سرویس بین الملل جوان آنلاین: مهدی خورسند، کارشناس مسائل چین و اوراسیا در خصوص وضعیت سرمایه گذاری چین در ایران بعد از تفاهم نامه ۲۵ ساله به «جوان آنلاین» میگوید: قبل از بررسی این مساله باید به ماهیت نگاه ما در داخل به شرکای تجاری و همکاری خارجی نگاه کنیم. در طول دولتهای پس از جنگ همواره نگاه به غرب از سوی دولتهای مختلف را شاهد بودیم و اوج آن به امضای برجام باز میگشت؛ جایی که در سال ۲۰۱۵ تیم مذاکره کننده دولت وقت توانستند توافق برجام را بین ایران و ۱+۵ تنظیم کنند. این فضای رفع تحریمها باعث گرایش کشورها برای همکاری با ایران از جمله روسیه و چین شد.
او ادامه داد: در این فضا بود که شی جین پینگ، رئیس جمهور چین در سال ۲۰۱۶ به ایران سفر کرد و بسته پیشنهادی بزرگ از جمله در حوزه انرژی و ترانزیت پیشنهاد داد، اما به دلیل سلطه نگاه دولت وقت به غرب و دنبال کردن این نگاه که کمپانیهای اروپایی و آمریکایی به ایران ورود خواهند کرد توجه خاصی به مسیر پیشنهادی چین به عمل نیامد و گفته شد به دلیل عدم استقبال ایران این سفر به نوعی ناتمام ماند و رئیس جمهور این کشور سعی کرد زودتر سفر خود را به پایان برساند.
این کارشناس مسائل چین و اوراسیا در ادامه افزود:، اما از سال ۲۰۱۶ تا سال ۲۰۱۸ که دولت وقت متوجه بدعهدی و عدم اقدام جدی از سوی غربیها برای اجرای برجام شد من معتقدم که برای برانگیختن حسادت غربیها وارد تقاضای تفاهم نامه بلند مدت با چین میشود. آقای ظریف در سال ۲۰۱۹ موضوع نهایی کردن متن تفاهم نامه ۲۵ ساله با چین را مطرح کرد که ارزش ۴۰ میلیارد دلاری را دارد. اما باز هم نگاه جدی برای به توازن رسیدن نگاه با غرب و شرق در کشور ایجاد نمیشود و کار محدود به تبادل اسناد شد.
او در ادامه اظهار داشت: با تغییر دولت و شعار دولت سیزدهم مبنی بر تغییر نگاه به همسایگان و تعادل در نگاه به غرب و شرق شاهد تحرکات عملیاتی کردن تفاهمات با کشورهای شرقی که مصداق بارز آن روسیه و چین است بودیم. بر این اساس مسئولیت روابط ایران و چین از آقای علی لاریجانی به آقای آقامحمدی از اعضای مجمع واگذار شد.
خورسند با بیان اینکه در حال حاضر انتظارات از روابط چین و ایران برآورده نشده است میگوید: چینیها برای توسعه نیاز به انرژی و قرارداد مطمئن و بلند مدت دارند. برای آنها مهم است که نماینده ایران برنامه مشخص برای عملیاتی کرن برنامهها را داشته باشد.
این کارشناس مسائل چین و اوراسیا در بخش دیگری از صحبتهای خود به ضرورت پیگیری منافع ملی کشور تاکید کرده و میگوید: سیاست زدگی برخی جریانهای سیاسی در موضع گیری، منافع ملی را به گروگان میگیرد. در شرایط امضای تفاهم نامه بین ایران و چین شاهد بودیم که این ادعا مطرح شد که میخواهند ایران را به چین بفروشند و ادعای فروش قشم و کیش به چین مطرح و شایعه شد که ساختار نظامی ما قرار است که در اختیار چین قرار گیرد که به لحاظ حقوقی غلط بود.
به گفته او این گونه مسائل چالشهای توسعه روابط اقتصادی با چین و یکی از دلایل مهم تمایل این کشور برای مشارکت با سایر کشورهای منطقه بوده است. چینیها فضای حاکم سیاسی و رسانهای کشور را دنبال میکنند. برای آنها نگاه کشور میزبان سرمایههای آنها مهم و حیاتی است.
این کارشناس مسائل چین و اوراسیا درباره راهکارهای عبور از این فضا میگوید: اول بکارگیری شخصی است که توان و ظرفیت بهره برداری برای همکاری بیشتر با چین را داشته باشد. از سوی دیگر ضرورت به کارگیری برنامه مشخص برای همکاری با چین (همانند برنامهای که الان با روسیه در زمینه همکاریهای تسلیحاتی، اقتصادی و ترانزیتی و ... داریم) است.
او با اشاره به طرحهای ترانزینی که در حوزه کریدورهای شمال و جنوب با روسها داریم میگوید: استفاده از ظرفیت کریدورهای شرقی و غربی نیز یک فرصت همکاری با چین است. رقبای منطقهای به خصوص ترکیه به دنبال بهره گیری از این فضا هستند؛ بنابراین نیازمند همکاری با ثباتی در این زمینه هستیم تا بتوانیم از فرصت فعلی نهایت بهره را ببریم.