کد خبر: 1244725
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۰
قمار خطرناک تل‌آویو در احیای انگاره شکست‌ناپذیری 
اسرائیل ممکن است در اقدامات منطقه‌ای خود تا مرز‌های بالاتری پیش رود ولی نه به این دلیل که احساس قدرت می‌کند، بلکه به دلیل اینکه احساس ضعف می‌کند و اساساً سنجش‌های راهبردی بلندمدت را در تصمیمات خود نمی‌گنجاند

جوان آنلاین: جنگ ۱۰ ماهه میان اسرائیل و حماس در نوار غزه، مدت‌هاست از جغرافیای محلی خود فراتر رفته و موجب تشدید شرایط نظامی خطرناکی در سراسر خاورمیانه شده است. اسرائیل مسئولیت ترور فؤاد شکر، فرمانده ارشد حزب‌الله در بیروت را به تلافی حمله راکتی حزب‌الله به ارتفاعات جولان برعهده گرفت و نیز گمان می‌رود در پس قتل اسماعیل هنیه در تهران باشد. 
چرا اسرائیل اکنون با چنین شیوه خطرناکی دست به تشدید می‌زند؟ بی‌گمان، حملات اخیر به خودی خود بی‌سابقه نیستند. گرایش روایت‌هایی که از ترور‌های هفته گذشته در رسانه‌های غربی بازتاب می‌یابد، این است که توانمندی‌های اسرائیل در انجام حملات نظامی و فناورانه پیچیده در عمق قلمرو دشمن را برجسته کند. پس از تحقیر هفتم اکتبر، این روایت‌ها ممکن است این تصور را ایجاد کند که ارتش اسرائیل بار دیگر شکست‌ناپذیر است، اما این تصویر، واقعیت‌های دشواری را که اسرائیل با آن‌ها روبه‌روست، نادیده می‌گیرد. اسرائیل ممکن است در اقدامات منطقه‌ای خود تا مرز‌های بالاتری پیش رود نه به این دلیل که احساس قدرت می‌کند، بلکه به دلیل اینکه احساس ضعف می‌کند. اساساً این کشور سنجش‌های راهبردی بلندمدت را در تصمیمات خود نمی‌گنجاند. حمله هفتم اکتبر حماس، ضربه‌ای ویرانگر به موضع بازدارندگی اسرائیل وارد کرد. اکنون، اسرائیل در حالی که آماده پذیرش ریسک‌های بیشتر و تحمل هزینه‌های بالاتری است، تلاش می‌کند در تقلای بی‌امانش برای اعاده بازدارندگی، به امتیازاتی تاکتیکی برسد. 

