با گسترش روابط فرهنگی بین کشورهای متعدد، ساختارهای فرهنگی ـ هویتی و ارزشی جامعه ایران نیز دستخوش تغییراتیشده و در این رهگذر، نوع خاصی از هویت که در جهان با نام هویت بریکولاژ و سیال میشناسند، در بین جوانان و نوجوانان در حال ظهور است. این هویت، که ماهیتی ترکیبی دارد، عناصری از هویت اسلامی، ایرانی و مدرن را در هم آمیخته و گرایشهای فکری و رفتاری منحصربهفرد و مبتنی برگزینش عناصر متعدد را رقم زدهاست. برخی نوجوانان ایرانی به وضوح دارای چنین هویت چهلتکهای هستند که گاهی ایشان را به سمت اربعین و مراسمات محرم میکشاند و گاهی به سمت پارتیهای شبانه و روابط نامشروع و اکنون حرمتشکنی با کشف حجاب در مراسمات محرم.
رویکرد صحیح برای مقابله با بیحجابی
در این بین، نظرات متفاوتی در باب جذب حداکثری، نراندن مکشوفهها، مماشات مؤمنین برای حفظ دین حداقلی نسبت به بیدینی این بانوان، نازپرورده بودن نسل جدید و نبود ظرفیت پذیرش اعتقادات و دین حداکثری به شکل سختگیرانه مطرح میشود، اما رویکرد صحیح چیست؟
جدای از حرمتشکنی مجالس اهلبیت، از منظر رهبری در برخورد با افراد غیرمعاند، سه راهکار باید به کار بردهشود.
۱. نشاندادن باطل: اولین راهکاری که از فحوای سخنان رهبر برداشت میشود، تلاش به منظور انتقال معارف صحیح برای تشخیص حقیقت و حرف درست از دروغ است. با این بیان، استفاده برخی از سلبریتیها و کارشناسان تلویزیونی مذهبی، از سخنان عامهپسند و غیردینی برای ارتباطگیری و جذب نسل جوان، نهتنها موجب هدایت به مسیر صحیح نخواهد بود، بلکه باعث تشدید هویت چندپاره ایشان میشود. در واقع به جای حذف بنیانهای هویتی نامطلوب از طریق نشاندادن راست از دروغ و افزایش سطح دینداری به سمت حداکثری شدن، باعث کمرنگ کردن تدریجی بخش مطلوب هویتی ایشان خواهدبود.
به عبارت دیگر، به میزان انحراف معیار صحبتهای سلبریتیهای مذهبی از حقیقت دین، شاهد تغییر در هویت نوجوانان و جوانان به سمت حذف دینداری خواهیمبود. به استناد قرآن، هویت ایمانی افراد زمانی به نهایت قوت خویش میرسد که استقامت در دینداری وجود داشتهباشد (ثم استقاموا) و وجود اختلاف در مواضع مؤمنین، بدترین صدمهای است که میتواند در روند دینداری افراد جامعه روی دهد، زیرا باعث زیر سؤال رفتن حقانیت جبهه حق خواهدبود.
عقبنشینی در مواضع اعتقادی دینی، در ذهن هویت بریکولاژ به معنای ضعف بنیان اعتقادی بوده و فرد هویت باطل بهظاهر مستحکمتر را جایگزین هویت گسسته ایمانی خواهد کرد. به همین علت خداوند راه پیروزی جامعه ایمانی را مقاومت و توصیه به آن معرفی میکند: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ.ای اهل ایمان، (در کار دین) صبور باشید و یکدیگر را به صبر و مقاومت سفارش کنید و مهیا و مراقب کار دشمن بوده و خداترس باشید، باشد که فیروز و رستگار گردید.
ارشاد با استدلال
از سوی دیگر، اختلاف در سبک برخورد، تأثیر تربیتی منفی خواهد داشت و افراد خاطی فراتر از حذف هویت مطلوب، خود را محق دانسته و حتی نسبت به اصلاح نیز جبهه میگیرند. به همان دلیلی که هنگام تربیت یک والد، والد دیگر نباید به پشتیبانی از فعل خطای فرزند برخیزد (اثر تربیتی را خنثی میکند) در عزاداریها، تذکر بحق یک گروه و پشتیبانی گروه دیگر از این متذکران باعث تجری ایشان نسبت به فعل خطای خویش خواهدبود.
۲. تبیین دقیق حق، مراقبت و ارشاد با استدلال و بدون دعوا. راهکار دوم در برخورد با هویت بریکولاژ این نوجوانان و جوانان، نه تأیید رفتار اشتباه ایشان به منظور حفظ دین حداقلی و نه عقبنشینی و نه ملایمت صرف است. باید اشتباه فکری و انتخاب غلط ایشان را با استدلال و با رفتاری مراقبتگونه و بدون درگیری به ایشان منتقل کرد.
البته باید برای اثرگذاری، سخن از دو ویژگی لین و سدید بودن برخوردار باشد، فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَیِّنًا لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى (۴۴/طه). قرآن یکی از شروط موفقیت پیامبر را مهربانی با خلق بیان میکند: فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ الل هِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ (۱۵۹ آل عمران). ولی در عین حال نباید از مواضع حق، به بهانه جذب، حتی قدمی عقبنشینی کرد و همانطور که پیامبر با تحمل سختیهای و مرارتهای فراوان و از دست دادن یاران و وجود جنگهای متعدد، قدمی از دین اسلام و احکام آن عقب نایستادند، بنابراین ایستادگی بر موضع حق در فرآیند فراگیری آن بسیار حائز اهمیت خواهد بود. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا (۷۰ احزاب).ای اهل ایمان، متقی و خداترس باشید و همیشه به حق و صواب سخن گویید. پس تنها راهی که حق تثبیت خواهد شد ایستادگی و مقاومت در راه حق است. در غیر این صورت ذهن بشری، با وجود تمایلات دنیوی گام به گام، باطل را به سبب ملائمت با هوای نفس، جایگزین حق خواهد کرد.
