امروزه با توجه به اهمیت و جایگاه امر حکمرانی و توجه ویژه محافل علمی و سیاسی به این موضوع، شاخصها و مدلهای بسیاری برای ارزیابی نظام حکمرانی و میزان کارآمدی ساختار حکمرانی در کشورهای مختلف طراحی شده است. شاخص بانک جهانی، شاخص مجمع جهانی اقتصاد، شاخص حکمرانی پایدار، شاخص آمادگی برای تغییر و در نهایت شاخص اهداف توسعه پایدار سازمان ملل از جمله مهمترین و پرکاربردترین شاخصهای ارزیابی در سطح جهانی محسوب میشوند. در تحلیل میزان کارآمدی این شاخصها و تناسب آن با مختصات و مقتضیات بومی- فرهنگی کشورهای مختلف، نکات و نقدهای بسیاری از سوی محققان مطرح شده است.
این تحلیلها از زوایای مختلفی از جمله تحلیل مبانی فکری، فلسفی و سیاسی، الگوی مرجع ارزیابی در این شاخصها، شیوههای تحقیق و جمعآوری دادهها، روشهای تبدیل دادههای کمی به تحلیل کیفی و بالعکس، شیوه طبقهبندی و رتبهبندی کشورها ارائه شده است. یکی از زوایای مغفول در تحلیل و نقد این شاخصها و همچنین طراحی شاخص بومی ارزیابی نظام حکمرانی، توجه روشمند و کاربردی به موضوع تنوعات مردمشناختی و روند پراکندگی این تنوعات در کشورهای مورد بررسی است. این امر برای کشورهایی همچون جمهوری اسلامی ایران یا لبنان که به دلیل ظرفیتهای خاص خود از تنوعات مردمشناختی بسیار گستردهای برخوردار هستند، بسیار حیاتی و ضروری است. با این توضیح برای ارزیابی نظام حکمرانی، نقش و جایگاه مؤلفههای مردمشناختی با در نظر داشتن مختصات مکانی مؤثر (جغرافیا) و فرهنگی مؤثر (تاریخی) الگوهای مردمی و پراکندگی آنها در زیستبومهای مختلف باید جایگاه مشخص و روشمندی داشته باشد. برای کشورهایی همچون جمهوری اسلامی ایران که به دلیل تنوعات و تکثرات فراوان الگوهای مردمشناختی، از ظرفیتهای بیپایانی برای تولید انواع منافع فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی برخوردار است، لحاظ کردن این تنوع مردمشناختی و شاخصسازی برای تثبیت و حتی گسترش ساختارمند آن امری ضروری و استراتژیک است؛ چه اینکه الگوها و شاخصهای موجود ارزیابی حکمرانی عمدتاً با مبنا قرار دادن الگوهای کشورهای توسعهیافته و غربی و میزان موفقیت آنها در متحدالشکل ساختن مختصات فرهنگی و اجتماعی زیست افراد، نقش مؤثری در کاهش تنوعات مردمشناختی کشورها به ویژه کشورهای مرکز و غرب آسیا دارند.
توجیه اولیه و استدلال ابتدایی این الگوها در کاهش تدریجی و حذف تنوعات مردمشناختی، استناد به چند مبنای جامعهشناختی نامتناسب با محیط عینی- اجتماعی کشورهایی همچون جمهوری اسلامی ایران است.
عمده الگوها و شاخصهای حکمرانی رایج با مفروض داشتن این امر که رشد اقتصادی و اجتماعی در نتیجه امنیت مبادلاتی و این امر نیز بر مبنای میزان موفقیت حاکمیت در حفظ ثبات اقتصادی، اجتماعی و حتی نظامی- سیاسی است، ارزش ذاتی ثبات و امنیت را مورد تأیید و تأکید قرار میدهند.
این گزاره یا شبهفرضیه تا اینجا بسیار درست و معقول به نظر میرسد و با صرف بررسی آن، میتوان به درستی آن گواهی داد، اما معضل اصلی درست در جایی نمایان میشود که مقدمات بعدی و گزارههای استنتاجی بعدی مطرح میشوند. در ادامه معمولاً به این شیوه استدلال میشود که تنوع مردمشناختی و تأکید ویژه بر هویت فرهنگی، مذهبی، عقیدتی و بومی گونههای مردمی، بهخودیخود عامل ایجاد تضاد اجتماعی و رقابت جمعی میشود و ضمن اینکه چنین رقابتی انسجام اجتماعی را مختل میکند، تضاد مذکور امنیت مبادلاتی و گونههای دیگر امنیت را که از سوی حکومت ارائه میشود، به تدریج زائل میکند، در نتیجه تلاش برای القای سبک زندگی لیبرالی، مصرفی و عقلانیتمحور با ترکیب سایر مؤلفهها همچون فردگرایی، حسگرایی، منفعتگرایی و عملگرایی برای مردم در گستره جهانی لازم و ضروری مینماید.
طرح مطالبی همچون توجه به نسبیتهای فرهنگی یا توسعه پایدار نیز دردی را درمان نمیکند، چراکه این مباحث درصدد توصیه به رعایت همین سبک زندگی یکسان، اما در جغرافیای بومی غیرشهری است! در حالی که باید اذعان داشت در مطالعات مردمشناسی و انسانشناسی، تنوعات مردمشناختی لزوماً به بروز تضاد و رقابت اجتماعی ختم نمیشود، بلکه ضریبیافتن این تنوعات با کمک محورهای منسجمکنندهای همچون عقیده و مذهب، تعلقات ملی و وطنی، نظام اخلاقی- ارزشی و الگوهای مرجع اجتماعی قدرتمند نهتنها نقطهضعف که دقیقاً نقطه قوت و عامل تولید قدرتهای مختلف و باثبات درون مرزهای یک کشور میشود. شاهد مثالهای بسیار زیادی در تاریخ مطالعات مردمشناختی ایران و ساخت تاریخی زندگی مردم ایران برای این موضوع وجود دارد. وقوع انقلاب اسلامی و تجربه شگفتانگیز جنگ تحمیلی در دوران معاصر، دفاع جانانه مردم ایران از مرزهای ملی پس از تجاوزات نظامی کشورهای مختلف در دوران قاجار و پهلوی اول و وحدت مذهبی- عقیدتی مردم ایران در دفاع از مبانی مذهب تشیع در دوران صفویه از جمله مهمترین نمونههای تاریخی این موضوع محسوب میشود که در آنها بهرغم حضور تنوعات مردمشناختی فراوان، وحدت و انسجام اجتماعی در محور واحدی شکل گرفته و قلههای تاریخی درخشانی را به ثبت رسانده است.
* پژوهشگر اندیشکده حکمرانی شریف