی ندارند؟
خیر. شاید آن شرکت الگوریتم دیگری را روی کل آگهیهای ما سوار کرده باشد که زودتر به نتیجه برسد. اشکال ندارد رفته و برای خودش این کار را کرده، ولی از همان دیتاهایی استفاده کرده که اگر من و شما هم بگردیم میتوانیم استفاده کنیم. اشاره کردم که ما یک فازدو داریم به نام هوشمندسازی، آن را برای همینجا گفتم. قرار است وقتی هوشمندسازی ما کامل میشود، سرچهایی هم که به مخاطبان میدهد دقیقتر باشد. الان هر متقاضیای وارد سامانه شود، میتواند علامتش را داخل موتور جستوجو سرچ کند و با ابزارهایی که تعریف شدهاند میتواند شباهتها و عینها را هم پیدا کند. ما داریم این را در پروژه هوشمندسازی تکمیل میکنیم. وقتی علامت به سامانه داده میشود، یک گزارش کامل برایش تهیه کند که متقاضی گرامی! علامت شما اصلاً قابل ثبت نیست، چون با اینها مشابه است و مثلاً ۵۰ درصد قابل ثبت است، چون با این علامت شباهت ۱۰ درصدی دارد و قسعلیهذا.
این مرحله هوشمندسازی چه زمانی تکمیل میشود؟
ما دو سال است که این پروژه را آغاز کردهایم. فاز اول آن قرار است تا بهمن امسال به بهرهبرداری برسد.
چرا اینقدر طولانی؟
چون حوزه پیچیدهای است. هوشمندسازی اینطور نیست که همان لحظه بهرهبرداری کنید و همان لحظه هم به جواب برسید. باید مثل بچه انسان بزرگ شود و خودش هم یاد بگیرد. چون با حوزه پیچیدهای سروکار دارد. حوزهای که با رنگ، شکل، نمودار و طرح سر و کار دارد و حوزهاش فقط الفبامحور نیست. ما گوگل را در سرچ تصویر، یک مرجع میدانیم. علامت همان تصویر است. الان شما در گوگل بروید و یک تصویر را Search جستوجو کنید، الان یک دیتا به شما میدهد، ماه بعد اطلاعات بهتری میدهد؛ یعنی یک قسمت از دیتاهایهای امروز آن ممکن است بیربط باشند، ولی یک ماه بعد، چون به مرور یاد گرفته است، دیتای مرتبطتری میدهد. حالا شما تصور کنید او یک کمپانی بزرگ است و هنوز نتوانسته به آن حد تکمیل برسد، ولی ما هم در این مسیر قرار داریم.
در مورد Brand مشاغل خانگی توضیح میدهید؟ چرا ثبت آن متوقف شده است؟
متوقف نیست. پارسال تفاهمی بین مرکز مالکیت معنوی و ستاد حمایت از مشاغل خانگی وزارت کار و رفاه اجتماعی در زمینه یکسری از مشاغل خانگی که نیاز به مجوز پشتیبان دارند، منعقد شد.
اینکه برای ثبت برند، مجبور باشی ابتدا از وزارت کار یا سازمان گردشگری مجوز بگیری و بعد از مرکز مالکیت معنوی اقدام کنی، پروسه بسیار طولانی و زمانبری است. ضمن اینکه من اطلاع دارم بسیاری از مشاغل خانگی در همان قدم نخست رد میشوند.
