جوان آنلاین - مسعود صادقلو هنگام اجرا بیش از اندازه غمگین به نظر میرسید. آهنگها حس نداشتند و این اجرا، با روحیه سرد و برخورد منقبض خواننده، موجبات تعجب بسیاری از افراد حاضر در سالن را فراهم آورد.
صادقلو، کنسرت خود را با آهنگ غمگین شروع کرد، آهنگهای دوم و سوم هم به همین ترتیب، غمگین بودند و از همان ابتدا میشد صدای مخاطبان داخل سالن را شنید که با صدای بلند از خواننده میخواستند تا شادش کند.
خیلی عجیب بود که صادقلو بدون توجه به این درخواستها، اگرچه در ادامه، چند کار شاد هم اجرا کرد اما تقریبا لبخند به لب نیاورد و با روحیهای غمبار، فقط خواند. این رویکرد سبب شد تا وی ۱۴ آهنگ را در کمتر از ۵۵ دقیقه بخواند و رکورد کمترین مدت زمان کنسرت را به خود اختصاص دهد.
با این حال، اولین مشخصه کنسرت صادقلو، غمگین بودن شدید او در حین اجرا بود که هیچ حس خوشایندی را به مخاطب منتقل نکرد، بهطوریکه نتوانست شبی خاطرهانگیز برای دوستدارانش بسازد.
همچنین برخی رفتارهای خواننده در طول اجرا نیز با این گفته او در تناقض بود. مثلا وقتی برخی طرفداران، برای خواننده محبوبشان، فریادهای بلند میکشیدند، وی میگفت که «من نگرانم برات» یا وقتی آهنگ مسکن را میخواند، به مخاطبان گفت که انگار زورتون میاد یه «بیا بیا» بگین، ما داریم اینجا خودمونو . . . او سپس اجرای این آهنگ را متوقف کرد و به گروهش گفت که این آهنگ را از ابتدا بزنیم تا ببینیم میگویند «بیا بیا» یا نه.
همواره عرف است که خوانندگان در انتهای کنسرت خود، از مخاطبان میپرسند که کدام آهنگ را دوباره بخوانند و یا به رای مخاطبان احترام میگذارند و آهنگی که مردم یکصدا آن را فریاد میزنند را دوباره میخوانند. اما در اجرای شب گذشته صادقلو، وی نه از مخاطبان چیزی پرسید و نه مردم، به گمان اینکه کنسرت به این زودیها تمام نمیشود، آهنگ درخواستی خود را اعلام نکردند که ناگهان صادقلو، بدون هیچ مقدمهای، شب آهنگی را برای دومین باز خواند، خداحافظی کرد و رفت.
صادقلو در یک بخش از کنسرت خود، خیلی بیمقدمه گفت: من دوست دارم ایران از همه لحاظ سرآمد باشد. از نظر ثروت و سلامتی و هر چیز خوب. این صحبتها، با استقبال خوب مخاطب مواجه شد.
اما این اجرا، فارغ از موارد عجیب خود، خالی از حاشیه هم نبود. در حین اجرای آهنگ دوم، میکروفن قطع شد. برق صحنه برای یکی، دو دقیقه قطع شد تا این نقص برطرف شود. همچنین در حین اجرای یکی از قطعات، ساز یکی از نوازندهها به زمین افتاد که برای این اتفاق نیز وقفهای کوتاه در اجرا به وجود آمد.
صادقلو در این اجرا، آخرین آهنگ منتشرشده خود یعنی تو یه نفر را که چند روز پیش به بازار عرضه شده بود، اجرا کرد که با استقبال خوب مخاطبان همراه بود.
همچنین وی وقتی آهنگ هوسباز را خواند، رو به مخاطبان کرد و گفت که این، یک آهنگ قدیمیه و من از قدیم بودم.
صادقلو در این اجرا، آهنگهای رفت، دیوونهبازی، آخر شب، تو یه نفر، شب آهنگی، خفگی، زده بارون، چتر، یار قدیمی، بیعاطفه، مسکن و هوسباز را اجرا کرد.
نکته کنسرت شب گذشته، آهنگهای خوبی بود که اجرا شد. آهنگهایی که تماما جزو کارهای شاخص خواننده محسوب میشوند اما اینکه چرا صادقلو، با چنین روحیهای به کنسرت آمد و چنین رفتاری را با مخاطبان خود پس از ۷، ۸ ماه دوری انجام داد، مواردی است که خیلی از حضار داخل سالن خوشحال خواهند شد که خواننده محبوبشان هر چه زودتر به آنها پاسخ دهد.
شب راغب، شب مردم
راغب با گروه منظم و هماهنگش و با اجرای تلفیقی ترانههایی از موسیقی سنتی و پاپ، کاری کرد که مخاطبین تا دقایقی بعد از خروج از کنسرت او همچنان با شور و حرارت از او و گروهش حرف میزدند، حتی در سرمای هوای بیرون از سالن میلاد، در نمایشگاه بینالمللی تهران، در میان درختانی که همچنان برف بر شانه داشتند.
