مقام معظم رهبری ۱۴ خرداد در اجتماع عظیم مردم در سیوپنجمین سالگرد عروج حضرت امام خمینی (ره) با تبیین اهمیت و برجستگی مسئله فلسطین در دیدگاهها و رویکردهای امام راحل، «تأمین نیاز مهم منطقه» و «واردآوردن ضربهای اساسی به رژیم جنایتکار» را دو ویژگی مهم عملیات طوفانالاقصی برشمردند و تأکید کردند که در اثر این عملیات، رژیم صهیونیستی در پیش چشم مردم جهان در حال ذوب شدن و تمام شدن است. در تبیین این بخش از بیانات معظمله باید گفت که عملیات طوفان الاقصی نیاز منطقه بود، زیرا این عملیات در شرایطی انجام شده که رژیم منحوس صهیونیستی با حمایت امریکا و در قالب «معامله قرن» درصدد بود با وعدههای اقتصادی، کشورهای منطقه را به سمت شناسایی رسمی خود، عادیسازی روابط و در نهایت، فراموشی مسئله فلسطین در سطح منطقه و جهان سوق دهد. حال آنکه با عملیات طوفانالاقصی نه تنها این معامله هم اکنون از دستورکار خارج شده، بلکه فلسطین از مسئلهای عربی- اسلامی و منطقهای، به مسئله اول جهان تبدیل شده است. حال اگر این عملیات و دستاوردهای آن نبود، هیچ گاه اینگونه حمایتهایی از فلسطین در سطح جهان شکل نمیگرفت. این عملیات، ضربهای اساسی به رژیم جنایتکار و سفاک صهیونیستی وارد کرد، زیرا با این عملیات، رژیم صهیونیستی که درصدد عادیسازی روابط با کشورهای منطقه و درواقع، درصدد توسعه فضاهای حیاتی برای خود یا ورود به عرصه کنشگری برای توسعه قدرت بود، اکنون در موقعیتی قرار گرفته که بابت حفظ موجودیت و بقای خود دست و پا میزند. به بیان دقیقتر، میتوان گفت که طوفانالاقصی، با حمله به ستون محوری رژیم صهیونیستی، یعنی قدرت بازدارندگی آن، ضربهای اساسی و غیرقابل جبران به این رژیم وارد کرده است.
توضیح آنکه رژیم صهیونیستی به عنوان دولتی جعلی، فاقد شرایط لازم برای تشکیل یک دولت به لحاظ حقوقی است، زیرا این رژیم در سرزمینهایی غصبی و با جمعیتی مهاجر تشکیل شده است. بر این اساس، سؤال این است که این رژیم چگونه توانسته است جمعیت مهاجر را در سرزمینهای غصبی نگه دارد و حکومت تشکیل دهد. پاسخ آن است که تشکیل دولتی جعلی با این مختصات، در سایه افسانه شکستناپذیری رژیم صهیونیستی و وعده ایجاد رفاه امکانپذیر شده است. افسانه مذکور نیز به دلیل قدرت بازدارندگی این رژیم ایجاد و تثبیت شده است. بنابراین، رژیمی مانند اسرائیل، اصل موجودیت و بقایش منوط به تداوم و توسعه قدرت بازدارندگیاش است. حال حماس در طوفان الاقصی به همین اصل نگهدارنده رژیم حمله کرد و به ساکنان سرزمینهای اشغالی اثبات کرد که برخلاف ادعاهای رژیم، آنها در تیررس مقاومت قرار دارند. به همین دلیل، از ابتدای طوفان الاقصی، شاهد افزایش روند مهاجرت معکوس از سرزمینهای اشغالی هستیم. از این نظر، حماس برای اولین بار در تاریخ مقاومت فلسطین، توانسته است توازن قدرت در میدان را به نفع مقاومت تغییر دهد و این همان چیزی است که هراس بنیادین رژیم صهیونیستی محسوب میشود و دلیل تداوم جنایتهای رژیم در غزه نیز به این موضوع برمیگردد.
اهمیت عملیات طوفان الاقصی وقتی بیشتر روشن میشود که انزجار جهانی از صهیونیستها و اعلام حمایت جهانیان از غزه و فلسطین را نیز در تحلیل خود لحاظ کنیم؛ پدیدهای که پیش از این بیسابقه بوده و در کنار دستاوردهای میدانی مختلف برای مقاومت فلسطین، با واژگونهسازی روایت صهیونیستها در قبال فلسطین، توزان رسانهای و روانی در سطح جهانی را نیز به نفع مقاومت تغییر داده است. با توجه به آنچه گفته شد، طوفان الاقصی را میتوان طوفانی برای ذوب کردن رژیم صهیونیستی دانست که به صورت تدریجی، در ابعاد و حوزههای مختلف، معادله را به ضرر این رژیم تغییر داده است.