کد خبر: 980800
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۸ - ۲۳:۱۷
گفت‌وگوی «جوان» با پژوهشگر حوزه جمعیت و نویسنده مجموعه «جنگ جهانی جمعیت»
بخشی از کارشناسان ما به اشتباه تصور کردند برخی شاخص‌های جمعیتی جابه‌جا شده و رفتار فرزندآوری ما تغییر کرده و به‌واسطه برخی روش‌های غلط در محاسبه شاخص‌های جمعیت‌شناسی این اتفاق افتاد. اما عده‌ای تعمداً این کار را کرده‌اند و من قائلم این عده با سوگیری‌های سیاسی تلاش کردند و در صدد بودند که نرخ باروری ما را بالاتر از آنچه هست وانمود کنند تا از مسئولان و مردم رفع نگرانی کنند تا اتفاقی جدی در این حوزه نیفتد. معتقدم متأسفانه دولت فعلی ما به هیچ وجه زیر بار نگرانی‌ها درباره آینده جمعیت نمی‌رود
زهرا چیذری
سرویس زنان جوان آنلاین: یک جنگ جهانی خاموش و بی‌صدا که در لایه‌های پنهان در حال رخ دادن است. جنگ تحمیلی هشت ساله ایران و عراق با شلیک خمپاره، توپ و تانک و بمباران همراه بود و تعداد بسیار زیادی کشته و زخمی بر جای گذاشت و بسیاری از مردم کشورمان در مسیر دفاع در این جنگ به شهادت رسیدند. اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ بود که کشورمان وارد جنگی تازه شد. این بار نه توپی و تانکی در کار بود و نه تهاجمی آشکار. لشکرکشی صورت گرفته در ذهن و فکر افراد اتفاق افتاد و موجب شد به شکلی آرام و بی صدا رشد موالید در کشورمان به زیر سطح جانشینی برسد و افراد بسیاری متولد نشوند! بخشی از این ماجرا از خارج از کشور و نهاد‌های بین‌المللی همچون صندوق جهانی پول و صندوق جهانی جمعیت و سازمان جهانی بهداشت هدایت می‌شد و بخشی دیگر در داخل بود! جریانی که برنامه پنج ساله کنترل و تحدید موالید را ۲۵ سال ادامه داد تا این تحدید شمایل یک تهدید جدی را به خود بگیرد. نامه اخیر وزیر بهداشت به رهبر انقلاب و صحه گذاشتن وی بر دستکاری آمار رشد جمعیت هم بخش دیگری از ماجرا را نشان می‌دهد، اما پشت پرده این دستکاری آماری چیست و این ماجرا با چه اهدافی و از کجا هدایت می‌شود؟ صالح قاسمی پژوهشگر حوزه جمعیت و نویسنده مجموعه کتاب‌های «جنگ جهانی جمعیت» ضمن ترسیم وضعیت فعلی و سیمای آینده جمعیت کشور، به این سؤالات ما پاسخ داده است.

شما به عنوان پژوهشگر حوزه جمعیت شرایط فعلی کشورمان را در این زمینه چگونه ارزیابی می‌کنید؟
لازم است مردم ما و همین طور نخبگان و به‌ویژه مسئولان این حقیقت را بدانند که امروز در شرایط جمعیتی خوبی نیستیم و تحولات جمعیتی ما بسیار نگران‌کننده است. ما امروز در شرایط هشدار جمعیتی هستیم و در آستانه ورود به بحران گسترده و همه‌جانبه جمعیت قرار داریم، زیرا تمام شاخص‌های جمعیتی ما اعم از نرخ رشد جمعیت، نرخ باروری، نرخ سالمندی، نرخ موالید و شاخص‌های دیگر همه روندی نامطلوب دارند و همه این‌ها به ما می‌گویند آینده جمعیتی ما تاریک و نگران‌کننده است.