 فروپاشی یک شبه اعتماد
برای درک محاسبات فعلی اسرائیل، مهم است دگرش روانی آن از هفتم اکتبر به این سو را درک کنیم. پیش از حمله حماس، اعتماد اسرائیل در اوج خود قرار داشت. اسرائیل به این باور رسیده بود که کشور‌های عربی آن را خواهند پذیرفت حتی اگر مناقشه خود با فلسطینی‌ها را حل نکرده باشد و اینکه می‌تواند بدون پیامد‌ها یا به خطر انداختن حمایتی که از ایالات‌متحده برخوردار است، به ایران و متحدانش حمله کند، سپس تقریباً یک شبه، آن اعتماد به یک احساس عمیق آسیب‌پذیری تبدیل شد. حمله حماس، پایه‌ای‌ترین فرضیات اسرائیلی‌ها را در هم شکست؛ اینکه برتری نظامی و فناوری آن‌ها می‌تواند دشمنان‌شان را بازدارد، اینکه می‌توانند پشت دیوار‌ها و مرز‌های مستحکم با آرامش زندگی کنند و اینکه می‌توانند بدون پیشرفت‌های عمده به سمت صلح با فلسطینی‌ها به اقتصادی شکوفا دست یابند. اکنون همانگونه که یکی از مقامات سابق امنیت ملی اسرائیل در سفرم به اسرائیل، به صراحت به من گفت، بسیاری در دستگاه امنیتی دریافته‌اند که «اسرائیل آنقدر‌ها هم نیرومند نیست.» 
بسیاری از اسرائیلی‌ها به دلیل شکست‌های عظیم امنیتی در روز هفتم اکتبر و پس از آن، از دولت خود خشمگین هستند. بی‌اعتمادی به دولت فراگیر است. بنیامین نتانیاهو ممکن است در ماه ژوئیه هنگامی که در کنگره ایالات‌متحده سخنرانی کرد، تشویق‌های ایستاده دریافت کرده باشد، اما مشاور امنیت ملی او، تساچی هانگبی چند هفته قبل در یک کنفرانس امنیتی در هرتزلیا به سختی توانست حرفی بزند. حضار او را هو کردند. 
این نگرانی و خشم، بازتابی از چالش‌های ملموس داخلی برای امنیت ملی اسرائیل است. نیرو‌های دفاعی اسرائیل در چندین جبهه، از غزه تا کرانه باختری و از شمال اسرائیل تا فراتر از آن، به شدت درگیر هستند. تلاش نتانیاهو برای اصلاح سامانه قضایی کشور در نیمه اول سال ۲۰۲۳، شکاف‌های جدی‌ای میان رهبران غیرنظامی با فرماندهان عالی نظامی ایجاد کرده بود؛ ارتش با تهدیدات بی‌سابقه‌ای از سوی افراط‌گرایان داخلی از جمله از درون صفوف خود و صفوف دولت روبه‌رو است. اسرائیل به دلیل تلفات جانی و ویرانی‌های عظیم در غزه، در حال از دست دادن حمایت بین‌المللی است. 

تصویر مخدوش خودکفایی استراتژیک
اثری که حمله آوریل ایران بر اسرائیل گذاشت، در بیرون آن به درستی درک نشده است. اسرائیل، زمانی که پرسنل سپاه را در یک ساختمان در دمشق هدف قرار داد، به روشنی دچار بدسنجی شد و انتظار نداشت با یک پاسخ بی‌سابقه، عظیم و مستقیم روبه‌رو شود. 
اگرچه اسرائیلی‌ها دفاع هماهنگ و پیچیده‌ای را ستایش کردند که به رهبری ایالات‌متحده، انجام شد، اما این به تصویر خودکفایی آن‌ها آسیب زد. هرگونه احساس پیروزی، در وهله نخست با این نگرانی تحت‌الشعاع قرار گرفت که ایران، عملاً چنین حمله جدی‌ای را انجام داد و نیز با این نگرانی که حمله بعدی ممکن است به این راحتی دفع نشود. تحلیلگران اسرائیلی خشنود بودند که پاسخ اسرائیل، یعنی یک حمله هوایی محدود به یک پایگاه نظامی ایران در اصفهان نشان داد اسرائیل توانایی هدف‌گیری دقیق در داخل ایران را دارد، اما مقامات دفاعی اسرائیل از تکیه بر بازدارندگی- یعنی قانع کردن دشمنان که حملات‌شان موفق نخواهد بود، یعنی چیزی که ترجیح ایالات‌متحده است- لزوماً احساس خوبی ندارند. از نظر این مقام ها، دفاع آوریل از اسرائیل یک موفقیت کامل نبود، زیرا در نهایت ائتلاف دفاعی نتوانست از حمله جلوگیری کند بلکه فقط آسیب را محدود کرد. برنامه‌ریزان دفاعی اسرائیل نگران هستند که ایران و متحدانش در حال تقویت خود هستند و ایران ممکن است انگیزه بیشتری برای نظامی کردن قابلیت‌های هسته‌ای خود داشته باشد، اگر به این باور برسد که نمی‌تواند به اندازه کافی از طریق روش‌های معمول، اسرائیل را باز بدارد. آن‌ها معتقدند که اسرائیل در حال تنزل به لیگ دسته دو است در حالی که ایران سعی دارد به «لیگ قهرمانان» برسد. همانطور که یک مقام سابق دفاعی دیگر اسرائیل به من گفت، این کشور بازدارندگی خود را «به میزانی که هرگز سابقه نداشته» از دست داده است، با این حال، رهبری سیاسی اسرائیل همچنان به مردم خود می‌گوید که کشورشان در حال پیروزشدن است. 
حمله ایران در آوریل، درک اسرائیلی‌ها را از دگرش بنیادین در «روح» خاورمیانه عمیق‌تر کرد. آن‌ها باور دارند که دشمنان اسرائیل اکنون ممکن است فکر کنند نابودی این کشور هدفی واقعی و دست‌یافتنی است. این نگرانی ممکن است اغراق‌آمیز به نظر برسد، اما تحلیلگران جدی اسرائیلی اکنون شکلی از احساس «تهدید وجودی» را بیان می‌کنند که متفاوت از هر چیزی است که از زمان استقلال این کشور در سال ۱۹۴۸ تجربه کرده‌اند. یکی از مقامات ارشد پیشین اسرائیل گفته برخلاف سال ۱۹۴۸، اسرائیل به درس‌های نخست‌وزیر مؤسس خود، دیوید بن گوریون توجه نمی‌کند که می‌گفت بهترین راه‌ها برای جبران ضعف، تقویت همبستگی اجتماعی، تعمیق روابط دیپلماتیک و دنبال کردن صلح است. اسرائیل در همه جبهه‌ها در حال حرکت در مسیر مخالف است. 

