سرويس بين الملل جوان آنلاين: اولویت دادن به مسئله محور مقاومت یکی از رکنهای سیاست کلان کشور تلقی میشود به طوری که در جهان امروز ایران را متولی و پدرخوانده محور مقاومت میدانند چراکه ایران در تاریخ معاصر نخستین کشور در منطقه و جهان است که سیاستهای استعماری امریکا و غرب را بدون هیچ کرنش و تعظیمی به چالش کشیده و اجازه نفوذ و دخالت آنها را نداده و حتی برای دفاع از این استقلال و اقتدار تا سرحد جنگ تمامعیار با مستکبران پیش رفته است. ایران بعد از انقلاب الگوی موفق و کارآمدی از اتکا به توان داخلی و خودباوری ملی است که بدون هیچگونه وابستگی کوشیده نیازها و احتیاجات خود را تأمین کند و به پیشرفتهای خارقالعادهای در بخش هوا و فضا، پزشکی، نظامی، مهندسی و... دست پیدا کند. البته موضوع محور مقاومت یکی از شعارها و پیامدهای اصلی انقلاب اسلامی هم بوده است، به طوری که با تشکیل جمهوری اسلامی بحث صدور انقلاب از سوی انقلابیون و به رهبری امام خمینی (ره) مطرح شد، اما در آن دوران به دلیل جنگ تحمیلی و تبعات حکومت برآمده از انقلاب چندان عملیاتی نشد، ولی با شروع دوران زمامداری مقام معظم رهبری این خواسته و شعار انقلاب با تشکیل سپاه قدس جلوه عینی و واقعی به خود گرفت و عملیاتی شد. هدف از این شعار و مقدمهچینی برای تبلور این خواسته انقلاب در درجه نخست، تضمینی برای استمرار و بقای یک نظام برآمده از انقلاب مردمی است و همچنین الگو و نقشه راهی برای سایر مسلمانان و مستضعفان جهان است تا با مستکبران و امپریالیسم جهانی مقابله کنند. بر این اساس نیاز است که جامعه و جهان اسلام برای این اهداف متعالی آماده و فراهم شود. البته توسعه محور مقاومت برخلاف ادعای برخی بدخواهان و معاندان بدان معنا نیست که ایران به دنبال یک پروژه ایدئولوژیک حلال شیعه در منطقه و یا توسعه قلمرو سرزمینی خود است، چراکه محور مقاومت امروزه مرزهای مذهبی و جغرافیایی را درنوردیده و الزاماً شامل کشورهای شیعهمذهب و مسلمان نیست و حتی مرز جغرافیایی هم نمیشناسد به طوری که امروز کشورهایی مانند ونزوئلا، یمن، لبنان و... عضوی از محور مقاومت هستند بیآنکه مرز جغرافیایی یا دین مشترک با جمهوری اسلامی ایران داشته باشند. از این رو ایران در تلاش است کشورهایی که در مسیر استقلالخواهی و جلوگیری از نفوذ بیگانگان قیام میکنند را با آگاهیبخشی و مشاوره کمک کند تا این کشورها استقلال و اقتدار خود را بهدست آورند، اما این سؤال مطرح میشود که از جنبه سیاسی لزوم تشکیل محور مقاومت چیست؟ و چرا کشور باید در این ارتباط هزینه و سرمایهگذاری کند؟
استقلال و آزادی
استقلال و آزادی یکی از اساسیترین اصول وجودی هر کشور است چراکه وابستگی و اسارت خواست قدرتهای امپریالیستی است، به طوری که یکی از مهمترین اهداف و برنامههای امپریالیسم که در رأس آن امریکا قرار دارد، میکوشند تا کشورهای هدف چه از لحاظ سیاسی و چه از لحاظ اقتصادی و امنیتی استقلال و خوداتکایی نداشته باشند. عموماً کشورهای مطلوب و هدف استعمارگران، کشورهای استبدادزده و دیکتاتوری همچون ایران دوران پهلوی یا عربستان و امارات کنونی که از نظر شاخص دموکراسی از حداقلها هم برخوردار نیستند، هستند. دلیل این امر هم خواست و پروژه کشورهای استعماری است که با تمام قوا تلاش میکنند این کشورها را در چنبره خود حفظ و محفوظ کنند چراکه در یک کشور استبدادزده همچون عربستان یا ایران قبل از انقلاب است که میشود قوانین و پروژههای استعماری را بدون هیچ نگرانی و مشکلی اجرایی کرد. به بیان دیگر کشورها هدفی برای استعمارگران هستند که گاو شیرده برای امریکا باشند یا قوانینی همچون کاپیتولاسیون را بتوان در آن کشورها اجرایی کرد. از این رو کشور ایران و محور مقاومت دقیقاً نقطه مقابل این خواسته امپریالیسمهاست. پس نخستین دلیل لزوم تقویت محور مقاومت یقیناً همان استقلال و آزادی یک کشور است که شهروندان احساس غرور و عزت ملی کنند.
