سهمخواهی، عنوان کلمهای است که این روزها از دهان تنی چند از اعضای شورای شهر تبریز نمیافتد. واقعا سهمخواهان در مجموعه مدیریت شهری و شورای شهر تبریز چگونه وجود خارجی پیدا کردهاند و از کجا آمدهاند؟
سوال مهم در شرایط موجود این است که ضرورت ورود دستگاههای نظارتی در عرصه مدیریت شهری با وجود این اشخاص و گروهها که این روزها از زبان برخی شورای شهر تکرار میشود تا چقدر امکان پذیر خواهد شد؟
محمدحسین استوتچی یکی از حامیان پر و پا قرص کارگران در شورای شهر تبریز معتقد است با وجود وضع موجود ما در اداره شهرداری ماندهایم و فعلا لازم است که به اداره شهرداری بپردازیم تا بعدها نوبت به خود شهر برسد!
واقعا قضیه چیست و مقصر اصلی سهمخواه چه کسانی هستند؟ آیا شورای شهر تبریز خطر عمدهای از بابت تضییع شهر و شهروندی با وجود این فریادها احساس میکند؟ چرا این روزها اوضاع شهر که به کنار، حتی حال و روز خود مدیریت شهری خوب نیست؟!
آیا موضوع ثبات شغلی کارگران میتواند بهعنوان سهمخواهی و باقی قضایا مورد معامله قرار گیرد؟ گفته میشود دستهایی پشت پرده در حال از بین بردن آخرین امید در باره ثبات شغلی و حق و حقوق کارگران زحمتکش این مجموعه است.
در این باره آش طوری شور شده است که یکی از اعضای شورای شهر تبریز با لحن تندی درخواست کرده تا کارگران شهرداری تبریز قرارداد جدید خود را تمدید نکنند؟!
رئیس فراکسیون کارگری شورای شهر تبریز در واکنش به یک اقدام عجیب شهرداری تبریز در خصوص بخشنامهای که میتواند ثبات شغلی و احقاق حقوق کارگران شهری را به مخاطره جدی بیندازد گفته است، پشت پرده شرکتهای تامین نیروی تازه وارد و آماده ورود به بازار پیمانی نیروی انسانی را افشا خواهد کرد.
او ابتلا به کرونا را باعث فراموشی مدیریت شهری در موضوع کارگران و حفظ و ثبات شغلی آنها دانسته است.
کریم صادقزاده سوال جالبی را مطرح کرده است که چرا با اینکه مدیریت شهری بارها و بارها قول جدی و در شرف وقوع تبدیل وضعیت کاری آنها را در جهت امنیت شغلی و مالی توام با عدالت اجتماعی داده است؛ اکنون با فراهم کردن ورود شرکتهای واسطه و تازه وارد در موضوع نیروی انسانی این امر مهم را در جهت عکس گفتههای خود، وارد میدان شده است؟
پیمانیهای پشت پرده چه کسانی هستند؟
آیا در مجموعه شورا و شهرداری میتواند حضور پر رنگ دستهای پنهان با وجود ۱۳عضو شورای شهر که گویا بر مسوولیت نظارتی خود واقف هستند، اتفاق بیافتد؟ آیا سال آخر شورای شهر و انتخابات میتوانند کدهای این دستهای آلوده باشند؟!
محمدحسین استوتچی دیگر عضو شورای شهر تبریز هم به این موضوع اشاره میکند و میگوید در خصوص تبدیل وضعیت اخباری مبنی بر اعمال سهم برای تبدیل وضعیت به گوش ما رسیده است که اگر شایعه است، اعضا آن را اعلام کنند.
جالب اینکه موضوع تبدیل وضعیت کارگران شهرداری تبریز با وجود اینکه در بسیاری از شهرهای کشور به اتفاق شیرینی برای قشر کارگری بدل شده است، در کلانشهر تبریز روی دیگر سکه است.
گویا امنیت شغلی کارگران تامین نیرو و این همه تعلل در به انجام رسیدن کار به هر بهانهای، رونق حضور پیمانکاران را در شهرداری تبریز داغتر کرده است.
انفعال در شورای شهر تبریز
انفعال شورای شهر در موضوعات مختلف مورد بحث قرار میگیرد و در این مورد نیز به غیر از معدود افراد اعضای شورای شهر بقیه مهر سکوت بر لب، فقط نظارهگر شدهاند.
مسعودیریحان، دیگر عضو شورای شهر در یکی از جلسات متذکر شده است که یکی از وظایف مهم شورای شهر نظارت بر عملکرد شهرداری تبریز است و ادامه داده است: بنده تاکنون چندین مورد تحقیق، تفحص و نامه نوشتهام و مشخصات کامل دادهام ولی تاکنون جوابی دریافت نکردهام.
از این قبیل انفعالات در موضوع عاجل تبدیل وضعیتها که اکنون به بحران پیش رو برای امنیت شغلی کارگران بدل شده است نیز دیده میشود.
به جای پیگیری و به انجام رساندن موضوعی که میباید مثل بسیاری از شهرها در تبریز نیز اتفاق میافتد، اکنون بسیاری از اعضا یا سکوت اختیار کردهاند و یا با توضیحاتی همچون کار تبدیل وضعیت قرارداد کارگران همچنان در دست اقدام است، سخنان ملالآور خود را تکرار میکنند و وضعیت را به جایی رساندهاند که رسما عضو شورای شهر از تنزل ثبات قراردادی میگوید: «قرار بود تبدیل وضعیت پرسنل تامین نیروی شهرداری تبریز در هفته کارگر رونمایی شود ولی متاسفانه در این هفته شاهد تنزل ثبات قراردادی این عزیزان بودهایم».
این گفتههای عضو فراکسیون کارگری شورای اسلامی شهر تبریز را اینگونه میتوان توضیح داد که با وجود همه مشکلاتی که میتوانست از طریق قانونی بر شرکت طرف قرارداد همشهری شهرداری تبریز متصور بود، با وجود اینکه نیمی از سهام این شرکت متعلق به مجموعه شهرداری تبریز است،کارگران طرف قرارداد با این شرکت حداقل در امان دستهای سهمخواه بیرونی بودند و از طرفی با نظارت یکپارچه در پرداخت حق و حقوق کارگران با کمترین میزان تخطی امکانپذیر بوده و در بخشنامه جدید و هجوم پیمانکاران متعدد این امکان را از بین میبرد.
وضعیت کارگران تامین نیروی که حتی عدهای در شرف بازنشستگی هستند، متاسفانه برگشت به سالهای بلبشو و تعدد پیمانکاران در چند دهه قبل است که علاوهبر عدم ثبات شغلی مشکلات فراوانی برای قشر کارگر ایجاد میشد.
کریم صادقزاده از سکوت رئیس شورای شهر تبریز هم گفته است و درخصوص بخشنامه اخیر، نام افرادی عالیرتبه در شهرداری تبریز برده و چنین ادامه داده است: زد و بندهای پشت پرده برخی از آقایان باعث صدور این بخشنامه شده است.
او نتیجه این اتفاق را استثمار کارگران و پرسنل تامین نیرو دانسته و گفته است: میخواهند با حق و حقوق کارگران زحمتکش برای اهداف خاص امتیاز بدهند.
صادقزاده تهدید کرده است که در صورتی که آقایان از این تصمیم برنگردند، بهعنوان عضو کمیسیون تحقیق، نظارت و ارزیابی شورای اسلامی شهر پشت پرده این تصمیم عجولانه در مورد بازگشت دلالان را فاش خواهد کرد.
شهردار تبریز و امنیت شغلی کارگرانش!
اکنون مجموعه شهرداری تبریز با چالش از بین بردن امنیت شغلی کارگران خود روبه روست و از زمره آقایان تصمیمگیرنده عجول در گفتههای کریم صادقزاده نیز به شمار میآید که مجموعه شهرداری نتوانسته در این موضوع تا این لحظه موفق عمل کند و در حد وعده و وعید متوقف شده است، چراکه عضو شورای شهر تبریز معتقد است بهعنوان نمونه شهردار ارومیه تمام پرسنل تامین نیروی شهرداری این شهر را با تبدیل وضعیت به موقع ارتقا داده است ولی در تبریز در حال از بین بردن امنیت شغلی کارگران هستیم که باید به این کارها گریست!
او از بردهداری نوین هم اسم برده است و گفته است: پرسنلی که با این شرکت قرارداد دارند، علاوهبر دارا بودن امنیت شغلی؛ میتوانند به راحتی از خدمات مراکز درمانی و رفاهی شهرداری تبریز بهرهمند شوند در حالی که با تغییر این وضعیت، بردهداری نوین پیمانکاری تداعی خواهد شد.
با این اوضاع هر چند موضوع امنیت شغلی کارگران از اهمیت بالایی برخوردار است اما از اظهارنظر صریح تک تک اعضای شورای شهر و تعیین ضربالعجلی برای ارتقاء امنیت شغلی کارگران خبری نیست؟!
آیا برای جلوگیری از نارضایتی عمومی در مجموعه شهری شهرداری تبریز، لازم نیست اقدام عاجل و موثری صورت گیرد؟ اعضای شورای شهر اگر با مماشات خود جریان عمرانی شهر را کندتر و کندتر کردهاند و به قول عضو شورای شهر در اداره شهرداری ماندهاند تا چه رسد به اداره شهر، بهتر نیست به خود تکانی دهند و ماجرای کارگری تبریز را به جد پیگیری و به سرانجام قراردادهای مستقیم با شهرداری تبریز برسانند؟
چرا شهرداری تبریز همچون دیگر شهرها توان ورود مستقیم به قراردادهای کارگری را با وجود خالی بودن پستهای گوناگون، تاکنون نداشته است؟ چرا دغدغه کارگران در شهرداری تبریز در حال تبدیل شدن به امتیازدهی و سهمخواهی با موضوع دستهای پنهان میتواند باشد؟ مقصر اصلی این ماجرا در کنار کمکاری مجموعه شهرداری، آیا شورای شهر تبریز نیست؟ چرا شورای شهر تبریز در این موضوع دچار استیصال است و در چنته خود چیزی به جز در حال پیگیری هستیم، ندارند؟!