جوان آنلاین: محمد ایمانی در کانال تلگرامی خود نوشت:
رفتار انتخاباتی رای دهندگان، یکنواخت نیست. برخی رای خود را بسیار گرانبها میشمارند و برخی دیگر، کم بها میانگارند؛ چه در رای دادن و چه رای ندادن.
برخی باور دارند که انتخابات، آینده آنها را شکل میدهد و مهم است که در شکل دهی به سرنوشت خود نقش آفرین باشند؛ برخی دیگر تصور میکنند انتخابات بی فایده است و بنابراین، با رای ندادن، میدان را به دیگرانی واگذار میکنند که رای میدهند
برخی از سر هیجانهای زودگذر رای میدهند و برخی با سنجش، محاسبه و عقلانیت، مبنی بر این که رای آنها چه تاثیری در ساختن آینده دارد.
اجمالا میتوان گفت که هر انتخابی -مناسب یا نامناسب- به زندگی عمومی ما شکل میدهد. در طول این سال ها، هیاهو و بمباران تبلیغاتی برای نا معتبر ساختن انتخابات و انداختن آن از چشم مردم ما، همواره در جریان بوده است.
اما واقعیت این است که از بنی صدر تا رجایی، از آیت الله خامنهای تا مرحوم هاشمی، از خاتمی تا احمدی نژاد، و از حسن روحانی تا سید ابراهیم رئیسی، تفاوتهای چشمگیری بسیاری وجود دارد.
قطعا رئیس جمهور به واسطه کیفیت دولتی که تشکیل میدهد، در هر یک از این دوره ها، در صورت بندی وضعیت عمومی کشور، نقشی تعیین کننده ایفا کرده است.
اکنون در حالی که مناظره نامزدها آغاز شده، یک شاخص مهم که باید در ارزیابی یکایک نامزدهای محترم مورد توجه قرار بگیرد، این است که آیا صرفا در خلاء حرف میزنند، یا گفتار و تحلیل شان، ناظر به واقعیتهای میدان و روی زمین است؟
انتقاد از وضعیت عمومی اقتصاد، طبیعت رقابتهای انتخاباتی -نه فقط در کشور ما بلکه در نوع انتخابات کشورهای مختلف- است. عیبی هم ندارد که نامزدها انگشت تاکید روی مشکلات عادی زندگی مردم بگذارند و نقد کنند.
اما نامزدها برای صِرف غُر زدن و بد گفتن و نالیدن و تخطئه دیگران نامزد نشده اند. ادبیات این چنینی را میشود در تاکسی و اتوبوس و گعدههای خانوادگی هم داشت. جایی که حرف زدن، کنتور نمیاندازد و معمولا گوینده نسبت به گفته خود کمتر احساس مسئولیت میکند.
نامزدها باید در کنار انتقاد، کلی گویی را کنار بگذارند و بگویند که برنامه کلان و جزء به جزء (به هم پیوسته و مرحله بندی شده) آنها برای رفع یا کاهش هر یک از مشکلات اقتصادی چیست؟
نامزدهایی که بخواهند با ادبیات کلیشهای و قالبی، پاسخ هر سوالی را صرفا به روابط خارجی و تحریمها و مذاکره با آمریکا و برجام حوالت دهند، پیداست نه مطالعهای دارند و نه از دهه سپری شده عبرتی اندوخته اند.
ضمن این که کشور را نیازمند و ناچار از توافق دوباره با طرف پیمان شکن برجام نشان دادن، نابودی قدرت مذاکره و چانه زنی است؛ همان اشتباه گرانی که مرحوم هاشمی و آقایان روحانی و ظریف در سال ۱۳۹۲ مرتکب شدند.
نکته دوم، ناظر به نامزدهایی است که یک قدم از مرحله انتقاد و بدگویی و تخطئه فراتر میروند و ادعا میکنند برنامه دارند.
برنامه، دو گونه است: برنامهای که صرفا روی کاغذ و ناظر به آرزو اندیشی و بی توجه به چالشها و موانع کاهنده شتاب حرکت است؛ و برنامه ناظر به واقعیتها و فرصتها و موانع موجود.
کشور ما به واسطه آشوب افکنی نیابتی سال ۱۳۸۸، و سپس تحریمهای گسترده آمریکا (با گرای برخی عناصر داخلی) به مدت ۱۵ سال، در گیر جنگی ترکیبی بوده که اتاق فرماندهی آن در سازمان سیا و وزارت خزانه داری آمریکا قرار دارد و ناتوی اطلاعاتی/ فرهنگی هم کارگزار میدانی است.
تحریمها در این جنگ تحمیلی، نقش مهمی ایفا کرده، تا دشمن بتواند از این طریق، رفتار سیاسی ملت ایران را باز مهندسی کند: مهار ظرفیت بسیج عمومی ملت ایران (پیشران حرکت انقلاب اسلامی)؛ و یا مهندسی معکوس و تبدیل این ظرفیت، به سرعت گیر در مقابل پویش عمومی پیشرفت.
اکنون دو تجربه پر هزینه و گران سنگ، پس از ۱۳ سال پیش روی ماست. تجربه ساده انگاری و پناه بردن از فشار دشمن به خود او با دیپلماسی منفعلانه، که نه تنها تحریمها را لغو نکرد بلکه شمار آن را ظرف ۸ سال به بیش از دو برابر رساند و بدترین دوره را از نظر شاخصهای منفی اقتصادی رقم زد.
و دوره ۳ سالهای که بر مبنای تجربه و عبرت قبلی، از فرصت سوزی و امید بستن به دشمن منصرف شدیم و همت کردیم ضمن تنوع بخشی به طرفهای تعامل در سیاست خارجی، قابلیتهای مغفول داخلی را تدریجا پای کار بیاوریم و شاهد بهبود نسبی شاخصها (در مقایسه با قبل) باشیم.
نامزدها، مناظره و نقد میکنند، درباره اهمیت رسیدگی به زندگی اقشار مختلف حرف میزنند، روی عواطف دست میگذارند و...، اما ورای همه اینها، باید دقت کرد که برآیند رویکرد کدام یک از آنها (و ستاد شان) آهنگ عقبگرد و تکرار عبرتهای گذشته را دارد؛ و کدام، خبر از حرکت رو به جلو میدهد؟
کدام نامزد در کنار وعده و تعهد دادن، حواسش به تجارب این ۵- ۶ سال اخیر هست و سعی میکند موانع و چالشها ر ا ببیند، واقع گرایانهتر حرف بزند، و آرزو فروشی و رویا فروشی نکند.
دقت نامزدها در سخن گفتن، ولو این که موجب شود وعده کمتری بدهند، بسیار ارزشمند و تعیین کننده است.