جوان آنلاین: در شبی که ناصر طهماسب در جشنواره فیلمهای مستند «سینماحقیقت» برنده تندیس بهترین گوینده گفتار متن شد، مجری برنامه، خبر تلخ درگذشت این صدای ماندگار عرصه دوبله و گویندگی را اعلام کرد. حنجرهای که به جای دوجین از نامآورترین بازیگران و شخصیتهای تاریخ سینمای جهان سخن گفته و حافظه چند نسل از فارسیزبانان جهان را به صدای خود گره زده است.
مرحوم طهماسب علاوه بر دوبله، گوینده متن بینظیری هم بود و رابطه بسیار خوبی با مستندسازان انقلابی داشت. صدای این گوینده بهویژه در یک دهه اخیر روی بسیاری از مستندهای مهم شنیده شد و جالب است که همین موضوع بهانهای برای عقدهگشایی ضدانقلاب پس از اولین ساعات خبر درگذشت این هنرمند شد و عجیب اینکه چهرهای، چون رضا کیانیان ترجیح داد در این رابطه با یک استوری توهینآمیز درباره مرحوم طهماسب خود را خرج منافقین کند.
اما پیج علی کریمی، فوتبالیست فراری که معلوم است بهطور کامل خود را به جریان ضدایرانی فروخته، اولین واکنش توهینآمیز را نشان داد و نوشت: «راوی مستندهای امنیتی رژیم در کوزه افتاد. کاش وقتی مرگ به سراغت میآید زنده پیدایت کند!»، اما اینکه بازیگری، چون رضا کیانیان نیز خود را ملزم دانسته به سرعت نسبت به درگذشت این صدای ماندگار عرصه دوبله و گویندگی کشور در قالب یک استوری بیاحترامی کند در نوع خود حیرتانگیز به نظر میرسد، چراکه اساساً ناصر طهماسب به دلیل گویندگی روی برخی مستندهای انقلابی مغضوب جریان ضدایرانی قرار گرفته است و نمیتوان فهمید چرا بازیگری، چون رضا کیانیان لازم دیده خود را وسط معرکه ناسزاگویی ضدانقلاب بیندازد و با آنها همداستان شود. رضا کیانیان اساساً گرایشی پررنگ به جریان سیاسی اصلاحطلب در داخل کشور دارد، اما مرحوم طهماسب به لحاظ سیاسی وابستگی به هیچ جریان یا حزب سیاسی نداشت.
رضا کیانیان سیاستزده و عصبانی
اگر رضا کیانیان در جریان بسیاری از انتخابات حمایتی علنی از جریان اصلاحطلب کرد و در غائلههای سیاسی رفتاری کاملاً جناحی و سیاستزده از خود بروز داد، اما ناصر طهماسب هیچگاه خود را خرج جریانهای چپ و راست نکرد و صرفاً همکاری خوبی با مستندسازهای درون نظام داشت و اگر قرار باشد هنرمندی بهخاطر طرفداری از یک جریان سیاسی مورد ملامت قرار بگیرد امثال رضا کیانیان که حق زیادی بر گردن احزاب سیاسی پیش و پس از انقلاب دارد به این مسئله محقتر است.