آقای قاسمی! سال ۹۶ بود که اعلام شد رشد جمعیت و نرخ باروری به حد جانشینی رسیده است، اما نامه اخیر وزیر بهداشت به رهبر معظم انقلاب نشان می‌دهد این آمار درست نبوده و بنا به تعبیر دکتر نمکی «اشتباه آماری انجام شده یا سوءنیتی در گذشته» موجب شده تا این آمار غلط ارائه شده و برنامه‌ریزان جامعه را به اشتباه بیندازد. از سوی دیگر وقتی به سراغ آمار‌ها و گزارش‌های جهانی هم می‌رویم با تغییر و دستکاری اعداد و ارقام مربوط به نرخ رشد جمعیت کشورمان مواجه می‌شویم. به طور نمونه دفتر جمعیت سازمان ملل در گزارش سال ۲۰۱۷ نرخ باروری ایران در بازه ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ و ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ را ۷/ ۱ و ۸۷ /۱ فرزند به‌ازای هر زن اعلام کرده که در گزارش سال ۲۰۱۹ خود این نرخ‌ها را به ۹۱ /۱ و ۱۵/ ۲ تغییر داده است! از نگاه شما به عنوان کسی که پژوهش‌های گسترده‌ای در حوزه جمعیت دارید پشت پرده این دستکاری‌های آماری چیست؟
من قائلم علاوه بر علت‌های داخلی مثل تغییر سبک زندگی، مشکلات اقتصادی و قانونگذاری‌های غیرکارشناسانه اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ و اجرای غیرکارشناسانه این قوانین بنا بود با رصد دائمی تحولات میدانی همراه باشد، اما این رصد انجام نشد و به جای پنج سال ۲۵ سال ادامه پیدا کرد در کنار همه این‌ها از خارج از کشور جریانی به دنبال مدیریت جمعیت نه فقط ایران بلکه تمام کشور‌های اسلامی بوده است. مستنداتی وجود دارد که غرب بعد از آنکه خودش به شکل ناموفق از پنجره جمعیت عبور کرد و رفتار فرزندآوری مردم در کشور‌های غربی و به خصوص ایالات متحده اجرایی نشد دنیای غرب سیاستی دوگانه را در مسئله فرزندآوری در پیش گرفت و استانداردی دوگانه وضع کرد به این صورت که مردم کشور‌های خودشان را به فرزندآوری ترغیب کردند، اما در همین زمان مردم شرق و کشور‌های اسلامی را به کنترل جمعیت ترغیب و تشویق کردند. ایران هم یکی از این کشور‌ها بود.

غرب چگونه و با چه سازوکاری می‌تواند مدیریت جمعیت کشور ما را در دست بگیرد؟
در کنفرانس ICTD در سال ۱۹۹۴ در قاهره مصر از کشور‌های اسلامی از جمله ایران تعهد گرفته شد تا جمعیتشان را کنترل کنند. در این راستا مشوق‌هایی به ایران دادند و وام‌هایی به کشورمان پرداخت شد و گفتند ایران تحت یک پروپاگاندای شدید رسانه‌ای- انفجار جمعیت در حال وقوع است و بحران گرسنگی در پیش داریم، بنابراین مسئولان وقت کشور را به این نتیجه رساندند که باید سیاست‌های جمعیت تغییر کند و کشور را به سمت کنترل جمعیت و کاهش موالید سوق دادند. از سوی دیگر این سیاست به جای پنج سال ۲۵ سال پیش رفت و بلایی که امروز گرفتارش هستیم را به‌وجود آورد. جالب اینجاست که وقتی با هشدار‌های برخی کارشناسان و انذار‌های رهبر انقلاب بنا شد تا سیاست‌های کشور به افزایش فرزندآوری تغییر کند و سیاست‌های کلی جمعیت ابلاغ شد همین نهاد‌ها و همین گفتمان غالب جهانی شروع کرد به مقاومت و مخالفت کردن. من قائلم همین امروز هم مثل دهه‌های ۶۰ و ۷۰ که پروژه کنترل جمعیت شروع شده و امروز که اصلاح الگوی فرزندآوری و افزایش جمعیت در دستور کار است در هر دوی این دو جریان دخیل شده‌اند؛ یکی جریانی که با غفلت به دشمن ما کمک کرده‌اند و دوم جریانی که حتماً خیانت کرده‌اند؛ بنابراین پاسخ من به این سؤال که شما آمارسازی‌ها در حوزه جمعیت را غفلت می‌دانید یا خیانت؟ من تأکید می‌کنم هر دوی این‌ها درست است. بخشی از کارشناسان ما به اشتباه تصور کردند برخی شاخص‌های جمعیتی جابه‌جا شده و رفتار فرزندآوری ما تغییر کرده و به‌واسطه برخی روش‌های غلط در محاسبه شاخص‌های جمعیت‌شناسی این اتفاق افتاد. اما عده‌ای تعمداً این کار را کرده‌اند و من قائلم این عده با سوگیری‌های سیاسی تلاش کردند و در صدد بودند که نرخ باروری ما را بالاتر از آنچه هست وانمود کنند تا از مسئولان و مردم رفع نگرانی کنند تا اتفاقی جدی در این حوزه نیفتد. معتقدم متأسفانه دولت فعلی ما به هیچ وجه زیر بار نگرانی‌ها درباره آینده جمعیت نمی‌رود. من به طور دقیق و کارشناسانه می‌گویم دولت سیاست‌های جدید جمعیت را کاملاً نادیده گرفته است.

