
محمد اسماعيلي
به نظر ميرسد «پذيرش نقض صريح متن برجام» هنوز براي برخي سياستمداران دشوار است و تلاش ميشود در قالب بازي با عبارات و كلمات «نقض متن برجام» انكار يا حداقل نقض را تقليل به «نقض جزئي- موردي يا ضمني» و نه نقض «كلان و صريح»دهند.
دراينجا دو پرسش مطرح ميشود؛1- قانون جديد موسوم بهS722نقض برجام و قطعنامه2231 يا تجميع تحريمهاي گذشته است و2-چنانچه نقض است نقض صريح است يا ضمني و جزئي؟
1ـ اگرچه قانونS722 در موارد متعددي با مفاد برجام و قطعنامه2231 مغايرت داشته و نقض فاحش اين دو متن است اما تنها به مصاديق مهم آن اشاره ميشود.
مطابق با بند 3ازپيوستBقطعنامه2231، ايران از فعاليتهاي موشكهايي كه قابليت حمل كلاهك هستهاي دارد تا هشت سال (از روز پذيرش برجام 26مهر94 يا تا زمان ارائه گزارش آژانس مبني بر تأييد نتيجهگيري) منع شده كه در اين محدوديت دو قيد «قابليت حمل كلاهك هستهاي» و «تا هشت سال» قابل اعتناست.
درحالي كه بخش4تحريم S722 تحت عبارت«وضع تحريمهاي اضافي بر برنامه موشكي ايران» رئيسجمهور امريكا ملزم ميشود بدون توجه به قيدهاي گفته شده در قطعنامه2231 و همراه با اجراي دستور اجرايي 13382رئيسجمهوري «تمامي تراكنش، اموال و منافع حاصل از اموال هر فرد يا هر نهادي كه درگير هرگونه فعاليتي در توسعه برنامه موشك بالستيك ايران بوده را مسدود كند.»
دستور اجرايي13382طبق قانونS722تبديل به قانون ميشود، كه يكي از17فرمان اجرايي رئيسجمهوري امريكاست و بخشهاي مهمي از آن شامل تحريمهاي هستهاي است.
نقض ديگر آنكه؛ در بند 5پيوست B قطعنامه 2231 «خريد و فروش تسليحات متعارف با ايران توسط كليه كشورها با رعايت برخي از شروط قابل تحقق براي يك دوره پنج ساله» بلامانع است در حالي كه در بخش چهارم قانون S722، «كليه» تسليحات متعارف براي «يك دوره نامشخص(الي ابد)» مورد تحريم قرار ميگيرد.
نقض ديگر آنكه بند 29 برجام اشعار ميدارد: «اتحاديه اروپايي و دولتهاي عضو و همچنين ايالات متحده، منطبق با قوانين خود، از هرگونه سياست با هدف خاص تأثيرگذاري خصمانه و مستقيم بر عاديسازي تجارت و روابط اقتصادي با ايران، در تعارض با تعهداتشان مبني بر عدم اخلال در اجراي موفقيتآميز اين برجام خودداري خواهند كرد»كه بر اساس اين بند«هرگونه»سياست كه «روابط اقتصادي» ايران را تحتالشعاع قرار دهد از سوي امريكا نقض به شمار ميآيد درحالي كه بندB بخش 3ازقسمت5تحريمهاي جديدالتصويب يا بندC آن كاملاً در تناقض آشكار با ماده29برجام است به گونهاي كه بلوكه شدن سرمايههاي سپاه را مورد هدف قرار داده و«منع معاملات»اين نهاد را در دستور كار گذاشته و دايره شمول آن با قيد فراخ«كليه مقامات، عوامل و وابستگان»اين نهاد بسيار گسترده خواهد بود.
قانون S722همچنين با ماده 28برجام نيز تناقض آشكار دارد، آنجايي كه در اين ماده ذكر شده: «گروه 1+5 و ايران متعهد هستند كه اين برجام را با حسن نيت و در فضايي سازنده، بر مبناي احترام متقابل اجرا نمايند و از هرگونه اقدام مغاير با نص، روح و نيت اين برجام كه اجراي موفقيت آميز آن را مختل سازد، خودداري كنند.»
