
فریدون حسن
بحث پشتوانهسازي براي ورزش بحثي است جدي كه بايد به دقت پيگيري و برنامهريزي شود. بحثي كه كشورهاي صاحبنام و صاحب عنوان در ورزش جهان آن را دنبال ميكنند و در المپيك و رقابتهاي مهم جهاني ثمره آن را ميبينند.
به حرفهاي غلامرضا محمدي، سرمربي تيم ملي كشتي آزاد نوجوانان بايد دوباره و چند باره دقت كرد وقتي ميگويد:«امريكا، روسيه، آذربايجان، گرجستان و ژاپن سرمايهگذاري زيادي را روي اين رده انجام دادهاند و هدفشان موفقيت در المپيك است.»
اين حرفها از زبان مردي بيرون ميآيد كه سرد و گرم چشيده كشتي است، هم رقابتهاي آسيايي را ديده هم مسابقات جهاني را و هم ميداني بزرگ چون المپيك را تجربه كرده، بنابراين خوب ميداند وقتي كه كشورهاي رقيب روي نوجوانان و جوانانشان سرمايهگذاري ميكنند، يعني بايد توقع داشت كه در المپيك مدال كسب كنند.
خب در اين بين ما چكار كردهايم؟ نوجوان كشتي ايران در دو رشته فرنگي و آزاد در رقابتهاي جهاني يوناني خوش درخشيدند. فرنگيكاران كه نايب قهرمان شدند و آزادكاران هم كه با چهار پله صعود نسبت به دوره قبل چهارم، در جايگاه چهارم ايستادند. غلامرضا محمدي ميگويد:«برنامهريزي براي آينده آنها وجود دارد، فدراسيون هم تمام همت خود را سرمايهگذاري روي اين نوجوانان گذاشته است.» اما سؤال اينجاست آيا برنامهريزي و سرمايهگذاري فدراسيون كافيست؟ آيا دوندگيهاي رسول خادم به عنوان رئيس فدراسيون و خوندل خوردنهاي امثال غلامرضا محمدي، به عنوان سرمربي و سرمربيان تيمهاي ردههاي پايه براي پشتوانهسازي و رسيدن به هدف بزرگتر كفايت ميكند؟
قطعاً پاسخ منفي است، فدراسيون برنامهريزي ميكند، نگاه به ردههاي پايه هم خوب است و به قول غلامرضا محمدي نوجوانان كشتي ميتوانند جانشينان مناسبي براي بزرگان كشتي باشند، اما وقتي به زيرساختها نگاه ميكنيم متوجه ميشويم كه يك جاي كار ايراد دارد. وقتي خانه كشتي به عنوان اصليترين مأمن و جايگاه آمادهسازي تيمهاي ملي كشتي با مشكل زيرساخت روبهروست وقتي در جويبار به عنوان پايتخت كشتي ايران، سالني نيمه مخروبه و بدون امكانات به عنوان جايي براي جمع شدن عاشقان كشتي در نظر گرفته شده، آن وقت نبايد توقع به ثمرنشستن برنامههاي رسول خادم و فدراسيون كشتي و زحمات غلامرضا محمدي و حسن بابك و بقيه را داشت.
اينجاست كه حرف از نام كساني به ميان ميآيد كه تا همين هفته قبل و پس از ناكامي كشتي آزاد در فرانسه مدام در انتقاد از كشتي حرف ميزدند، آقايان وزارتنشين، راستي اين روزها كجا هستند، كدامشان به استقبال بچههاي تيم حسن بابك كه نايب قهرمان نوجوانان جهان شدند، رفتند؟
كدامشان به غلامرضا محمدي دستمريزاد گفتند كه ظرف يكسال چهار پله جهاني صعود داشت؟ از اينها بگذريم، رسيدگي به تيمهاي پايه مستلزم خرج كردن است، بايد دست به جيب شد، آقايان وزارتنشين بايد شرايطي را فراهم كنند كه نوجوانان كشتي، بعد از مسابقات يونان آماده حضور در رقابتهاي بعدي بدون دغدغه شوند، برنامه هست، همت و غيرت هم هست، اما بدون هيچ شكي وقتي پاي مسائل مالي به ميان آيد مشكلات خودشان را نشان ميدهند.
هيچ شكي نيست كه نوجوان روسي، آمريكايي، گرجي، آذربايجاني و ژاپني چنين نگرانيهايي را ندارند، اما اينجا در ايران آنانكه بايد به فكر نوجوانان و پايههاي ورزش باشند كمتر ديده ميشوند پس بايد نگران بود، نه نگران ناداوري و بدشانسي كه غلامرضا محمدي از آنها ميگويد، كه خود او نيز خوب ميداند بايد نگران امكانات و زيرساختها و رسيدگيها به آيندگان كشتي و ورزش كشور بود. آيندهاي كه به طور حتم از آن همين نوجوانان افتخارآفرين كشتي و امثال آنهاست، اما براي رسيدن به آن و اهداف تعريف شده آن بايد سرمايهگذاري درست انجام شود تا برنامههاي موجود به نتيجه كامل برسد.