شما اشاره داشتید که دستکاری در آمار جمعیتی بخشی عامدانه و بخشی ناشی از غفلت است. بر مبنای چه استدلال و شواهدی چنین اظهار نظری دارید؟
من تأکید دارم که قطعاً هر دوی این‌ها وجود دارد و برای هر دو مورد شواهدی دارم. کسانی را می‌شناسم که با وجود آنکه آمار‌ها و داده‌های علمی را با آنان مطرح کردیم به هیچ وجه حاضر نشدند نظرشان را تغییر بدهند و گاهی در برخی موارد و در برخی جا‌ها صحبت‌هایی داشتند که ما کاملاً متوجه شدیم این آمارسازی‌ها عامدانه اتفاق می‌افتد، اما کسانی هم بودند که موافق طرح‌های کاهش جمعیت بودند و آمار‌های رسیدن جمعیت به سطح جانشینی را قبول داشتند، اما پس از تبیین علمی موضوع آن را پذیرفتند. ما این اطلاعات را خدمت دکتر اکبری مشاور وزیر بهداشت ارائه دادیم و ایشان در پیگیری‌هایی که داشتند به اینجا رسیدند که نرخ باروری اعلام شده بر اساس سرشماری سال ۹۵ اشتباه بوده و روند رشد نرخ باروری کشورمان همچون قبل همچنان کاهشی است.

اشاره داشتید بخشی از اتفاقی که در حوزه جمعیت در کشورمان رخ داد ریشه در خارج از کشور دارد. چه اهدافی پشت پروژه کاهش جمعیت کشور‌های مسلمان است و از کجا هدایت می‌شود؟
جمعیت یکی از مؤلفه‌های اصلی اقتدار و قدرت تمدن‌ها و کشورهاست. وقتی غرب متوجه شد این مؤلفه قدرت را از دست داده تصمیم گرفت تا این مؤلفه اقتدار را از رقیب خودش یعنی تمدن شرق بگیرد. نهاد‌های بین‌المللی مثل WHO، UNFBA و خیلی از این نهاد‌ها را به استخدام درآورد برای اینکه کشور‌های تمدن شرق و به‌خصوص کشور‌های اسلامی را برای کنترل جمعیت مجاب کند چراکه اگر رشد جمعیت در کشور‌های شرقی همین طور ادامه پیدا می‌کرد قدرت تمدن غرب و تمدن امریکایی طی دهه‌های آینده به اضمحلال می‌رفت. برای این اتفاق سند وجود دارد. سند NSSM۲۰۰ امروز منتشر شده و مربوط به سال ۱۹۷۴ است که توسط هنری کیسینجر وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی وقت ایالات‌متحده، نوشته و در دنیا اجرا شده است. هدفش هم این است که جمعیت به عنوان اصلی‌ترین پیشران تمدن و اقتصاد را از تمدن‌های شرقی بگیرد. نهاد‌های بین‌المللی را هم به خدمت درآورد. همان‌طور که عنوان مجموعه ۹ جلدی بنده «جنگ جهانی جمعیت» است اعتقاد قوی دارم که یکی از اصلی‌ترین جنگ‌های جهانی و تمام‌عیاری که امروز در عرصه بین‌المللی در حال وقوع است و در لایه پنهان پیگیری می‌شود جنگ جمعیت است ما هم در این جنگ قرار گرفته و متأسفانه تا حدودی هم قافیه را باخته‌ایم مگر اینکه ورودی مجاهدانه از سوی مردم و نخبگان صورت گیرد.

در حوزه افزایش جمعیت برخی معتقدند با ازدواج میلیون‌ها جوان مجرد یا حمایت از زوج‌های نابارور می‌توان به رشد جمعیتی مطلوبی دست یافت. از نگاه شما راهکار برون‌رفت از آینده نگران‌کننده‌ای که برای جمعیت کشورمان پیش بینی می‌شود چیست؟
بحث جمعیت موضوعی شبکه‌ای است و با شبکه‌ای از چند ده علت اجتماعی، سیاسی، قانونی، فرهنگی، اقتصادی مرتبط است و بنابراین نمی‌توان یکی دو راهکار برای آن ارائه داد. اینجا با شبکه‌ای از دلایل روبه‌رو هستیم لذا باید شبکه‌ای از راهکار‌ها هم برای آن ارائه شود تا به وضعیت مطلوب برسیم. به نظر من مهم‌ترین این راهکار‌ها راهکار فرهنگی و اصلاح سبک زندگی است. آمار تجرد در کشور ما خیلی بالاست. امروز بیش از ۱۳ میلیون مجرد داریم. برای محاسبه این عدد اگر خانم‌های بالای ۱۵ سال و آقایان بالای ۲۰ را در نظر بگیریم حدود ۱۳ میلیون جوان مجرد داریم. اگر ازدواج این‌ها تسهیل شود می‌تواند اتفاق مثبتی در حوزه افزایش نرخ باروری باشد یا همان‌طور که اشاره داشتید ۲۲ درصد زوج‌های در سن باروری کشورمان نابارور هستند یعنی از هر پنج زوج یک زوج، اگر از درمان ناباروری حمایت شود آن‌ها می‌توانند به چرخه باروری برگردند ضمن این که میل به باروری در این زوج‌ها بسیار بالاست. همه این‌ها به همراه شرایط اقتصادی در شکل‌گیری وضع کنونی باروری در کشور و سیمای آینده آن دخیل است، اما از همه این‌ها مهم‌تر سبک زندگی و راهکار فرهنگی است. مردم باید به اینجا برسند که تعریفشان از خانواده ایده‌آل تغییر کند. ما بعد از چند ده سال تبلیغات علیه فرزندآوری به اینجا رسیده‌ایم که تعریف مردم از خانواده مطلوب خانواده‌ای با یک تا دو فرزند است. اگر این تعریف تغییر نکند با وجود همه راهکار‌های دیگر ما نمی‌توانیم به نتیجه مطلوب برسیم؛ بنابراین باید شبکه‌ای از راهکار‌ها وجود داشته باشد و راهکار‌های فرهنگی و تغییر سبک زندگی در اولویت است.