 حالا همه چیز قابل تصور است
یکی از مقام‌های پیشین دولتی به من گفت که «زمین زیرپای ما در حال تغییر است.» در برخی جنبه‌ها، این درست است، در دیگر جنبه‌ها، این یک ادراک است. با توجه به این ذهنیت و واقعیت افزایش آسیب‌پذیری
- و اعتماد اسرائیلی‌ها به اینکه حمایت ایالات‌متحده را حفظ خواهند کرد- اسرائیل احتمالاً موضع تهاجمی خود را در منطقه حفظ خواهد کرد، حتی اگر این امر خطر جنگ گسترده‌تر منطقه‌ای را افزایش دهد. پس از ترومای هفتم اکتبر، پذیرش خطر از سوی عموم مردم اسرائیل و تمایل آن‌ها برای اقدامات تهاجمی نیز ممکن است بیشتر باشد. همانطور که یک تحلیلگر اسرائیلی به من گفت «اکنون همه چیز قابل تصور است.».
اما اکنون، اسرائیل بدون هیچ راهبرد سیاسی، به یک بازی بی‌پایان وارد شده است. اتکا به نیروی نظامی بی‌رحمانه برای بازگرداندن بازدارندگی و تشدید مواجهه با ایران و متحدانش بدون برنامه سیاسی یا راهبردی، بعید است که این پویش نوظهور منطقه‌ای را که برنامه‌ریزان نظامی اسرائیل را نگران کرده است، تغییر دهد. این اقدام بعید است اعضای «محور مقاومت» را بازبدارد که ممکن است به شیوه‌های غیرمنتظره‌ای اقدام و بار دیگر اسرائیل را غافلگیر کنند. پایان دادن به جنگ در غزه قطعاً به کاهش تهدیدات دلهره‌آوری که اسرائیل اکنون با آن‌ها دست به گریبان است، کمک خواهد کرد، اگرچه دور فعلی تشدید تنش بعید است به توافق آتش‌بس یا نزدیک‌ترشدن به آزادی باقی‌مانده گروگان‌های اسرائیلی منجر شود، اما حتی پایان دادن به درگیری غزه نیز در نهایت معضل استراتژیک بزرگ‌تر اسرائیل را حل نخواهد کرد. 
*فارین افرز، پنجم آگوست ۲۰۲۴ (تخلیص شده)
ترجمه: معاونت مطبوعاتی

برچسب ها: اسرائیل ، حماس ، جنگ غزه
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار