سرویس اقتصادی جوان آنلاین: به گزارش «جوان»، نفت یکی از مهمترین دلایل حضور نظامی امریکا در سراسر جهان است و سنتکام وظیفه حراست از منافع اقتصادی و نفتی این کشور را برعهده دارد. داستان عراق و امریکا در سال ۲۰۰۳ به اوج خود رسید؛ جایی که جرج بوش، رئیسجمهور وقت امریکا به بهانه تسلیحات هستهای رژیم وقت عراق به این کشور حمله کرد و در این میان، دیکچنی یکی از محورهای طرحریزی این حمله بود. رسانههای امریکایی چند سال پس از حمله نظامی امریکا به عراق نوشتند که دیکچنی، رئیس اسبق شرکت نفتی هالیبرتون نقش اصلی را در متقاعد کردن بوش برای حمله به عراق داشته است.
چنی کیست؟
او در سال ۱۹۹۱ که امریکا کویت را آزاد کرد، جرج بوش پدر را متقاعد کرد دست به اقدام نظامی بزند. حضور چنی در بخش خصوصی از سال ۱۹۹۳ و با پیروزی دموکراتها شروع شد. در ژانویه این سال بعد از پیروزی دموکراتها در انتخابات، چنی وزارت دفاع را ترک کرد و به مؤسسه آمریکن اینترپرایز پیوست. در سال ۱۹۹۴ اولین ثمره این فعالیتها بهبار نشست؛ نورسلطان نظربایف، رئیسجمهور قزاقستان او را بهعنوان یکی از اعضای ۱۲ نفره هیئت مشاوران نفتی خود برگزید و از همین طریق و با استفاده از این سمت بود که چنی توانست کنسرسیوم خط لوله نفت خزر برای انتقال نفت میدان «چنگیز» بهخارج را ایجاد کند.
وی در سال ۱۹۹۵ پاداش خود را به دلیل فعالیت در این زمینه دریافت کرد و به عضویت هیئتمدیره «هالیبرتون» منصوب شد. «دیوید لزار»، رئیس هیئتمدیره شرکت هالیبرتون در مورد چنی گفته بود: او به ما امکان دستیابی به نفت را در منطقه خزر داد که بیشک هیچ فرد دیگری در بخش نفت نمیتوانست چنین کاری انجام دهد.
او در دورانی که امریکا طرح نفت در برابر غذا را با عراق اجرا میکرد، فساد گستردهای در این باره داشت و علاقه ویژه وی به نفت عراق، موضوعی نیست که بتوان آن را کتمان کرد، به طوری که مقامات وقت دولت امریکا بعدها نوشتند وی در جلساتی که به عراق اختصاص داشت، از اعداد و ارقام نفت این کشور میگفت. شاید به همین دلیل بود که امریکاییها پس از فتح بغداد، نخستین ساختمانی را که به تصرف خود درآوردند، وزارت نفت این کشور بود.
پس از حمله
با تغییر رژیم در عراق، شرکتهای امریکایی و تسلیحاتی با هدایت دیکچنی وارد سرزمینی شدند که دومین ذخایر دست نخورده دنیا را داشت؛ شرکتهای امریکایی از قبیل شورون، اگزون موبیل، هالیبرتون و همچنین شرکتهای غربی مانند شل و توتال جای خود را در عراق باز کردند و در قراردادهایی شیرین، توسعه میادین نفتی عراق را برعهده گرفتند.
این شرکتها که حمایت دولت امریکا را در پس خود دارند، کاملاً منافعی همسو با کاخ سفید دارند و حتی در اختلافات دولت مرکزی و کردستان عراق، از این کارت به بهترین شکل استفاده میکنند. علاقه ویژه امریکا به نفت عراق، اما با رقبای جدیتری از حمله چین و روسیه مواجه شده است، به همین دلیل امریکاییها دوست ندارند بینالنهرین را ترک کنند.
اهمیت عراق برای بازار
حسین قاسمی از کارشناسان حوزه انرژی با اشاره به حمله امریکا به عراق در مارس ۲۰۰۳ میلادی به مهر توضیح داد: طی گزارشات موجود سالانه حدود ۳۰۰ میلیارد دلار هزینه جنگ با عراق در نظر گرفته شد که این رقم، بودجه تصویب شده برای وزارت دفاع امریکا بوده است که اگر به این رقم هزینههای درمان و سایر افزایش هزینهها را اضافه کنیم، به رقمی بالغ بر ۳ تریلیون دلار میرسیم.
قاسمی با بیان اینکه عراق به عنوان دومین تولیدکننده نفت اوپک از اهمیت ویژهای برای بازار نفت برخوردار است، تصریح کرد: امریکا با حضور در عراق هدف ایجاد پایداری در بازار نفت را دنبال میکند، چراکه این پایداری نوعی امنیت را برای بازار نفت به همراه دارد.
وی گفت: شاید مصرفکنندگان مشکلی با تأمین نفت مورد نیاز خود با قیمتهای مختلف نداشته باشند، اما آنها این مهم را در نظر دارند که اگر روزی نفت (تولید نفت) در بازار کاهش یابد چه سرانجامی خواهند داشت.
این نکته میتواند دلیلی برای حضور امریکاییها در عراق باشد. انرژی در حقیقت ستون فقرات اقتصاد جهان است، به همین دلیل ایران فارغ از تعهداتی که دارد تنگه هرمز را که در نتیجه استفاده از آن ۱۷ درصد نفت جهان تأمین میشود، نمیبندد.
میزان صادرات نفت عراق به امریکا که عمدتاً از نفت سنگین بصره تأمین میشود، حدود ۵۲۰ هزار بشکه در روز است که ۱۰۰ هزار بشکه بیش از صادرات نفت عربستان به امریکاست که این رقم را از سال ۲۰۰۳ میلادی تاکنون تقریباً حفظ کرده است. این در حالی است که امسال صادرات نفت عربستان به امریکا کاهش داشت و طبق آخرین آمار در اکتبر ۲۰۱۹ میلادی میزان صادرات نفت عربستان به امریکا ۴۲۰ هزار بشکه در روز بوده است. این اختلاف خود به تنهایی میتواند یکی از جذابیتهای حضور امریکا در عراق باشد.