۸۰ درصد مشاغل خانگی، در وزارت کار پشتیبانی میشوند. حوزههای صنایع دستی، فرش دستباف، پرورش گلوگیاه، نساجی، پوشاک، قسمت مهمی از شاخههای هنری، بخشی از شاخههای صنعتی و خدمات، ستاد ساماندهی و حمایت از مشاغل خانگی وزارت کار، ذیل مجوزهای پشتیبان مورد حمایت قرار داده و تأیید آن را به صورت الکترونیکی به ما میدهند و مجوز صادر میشود. ممکن است متقاضیان در حوزههایی فعال باشند که با ایمنی یا بهداشت یا حوزههای خوراکی سروکار دارند. حوزههایی که با بهداشت، ایمنی و سلامت مردم سر و کار دارند حتماً باید دستگاههایی که در این زمینه متولی هستند تأیید کنند. مثلاً طرف میخواهد کیکی را وارد بازار کند، حواس مصرفکننده ما این باشد که این کیک سیب سلامت را داشته باشد و بعد از سیب سلامت به علامت تجاری آن توجه کند، چون سیب سلامت مهم است و طرف مطمئن میشود، شرایط بهداشتی رعایت شدهاند. یا کسی که میخواهد یک وسیله گرمایشی را برای خانهاش بخرد، علامت استاندارد را چک کند. میخواهم بگویم آنها از مال ما خیلی مهمتر هستند، چون با ایمنی و بهداشت سر و کار دارند.
شما در صحبتهایتان اشاره کردید کسانی هستند که هنوز کاری را شروع نکردهاند، اما درپی کسب مجوز علامت تجاری هستند. آیا برای ممانعت از این شیوه تدبیری اندیشیده شده است؟
یکسری ظرفیتهایی پیشبینی شدهاند، تحت عنوان علامتهایی که باید حتماً فعالیت داشته باشند. قانون جدید هم پیشبینی کرده اگر علامتی یک سال ارائه شد و فعالیت نداشت ابطال میشود. این شیوه میتواند تا حد زیادی این مشکل را حل کند. یعنی مبادی مرتبط مثل وزارت اقتصاد و دارایی، وزارت صنعت و مراکز کشور که در مورد کسبوکارها data دارند، اطلاعاتشان را به ما میدهند و ما احراز میکنیم، کسی که آمد و این علامت را گرفت، آیا ظرف یک سال فعالیت کرد یا نکرد. این تا حد زیادی میتواند جلوی اعطای علامت به کسانی که فعالیت نکردهاند را بگیرد یا اگر هم به هر دلیلی به اینها اعطا شد، راه ابطال را باز کند که آن علامت بیش از یک سال معتبر نباشد و ابطال شود و عملاً به دست کسی برسد که میخواهد فعالیت کند و به دست فعال واقعی برسد.
با شرکتهای دلال چگونه برخورد میشود؟
نکته مهم این است که واسطهها در هر زمینهای هستند. در حوزه مالیات، حوزه کار، حوزه گمرک و همه حوزههای هنری و ورزشی، حوزه سیستمهای قضایی و... معمولاً واسطهها همهجا هستند. به نظر میرسد راهکار خوب در این زمینه ساماندهی اینها باشد. قانون جدید در مورد کارگزاریها در حوزه اختراعات پیشبینیهایی کرده است که عملاً برای کارگزاریها یکسری ضوابط را بگذاریم که اینها قانونمدارانه جلو بیایند، جذب بشوند، در آزمونی قرار بگیرند، به آنها گواهینامه داده شود، گواهینامه تاریخ انقضا داشته باشد و مورد نظارت قرار بگیرند. منتهی قانونگذار این را در حوزه اختراع پیشبینی کرده. ما داریم پیشبینیهایی را انجام میدهیم که در حوزه طرح و علامت هم بشود یکسری کارگزاریهایی را در کشور ایجاد کرد یا اگر دارند فعالیت میکنند، اینها را زیر این چتر قرار دهیم که تحت یک سیستم روشن فعالیت کنند. چون میخواهیم بر تمام فضا نوری بتابانیم و اینها را روشن کنیم تحت یک فضای روشن، اینها عملاً بتوانند خدماتشان را ارائه دهند. در سیستمهای تعرفه و چیزهای دیگر چنین ظرفیتهایی فراهم هستند.
به نظرتان این اتفاق چه زمانی میافتد؟
قانون به آییننامه اجرایی منوط کرده است. آییننامه باید ظرف شش ماه مصوب شود. به محض اینکه آییننامه مصوب شود، ما این کار را انجام خواهیم داد.