
هادی محمدی
فاصله زماني آستانه 5 تا آستانه 6 فرصت رايزنيها با گروههاي مسلح، برخي حاميان آنها و استمرار پر شدت جنگ عليه داعش بود و در يك ركورد زماني كوتاه، پايان كار داعش در موصل، بسته شدن حضور داعش در تلعفر و بخشهاي بزرگي از باديهالشام كه به آزادي ديرالزور منتهي شد و پاكسازي بخش بزرگي از مناطق مرزي سوريه و اردن و شكست پروژه امريكا براي مسدود كردن مرز عراق و سوريه و پاكسازي كامل عرسال و قلمون غربي را ثبت كرد. در رايزنيهاي داخلي، به سادگي احساس شد كه يك سردرگمي كامل بر بخش مهمي از تروريستها حاكم است كه تحت تأثير فقدان راهبرد از سوي حاميان غربي براي سوريه بود.
آزادي موصل، تلعفر و ديرالزور و عرسال و قلمون غربي در برآوردهاي غربي – اسرائيلي كه از زبان ديميستورا شنيده شد، «پايان بازي» بحرانسازي در سوريه و عراق لقب گرفت، البته تحول در سطح منطقهاي و بحران روابط عربستان با قطر، بر شتاب تغيير مواضع و بيرمق كردن حاميان تروريسم افزود و اولويتهاي جديدي براي امريكا، اسرائيل، عربستان و بقيه شركاي آنها شكل گرفت. امريكاييها به جز بازي با كارت داعش و دستهبندي فرماندهان آنها براي فراري دادن از معركه مرگ در عراق و سوريه و كارت جغرافياي شمال فرات در سوريه كه اهداف تاكتيكي به شمار ميروند، هدف مشتركي با اسرائيل را در دستور قرار دادهاند.
اميد و آرزو براي كاستن از حضور و نفوذ و قدرت ايران و محور مقاومت، هم در عراق و هم در سوريه از طريق گفتوگو با روسيه، جنگ رواني و مواضع رسمي دنبال ميشود و شايد به همين دليل است كه از اهرم كافي برخوردار نيستند. تحريمهاي مادر كه توسط كنگره به تصويب رسيد و قوانين جديدي كه در دست بررسي و سير قانوني است، سپاه و نيروي قدس را نشانه رفته است، اين به معناي چنگ و دندان نشان دادن و هراسافكني است كه ريسك رخدادهاي بعدي در عراق و سوريه را افزايش ميدهد. با اين حال امريكا و رژيم صهيونيستي به خوبي ميدانند كه نميتوانند آغازگر تنش جدي و درگيري باشند، چراكه شيشه عمر رژيم صهيونيستي در دست حزبالله است و امريكا نيز با عربدهكشي و اقدام احتمالي، محور مقاومت و همه منطقه را در مقابل خود خواهد يافت و «دريافت پاسخ» را حتمي ميداند.
درگير شدن نيروهاي آزادكننده ديرالزور با كردهاي مورد حمايت امريكا در شمال فرات و نزديك ديرالزور نشانه و پالس روشني است كه اين پاسخ قطعي و حتمي را به امريكا منتقل ميكند.
آستانه 6 همگرايي روسي – ايراني با تركيه را به ويژه در ادلب به حداكثر رسانده و دستور كار آن، آغاز پرونده جبهه النصره است كه تركيه و گروههاي مشاركتكننده در آستانه 6 آن را شروع و سوريه و شركايش نيز اين پروژه شش ماهه را همراهي ميكنند. امريكا از فرماندهان فراري داعش كه از عراق يا سوريه و با هليكوپترهاي امريكايي متواري شدهاند، از شركاي اروپايياش كه با برخي سياستهاي ترامپ همراهي كامل ندارند، انتقام ميگيرد تا كارت تروريسم تكفيري كماكان در خدمت منافع جهاني امريكا باقي بماند و به حوزههاي حساس از نگاه اسرائيل و امريكا، يعني عربستان و اردن نزديك نشوند. نظم منطقهاي امريكا كه قرار بود از عراق، خاورميانهاي جديد بسازد، از عراق به ويژه سوريه، پايههاي نظم منطقهاي بدون امريكا و رژيم صهيونيستي را با مشاركت ايران و روسيه و بقيه شركاي محور مقاومت مستحكم ميكند و تركيه نيز در مسير اين ائتلاف جديد، گامهاي محتاطانه برميدارد.