راغب از ابتدا کوشید گام به گام ترانههای شاد را کنار تحریرهای غمگین بنشاند و همین بود که «ای پادشه خوبان» و «مرغ سحر» و ابیاتی از حافظ را میان اجراها گنجاند و ترانههای محزونی همچون «همینه عشق»، «خیال میکردم عاشقت نمیشم»، «تو را که دیدم» را با همنوایی و همراهی حاضران در سالن اجرا کرد. در کنار این اجراها، راغب هوای مخاطبین نوجوان و جوانش که در سالن یکی دو تا هم نبودند، داشت و برای آنها «داری میری و بارونه» و چند ترانه شاد دیگر را اجرا کرد. علاوه بر این، راغب در میانه اجراهایش، نوازندگان گروهش را با ادبیاتی تمجیدآمیز و تحسینبرانگیز معرفی میکرد و فرصت کافی میداد تا هر یک از آنان برای دقایقی به تنهایی سالن دو هزار نفره میلاد را که جای خالی نداشت؛ تحت تأثیر قرار دهد.
این دو ویژگی یعنی تلفیق کارهای سنتی و پاپ، و آثار محزون و شاد که در ترانههای خود راغب نیز هویداست، کنسرت او را به یک سرگرمی جذاب تبدیل کرد و انرژی فوقالعادهای به مخاطبینش الهام کرد. راغب به خوبی میدانست مخاطبینش بعد از مدتها چه میخواهند و این بود که او کوشید به تمامی مایه بگذارد و سه بار بدون هیچ آهنگ و سازی، به صورت منفرد، ابیاتی را با حرارت و توان بالا خواند. جدیت او در اجرای این تحریرها، سالن را که تا لحظاتی پیش غرق در شور و سرور بود، ساکت میکرد. رویهمرفته میتوان گفت راغب نه اسیر جوّ سنگین سالن شد و نه به راه خود رفت.
چهار ماه اخیر، از سختترین و سردترین ایام موسیقی برای ایران بوده است. خوانندگان، نوازندگان، هنرمندان و اهالی موسیقی تحت فشار خردکنندهای قرار داشتند تا نسبت به آنچه در کشور میگذرد، واکنش نشان دهند. آنان در صفحات اجتماعیشان ابتدا طرف درخواست و پس از مدتی مورد حمله قرار میگرفتند که چرا محکوم نمیکنند یا تحریم نمیکنند. موضوع ناراحتکنندهتر این بود که هر گونه واکنشی از سوی اهالی موسیقی نزد کاربران شبکههای اجتماعی «مقبول» نمیافتاد.
جدیت او در اجرای این تحریرها، سالن را که تا لحظاتی پیش غرق در شور و سرور بود، ساکت میکرد. رویهمرفته میتوان گفت راغب نه اسیر جوّ سنگین سالن شد و نه به راه خود رفت
اگر خواننده یا نوازندهای سکوت میکرد، برخی آن را کافی نمیدانستند، اگر از طریق پست یا استوری واکنش نشان میداد، عدهای دیگر آن را اندک میخواندند و اگر هم جلوی دوربین میرفت و نسبت به واقعهای واکنشی سخت نشان میداد، بعضی دیگر خواستار تکرار آن واکنش در دیگر رخدادها میشدند. از سویی دیگر، برخی اظهارنظرهای افرادی غیرمسئول در مورد موضوعاتی کلی از جمله نحوه کنش سلبریتیها یا هنرپیشهها و خطکشیهای نامربوطی که عدهای انجام میدادند؛ شرایط را فرساینده و تحملناپذیر میکرد. تقسیمبندی هنرمند به «حکومتی» و «مردمی» یا توصیفهای توهینآمیز از سلبریتیها از این دست بود.
چند واکنش خردمندانه همچون عفو سیاسی یا گشادهرویی مسئولین نسبت به هنرمندان و پاسخگویی آنان به غیرمسئولها و علاوه بر این، گذر زمان، شرایط را برای زیست معمولی مردم که بیش و پیش از هر چیزی خواستار زندگی، فارغ از همه هیاهو و جنجالها هستند؛ فراهم کرده است.
برگزاری کنسرتها در شهرهایی غیر از پایتخت و اجرای هنرمندانه خوانندگان محبوبی همچون مصطفی راغب و دیگر خوانندگانی مانند رضا بهرام و گرشا رضایی و ضریبدهی رسانهای به اجراهای جذاب و متنوع موسیقیهای محلی که جشنواره امسال را به یک رویداد جذاب و تماشایی تبدیل کرده است؛ میتواند نشاط و شور اجتماعی را که پیشدرآمد همزیستی آگاهانه و انسجام واقعبینانه است؛ افزون کند.