توان نظامی و قدرت دفاعی
تردیدی نیست در دنیای کنونی همچون گذشته مقوله نظامی و توان دفاعی نقش مهمی را در تعریف جایگاه و نقش بینالمللی کشورها ایفا میکند. به بیان سادهتر در جهان امروز با تمام سازوکارهای بینالمللی که بعد از جنگ جهانی دوم برای آن تعبیه شده، اما هنوز دنیا بر پایه نیرو و توان نظامی استوار است، چراکه اگر کشوری از جنبه نظامی ناتوان باشد عملاً مورد تاخت و تاز دیگر کشورها به روشهای نوین امروزی قرار میگیرد. پس جدا از تعاریف و اصلاحات پرطمطراق که بیشتر جنبه تئوریک دارد، دنیای امروز ما یک زبان را به خوبی میفهمد و آن هم زبان زور و قدرت نظامی است. ایران امروز خوشبختانه با توسل به توان و تجهیزات پیشرفته و گسترده نظامی توانسته هرگونه تهدید و چشمداشتی را از کشور دور کند به طوری که ایران بعد از جنگ جهانی دوم اولین و تنهاترین کشوری در دنیا لقب گرفت که توانست به خاک و پایگاه امریکاییها حمله کند یا پهپاد پیشرفته و جاسوسی امریکا را مورد هدف پدافند هوایی قرار دهد. اگر اقتداری که امروز ایران از آن برخوردار است در دوران پهلوی اول حتی ذرهای متناسب با آن زمان داشت یقیناً در جنگ جهانی دوم قحطی بزرگ در ایران روی نمیداد که استعمارگران جیرههای غذایی ایرانیان را برای تأمین نیاز سربازان انگلیسی در جنگ از کشور خارج کنند که بر پایه آن چند میلیون نفر انسان بر اثر گرسنگی در ایران تلف شوند تا ایران ننگ «پل پیروزی متفقین» را با خود یدک بکشد یا در دوران پهلوی دوم نفت کشورمان را با قراردادهای ننگین به تاراج ببرند و بیشرمانهتر اینکه در کشور علیه دولت مردمی مصدق کودتای نظامی انجام دهند. از سوی دیگر این قدرت نظامی محور مقاومت بود که توانست اشغالگران اسرائیلی را از جنوب لبنان در جنگ ۳۳ روزه یا آتشبس دو روزه در نوار غزه در فلسطین، داعش در عراق، گروههای جهادی و تکفیری از سرزمین سوریه و دفاع شش ساله نیروهای حوثی در مقابل دشمن تا دندان مسلح سعودی و متحدانش با اقتدار پیروز کند.
اما نکته حائز اهمیت در تقویت محور مقاومت جدا از مسئله اقتدار و خودکفایی کشور تأکید بر این مهم است که امروز ایران میتواند با اتکا به پتانسیل و توان محور مقاومت جدا از اینکه در عرصه بینالمللی نقش سازنده داشته باشد، بلکه مانع توسعهطلبیها و یکجانبهگریهای دشمن چه در منطقه و جهان شود. اگر در جهان کنونی فجایعی همچون معامله قرن در نطفه خفه میشود یا طرحهای صلح چه در افغانستان، یمن، فلسطین و... بدون حضور ایران به شکست میانجامد تنها و تنها به این دلیل است که دشمنان سعی میکنند آگاهانه ایران را مدنظر قرار ندهند، اما این امر ممکن نیست، چراکه دنیا بیش از این نمیتواند اقتدار ایران را کتمان کند. از سوی دیگر همچنین از بُعد اقتصادی کشورهای محور مقاومت خود بازارهای هدفی هستند که کشورمان میتواند به همه این کشورها صادرات داشته باشد یا منافع خود را پیگیری کند.