ضمن اینکه ما ایرانیها و احتمالاً همه ملتهای متمدن و فرهیخته جهان بنا بر رسم و آداب قابل احترام، پشت همکار و هموطن یا شهروندی که به تازگی فوت کرده، سخن نمیگوییم و به اصطلاح از بدگویی پشت سر درگذشتگان پرهیز میکنیم، مگر اینکه آن فرد سابقه تبهکارانه یا خائنانه مشخص و اثبات شدهای داشته باشد، اما رضا کیانیان ظاهراً در قضاوت و جرمانگاری که به سرعت پس از درگذشت ناصر طهماسب انجام داده، خیالش از بابت اظهارنظر درباره این هنرمند سرشناس و محبوب راحت بوده است. البته جریان اصلاحطلب و برخی هنرمندان وابسته در باب قضاوت آدمهایی که دستشان از دنیا کوتاه است، کارنامهای خباثتآلود دارند. حافظه و وجدان جامعه هیچگاه نسبتهای ناروای مدعیان حمایت از زنان به همسر مقتول شهردار اسبق تهران را از یاد نخواهد برد که به سرعت پس از قتل فجیع و ناجوانمردانه در وان حمام، سیل اتهاماتی، چون پرستو بودن را نثار او کردند. حقیقت ماجرا این است، مدعیانی که چند دهه با شعار اصلاحات و با ژست حمایت از جامعه مدنی و اخلاق حنجره دریدهاند، همواره در چنین بزنگاههایی ماهیت اصلی خود را به وضوح عیان کردهاند. ناصر طهماسب هرچه بود داخل نظام رسمی ایران فعالیت میکرد و هیچگاه تن به مزدوری دشمنان این مرز و بوم نداد. مردی که نان صدای جادویی و فاخر خود را خورد و همواره از حاشیهها دور بود. هیچگاه کسی اظهارنظری سیاسی از او نشنید و در هیچ میتینگ سیاسی نانآوری دیده نشد، اما همانها که بارها در فیلمهای مارکدار سیاسی نقشآفرینی کردند و بارها از تریبونهای هنری و فرهنگی برای حزب متبوع خود دم تکان دادند و اظهار خاکساری نمودند به خود اجازه میدهند با ژستی بیطرفانه و لابد مردمی به کسی که حتی یکبار هم خود را خرج بازیهای سیاسی نکرده، بتازند. بیتردید وجدان آگاه جامعه ایران امروز و آینده درباره ماهیت افرادی، چون مرحوم ناصر طهماسب و عملکرد اشخاصی، چون رضا کیانیان قضاوت خواهد کرد.
نیمقرن صداپیشگی هنرمندانه.
اما خوب است فارغ از این حواشی مشمئزکننده نگاهی به کارنامه درخشان ناصر طهماسب در عرصه پرافتخار دوبله کشور بیندازیم.
مهارت در ارائه تیپهای جدی و کمدی و لهجههای مختلف از ویژگیهای او بود. صدای طهماسب یادآور نقشآفرینی بازیگرانی مانند هارولد لوید، جک نیکلسون، جیمز استوارت، کری گرانت، همفری بوگارت، هنری فوندا، استیو مککوئین، گری کوپر، جین هکمن، آنتونی پرکینز، پیتر سلرز، دیوید جانسن، کوین اسپیسی و ایان ریچاردسون بود. او افزون بر گویندگی نقشهای اول در فیلمهای سینمایی و مجموعههای تلویزیونی زیادی به عنوان مدیر دوبلاژ و سرپرست گویندگان فعالیت داشت.
گویندگی به جای جک نیکلسون در «دیوانه از قفس پرید»، برایان کرانستون در «برکینگبد»، ریچارد دریفوس در «دختر خداحافظی»، داستین هافمن در «پاپیون»، لزلی هاوارد در «بربادرفته»، جانی سکا در «محمد رسولالله» و جهانگیر فروهر در «سوتهدلان» (ساخته علی حاتمی، ۱۳۵۶) نمونههایی از آثار ماندگار او در دوبله است. همچنین به یادماندنیترین نقشهایی که او گویندگی آنها را در مجموعههای تلویزیونی به عهده داشته است، عبارتند از: جاناتان گرت در «در برابر باد»، فرمانده کسلر در «ارتش سری»، آقاجان با بازی نصرت کریمی در «داییجان ناپلئون» اثر ناصر تقوایی، ابوالفتح با بازی علی نصیریان در «هزاردستان» اثر علی حاتمی و یوگی در کارتون «یوگی و دوستان».
جامعه ایران به افتخار این هنرمند و این صدای ماندگار عرصه دوبله و گویندگی ایران، کلاه از سر برمیدارد و بهترین جملهای که میتواند حق مطلب را درباره ناصر طهماسب ادا کند، شعر جاودانه و پرشکوه فروغ فرخزاد است که گفت: تنها صداست که میماند. صدا که ذوب ذرههای زمان خواهد شد. صدا، صدا، صدا، تنها صداست که میماند.