و همچنين نقض اصول حاكم بر توافق بينالمللي است نخست با اصل حسن نيت كه در مقدمه برجام و موادي مانند ماده36به آن پرداخته شده، مغايرت داشته و ديگر آنكه با روح حاكم بر اين سند بينالمللي در تعارض آشكار است، چراكه ايران و1+5 بر اساس قواعد حقوق بينالملل متعهد شده تعهدات خود در برجام را با حسن نيت اجرا و از وضع قوانين و دستورالعملهايي كه مغاير با اهداف حاكم بر اين توافق است، خودداري نمايند.
قانون S722 با مادههاي 26، 31، 60و66حقوق معاهدات وين1969 نيز مغايرت دارد چرا كه براساس اين كنوانسيون دو طرف يك توافق بينالمللي پس از انعقاد توافق نبايد با رفتار خود اهداف حاكم بر آن توافق را نقض كنند.
مورد توجه قرارگرفتن اصولي مانند « اصل حسن نيت در اجراي توافقات بينالمللي» و همچنين جاگذاري مواد 26و29برجام و همچنين مواد26، 31، 60و66 دركنوانسيون 1969در حالي است كه «توسعه»تحريمهاي ضد ايراني قانون S722 -كه بخشي از آن در بندهاي قبلي مورد اشاره قرار گرفت- نخست برخلاف اصل حسن نيت در اجراي توافقات بينالمللي بوده و با اهداف از پيش تعيين شده ايران در برجام در پارادوكس علني است كمااينكه در ماده26، 28و29 برجام به حسن اجراي تعهدات دوطرف نيز اشاره شده است.
مضاف بر آنكه«اجراي موفقيت آميز برجام مختل نشود»يكي از قيود ماده28 ميباشد كه بدون شك وضع تحريمهاي جديد تحت عنوان S722 اجراي موفقيت آميز اين توافق را به كلي مختل كرده و با دربخشي ازماده26هم امريكا ضمن ملزم شدن به حسن نيت براي دوام برجام اشاره ميشود: اشعار ميشود: «دولت ايالات متحده... از بازگرداندن يا تحميل مجدد تحريمهاي مشخص شده در پيوست 2 كه اعمال آنها را وفق اين برجام متوقف كرده است، خودداري مينمايد.»
ضميمه شدن دستوراجرايي 13382 كه در دولت جورج بوش (بخش مهمي از آن تحريمهاي هستهاي ضدايراني است) وضع شد به قانون S722 نيز نقض آشكار اين بخش از ماده 26نيز ميباشد.
2ـ در تعريف عرفي نقض در علم حقوق گفته ميشود: « هر متعهدي-هر يك از طرفين توافق-كه نسبت به انجام تعهدات از پيش تعيين شده قصور كند يا انحراف آشكار از تعهدات را صورت دهد توافق في مابين را نقض كرده است.
که در فرهنگ حقوقي كاپيتان«The Law Dictionary » نيز همين تعريف مورد توجه قرار گرفته است.
بر اساس تعريف عام و تعريف تخصصي كه به آن اشاره شد، ايالات متحده نه تنها نسبت به تعهدات آمده در متن برجام و قطعنامه2231 قصور داشته بلكه انحراف آشكار از اجراي آن نيز داشته است كه بر اين اساس برجام با تصويب و اجراي قانون S722 «نقض آشكار»شده چرا كه دو قيد آمده در تعريف «نقض توافق» را داراست.
علاوه بر «نقض آشكار» متون برجام وقطعنامه2231، تحريمهاي جديد امريكا اثر وضعي و رواني فراواني را به جا خواهد گذاشت، شبيه اثر رواني كه تهديدات امريكاييها عليه بانكها و شركتهاي بينالمللي در دوران پسابرجام جهت عادي نشدن روابط تجاري-اقتصادي ايران صورت گرفت و مانع از بهرمندي بانكهاي ايران از برجام شد.
باتوجه به آنچه اشاره شد بازي با لغات و عبارات در قالب«نقض غيرصريح»برجام نه تنها دستاوردي را براي جامعه ايراني به همراه نخواهد داشت بلكه همانطور كه بارها گفته شده منجر به جري تر شدن امريكاييها براي تشديد محدوديتهاي ضدايراني و در مرحلهاي بالاتر طرح ادعاهايي نظير«نقض برجام توسط ايران»خواهد شد.