جوان آنلاین: کانال تلگرامی «آبوآتش» نوشت: حالا که از دیروز با اظهارات مسعود پزشکیان دوباره بحث «صدور انقلاب» یا صادرنکردن آن داغ شده، یک بار دیگر این شعر زیبای زندهیاد سیدحسن حسینی را که در همینباره است بازخوانی کنیم تا حالمان خوب شود:
گل که در باغ شکفت | میتوان گفت که: | این جنس غریب – غرضم بوی خوش است – | باید از پنجره باد به اقصای بلاد | هیچ صادر نشود؟! |مثل این است که آدم – آدم؟ - | روی یک تکه مقوا بنویسد که: | «زمین برهوت | باید اصلاً به خیال دهن تَفزدهاش | طعم باران متبادر نشود»! | و بکوبد وسط قلب کویر! گل که در باغ شکفت | گفتنیهای معطر را گفت | و شما سوی یک تکه مقوا رفتید... | باد بر حرف شما قهقهه سر داد و گذشت | و کویر | یاد باران فراوان بهار | یاد انبوهی جنگل افتاد | و شما وا رفتید! | معجزی بود شگفت: | در کتاب برهوتی که شما | صفحهبندش بودید | ناگهان مبحث گلها وا شد | و دهانهای شما رسوا شد... | الغرض باد وزید | و ورقها برگشت | پس از آن | انتشارات شما بوی غلطنامه گرفت! اندکی شرم کنید | تا به کی میخواهید | آب در هاون اندیشه خود نرم کنید؟! | گل که در باغ شکفت | گفتنیهای معطر را گفت...