قابل ذکر است که پیامبران در نازپروردهترین امتها، از میان خود ایشان به عنوان فردی که راستگوترین فرد است، انتخاب میشدند و حرف حق را آشکارا بیان میکردند، زیرا با شناخت از سیستم عاقله انسانی دریافتهبودند که آدمی با سخنان ملائم با طبع سرکش انسانی و با عقبنشینی از مواضع حق و سازش با وی، بر پایداری در دین قانع نخواهد شد.
تذکر مبین
بنابراین وظیفه آحاد امت اسلامی، تذکر مبین است. این سبک امر به معروف و به صورت همگانی، باعث عقبنشینی هر خاطی از فعل خود خواهد شد.
۳. تنبیه. راهکار سومی که میتوان از سخنان معظمله در مورد نوجوانان و جوانان غیرمعاند خاطی و هنجارشکنی که به امنیت روانی جامعه صدمه وارد میکنند (از جمله بانوان مکشوفه) برداشت کرد، تنبیهی است که منجر به آگاهی دادن ایشان به خطای رفتاری خود است. بدین ترتیب نهتنها باید با این قشر از سر مماشات برخورد نکرد، بلکه باید تنبیهی متناسب با میزان رفتار هنجارشکنانه ایشان تدبیر کرد. البته این وظیفه دستگاه قضایی و ضابطین امر است که میتواند در قالب جریمه یا محرومیت از خدمات اجتماعی یا مطالعه و شرکت در کلاسهای دینی صورت بگیرد. بنابراین بر خلاف تصور عموم افراد، اینگونه عقبنشینی در مواضع نهتنها بستری برای جذب افراد به سمت دینداری حداکثری نخواهدبود، بلکه موجب کاهش سطح دینداری افراد میگردد. برخی نیز مصلحتسنجی اهل بیت در مماشات با گناهکاران را که برای اجرای حد به نزد ایشان میآمدند، مورد استناد قرار میدادند و دیگران را ترغیب به نادیده گرفتن رفتار اشتباه خاطیان به منظور جذب حداکثری میکنند؛ درصورتی که گناهکاران مزبور به خطای خویش واقف و در جمع مردم، به گناه خویش معترف بودند و حضرات معصومین با انکار ایشان، تشویق به مخفی کردن آن گناهان داشتند.
در مواردی که افرادی به علنیشدن گناه دیگران بدون شاهد کافی اصرار داشتند، معصومین (علیهمالسلام) آن فرد را مورد حد قرار میدادند، زیرا از منظر دینی، مخفی بودن گناه و در برخی موارد تظاهر به دینداری اجتماعی (ولو از روی ریا) نسبت به علنیشدن گناه ارجحیت دارد. حرمت اقرار به گناه و تظاهر به بیگناهی و دینداری به دلیل پیامدهای فردی و اجتماعی بسیار است که میتواند جامعه ایمانی را متوجه خویش کند. اموری همچون قبحزدایی از گناه و تقدسزدایی از امور مقدس و در نهایت اضمحلال دین و بحران اجتماعی، مهمترین این پیامدها خواهد بود.
تدقیق در سیره معصومین
بنابراین به صرف برخورد رحمانی اهل بیت با گناهکاران نمیتوان درباره منظومه راهبری ایمانی ایشان نظر داد. باید شرایطی را که معصوم به فرد خاطی و گناهکار فرصت میدهد، سنجید، (گناه فردی یا اجتماعی. علنی یا در خفا و سپس آشکاری با اقرار، زن یا مرد، سلامت عادی جسمی یا شرایط ویژه بدنی [بارداری و بیماری]، برده یا آزاد، فقیر یا غنی، جاهل یا عالم به حکم و موضوع) این علاوه بر مواردی است که در برخورد با خاطی، بسیار سختگیرانه عمل میکردند و حتی نزدیکان و دوستداران ایشان هم مستثنی نبودند. در برخورد با متجاهران عمدی و معاندان و مخالفان دین نیز راهکار برخورد شدید، محاکمه و مجازات متناسب با جرم عناد با شعائر دینی و اخلال در امنیت روانی است.
بنابراین باید مجریان و سلبریتیهای مذهبی را از تبعات سخنان خویش آگاه و سعی در ارتقای علمی و معرفتی ایشان کرد. علاوه بر این، در هر سازمان یا مجموعه یا صنفی، ضوابط منسجم و نظارت بیشتری بر برنامههای موردپسند مخاطبان وجود داشتهباشد. همانگونه که در اروپا و امریکا، برنامههای تلویزیونی پرمخاطب، با بیشترین دقت علمی روی آنتن میروند و بعضاً برای برنامهای یک ساعته، دهها نویسنده و کارشناس درگیر تنظیم متون مربوطه هستند تا جریان افکار عمومی را به سمت مطلوب خویش هدایت کنند، مجریان این برنامهها، بر مبانی فکری همان موضوع مسلط هستند و میتوانند میهمان را به سمت مطلوب هدایت یا از خروج او از مواضع مطلوب تا حد ممکن جلوگیری کنند.
منابع در دفتر روزنامه موجود است