اگر به رشد مناسب نرخ باروری و جمعیت دست نیابیم، چه آینده‌ای در انتظار ماست؟
اجازه بدهید تا سه دهه آینده کشور را با چند عدد ترسیم کنیم. امروز کشور ما بیش از ۸۳ میلیون نفر جمعیت دارد، اما نرخ باروری ما هم‌اکنون به ازای هر زن زیر عدد ۲ است. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، اول نرخ رشد جمعیت کشورمان صفر و بعد از آن منفی خواهد شد. بین ۲۵ تا ۳۰ سال آینده نه فقط جمعیت کشورمان رشد نخواهد کرد بلکه کاهش هم پیدا می‌کند.

نکته دوم اینکه امروز ۱۰ درصد جمعیت کشورمان سالمند بالای ۶۰ سال است یعنی از هر ۱۰ نفر یک نفر، اما اگر همین طور پیش برویم تا یک دهه آینده بیش از ۳۲ درصد جمعیت کشورمان سالمند خواهد بود و این یعنی از هر سه نفر یک نفر و این جمعیت سالمند یعنی ساختار‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ما همه از این تغییر هرم سنی جامعه، متأثر خواهند شد. علاوه بر این اگر این روند سالمندی را طی کنیم تا سه دهه آینده یکی از پنج کشور سالمند جهان خواهیم شد. این در حالی است که هنوز از پنجره جوانی جمعیتی استفاده نکرده و رشد و توسعه اقتصادی را تجربه نکرده‌ایم. در مجموع می‌توان گفت روند فعلی آینده روشنی را برای کشورمان ترسیم نمی‌کند مگر آنکه مسئولان به مسئولیتشان توجه کنند و خانواده‌ها اهمیت موضوع را درک کنند و رفتار فرزندآوری تغییر کند.

آقای قاسمی ظاهراً پنجره جمعیتی کشور ما هنوز باز است. تا چه زمانی فرصت داریم برای مدیریت آینده جمعیت کشورمان فکری بکنیم؟
پنجره جمعیت یعنی اگر بیش از ۶۰ درصد جامعه‌ای در سنین ۱۵ تا ۶۴ سال یعنی سن کار و فعالیت باشند، این کشور در پنجره جهانی جمعیت است. این پنجره ۴۰ تا ۴۵ سال برای هر کشوری اتفاق می‌افتد. برای ما از سال ۱۳۸۵ پنجره جمعیت باز شد و تا امروز حدود ۱۳ سال از آن را طی کرده‌ایم و ۲۵ سال از این پنجره حدوداً باقی مانده است. البته در پنج سال آخر پنجره جمعیت شروع به بسته شدن می‌کند؛ بنابراین ما ۱۵ تا ۲۰ سال زمان مفید داریم تا جمعیت آینده کشورمان را مدیریت کنیم، اما اگر این کار را نکنیم به شرایطی دچار می‌شویم که دنیای غرب دچار آن شده و با وجود صرف میلیارد‌ها دلار برای افزایش جمعیتش هنوز نتوانسته این کار را مدیریت کند. ما هم اگر این کار را انجام ندهیم بعد از ۲۰ سال هم جوانی جمعیت را از دست داده‌ایم و هم سونامی سالمندی بر کشور تحمیل خواهد شد و دیگر امکانی برای اصلاح این شرایط وجود ندارد. لازم است مردم فارغ از اینکه دولت به وظایف خود در حوزه جمعیت عمل می‌کند یا نه باید خودشان به عواقب این ماجرا فکر کنند و رسانه‌ها این مسئله را برای جامعه تبیین کنند تا رفتار مردم در حوزه فرزندآوری اصلاح شود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار