
حسن رشوند
عمليات آزادسازي شهر تلعفر كه از نگاه بسياري، دومين شهر عراق پس از بغداد به جهت وسعت جغرافيايي و از نگاه برخي ديگر، سومين شهر عراق پس از بغداد و موصل به شمار ميآيد، در فاصله يك هفته يعني از آغازين روز عمليات كه يكشنبه گذشته بود، ديروز تحقق پيدا كرد. خيليها وقتي يكشنبه گذشته «حيدر العبادي» نخست وزير عراق دستور حمله را صادر كرد، با ديد ترديد در اينكه آيا اين شهر ميتواند در اندك زماني آزاد شود، پيروزي قريبالوقوع را دور از دسترس ميدانستند و حداقل يك دوره زماني دو ماهه را براي آزادي اين شهر پيشبيني ميكردند و به دلايلي وضعيت اين شهر را براي آزادي مشابه آزادي موصل ميدانستند.
تازه جالب آنجا بود كه برخلاف راهبردهاي غافلگيرانه نظامي، بهدنبال دستور نخست وزير و پيش از آغاز عمليات، هواپيماهاي عراقي هزاران اعلاميه را در مركز تلعفر پخش كردند و در اين اعلاميهها خطاب به ساكنين شهر و همچنين تروريستها تأكيد شد: « عمليات عليه تكفيريهاي داعش در تلعفر قاطعانه خواهد بود و لازم است اهالي شهر خود را براي آن آماده سازند.» اين يعني نيروهاي نظامي و حشدالشعبي در يك هماهنگي كامل و با نقشه عملياتي طراحي شده وارد اين نبرد شدهاند و قرار است در كمترين زمان برخلاف عمليات سخت موصل پيروزي را براي ملت عراق به ارمغان آورند.
اما چرا برخلاف برخي پيشبينيها اين پيروزي بزرگ در كمترين زمان محقق شد، دليل اصلي آن را بايد در شكستهاي سنگين تروريستهاي داعش طي ماههاي اخير و انسجام نيروهاي نظامي و مردمي عراق و بي توجهي دولت عراق به هشدارهاي امريكا در استفاده از حشدالشعبي دانست. در واقع قدرت تشخيص حيدرالعبادي در درك موقعيت و تسليم نشدن در مقابل امريكا كه مخالف سرسخت استفاده از نيروهاي مردمي در عمليات بود، باعث شد اين پيروزي بزرگ و شيرين براي ملت عراق رقم بخورد، بنابراين روحيه فروپاشيده تروريستها و اعلام فرماندهان ارشد عراق مبني بر اينكه عمليات نظامي آنها كوبنده خواهد بود و همچنين آچمز شدن امريكا از اينكه راهي براي كمك كردن به بيمار در حال موت داعش برايش باقي نمانده، عملاً شكست سنگين داعش و پيروزي زودهنگام براي آزادسازي تلعفر را رقم زد. يقيناً امريكا از عمق فاجعهاي كه برايش در حال وقوع بود آگاه شده بود كه سعي داشت آخرين تيرهاي خود را به كمان گذاشته و با حمله به ستون كاروان نيروهاي مردمي عراق، منفذي براي خروج تروريستها و نجات آنها از مرگ حتمي پيدا شود. شهر تلعفر براي نيروهاي عراقي اهميت استراتژيكي زيادي دارد چرا كه اين شهر در مركز يك مثلث مرزي قرار دارد؛ مثلثي كه سوريه، عراق و تركيه را در بر ميگيرد. تروريستهاي تكفيري داعش از سال 2014 كه تلعفر را تحت تصرف خود درآوردند، همواره از موقعيت جغرافيايي استراتژيك آن براي تردد در مرزهاي سه كشور بهرهبرداري كردهاند. تكفيريها به دليل موقعيت جغرافيايي مناسب تلعفر، بر تمامي تحركات نظامي در مناطق مرزي از سوي رزمندگان عراقي و نيروهاي مقاومت در سوريه اشراف كامل داشتند. افزون بر اين، راه مواصلاتي ميان تلعفر به رقه سوريه كه از جمله ويژگيهاي مهم و استراتژيكي اين شهر محسوب ميشود، با آزادسازي اين شهر قطعاً دچار تغيير خواهد شد و تروريستها ديگر نه در عراق مأمني خواهند داشت و نه در سوريه روي آرامش را خواهند ديد. با آزادسازي تلعفر حدود 200 كيلومتر از خاك عراق آن هم در نوار مرزي با سوريه و تركيه آلوده است كه عنقريب اين مناطق نيز يكي پس از ديگري به اميد خداوند آزاد خواهد شد.
اما دو نكته بيش از همه در آزادسازي تلعفر اهميت دارد: 1- بدون ترديد امريكا كه پس از پايان اشغالگري داعش در شهر موصل ضربات سنگيني را متحمل شده بود، اراده كرده بود از كنار آزادسازي تلعفر به راحتي عبور نكند چرا كه به درستي ميدانست بقاي حضور نظامي آنها در عراق مرهون دوام و بقاي داعش در اين كشور است، از اين رو همه تلاش خود را مصروف كرد اولاً دستور حملهاي از سوي حيدر العبادي براي آزادسازي تلعفر صادر نشود و پس از ديدن اراده و تصميم دولت براي آزادي اين شهر قصد داشت دولت عراق را از به كارگيري نيروهاي مردمي حشدالشعبي پرهيز دارد و با شكست اين راهبرد، درصدد سنگاندازي در مسير عمليات حشدالشعبي برآمد كه حمله به تجمع نيرويي و ستون آنها آن هم با بالگرد و هواپيما از جمله اقدامات خصمانهاي بود كه صورت گرفت، بنابراين با اين پيروزي بايد گفت بزرگترين بازنده عمليات آزادسازي تلعفر دولت ايالات متحده امريكا بود.
2- در نقطه مقابل شكست امريكا و تروريستها در عمليات تلعفر، پيروز واقعي اين نبرد جانانه دولت عراق بود كه اولاً زير بار فشار امريكا در عدمبهكارگيري نيروهاي مردمي در عمليات آزادسازي موصل و تلعفر تسليم امريكا نشد و با اقتدار از اين داشته عظيم خود پاسداري كرد و با وحدت بين ارتش با نيروهاي مردمي حشدالشعبي آينده امنيت عراق را تضمين كرد و اين سرآغاز حركت رو به جلوي دولت و ملت عراق براي خارج كردن نيروهاي امريكايي و برقراري امنيت با توجه به ظرفيتهاي داخلي بهويژه نيروهاي مردمي است.