
نویسنده: فريدون حسن
كسب عنوان سومي رقابتهاي جام جهاني فوتبال ساحلي توسط مليپوشان ايران دومين رويداد تاريخي و موفقيت تيمي تاريخ ورزش ايران پس از عنوان سومي فوتسال در جام جهاني است. در اين ميان اما شور و شوق و شادي زائدالوصفي كه بعد از موفقيت ساحليبازان به وجود آمده، نكات نگرانكنندهاي را به وجود آورده كه بد نيست نگاهي به آنها داشته باشيم.
اول اينكه بهطور حتم هستند كساني كه بخواهند اين موفقيت را حاصل و ثمره مديريت و برنامهريزيهاي خود عنوان كنند، به خصوص اينكه در روزهاي منتهي به انتخابات رياست جمهوري استفاده از اين موفقيت ميتواند وجهه خوبي را به برخي شكستخوردهها تا به اين جاي كار ببخشد، بنابراين لازم است كه همين جا عنوان شود كه موفقيت كسب شده ثمره تلاش و جديت ورزشكاراني است كه تا همين چند روز قبل كوچكترين توجهي به آنها نميشد و حتي برخي از آنها براي مسئولان بلندپايه ورزش كاملاً ناآشنا هستند. بر كسي پوشيده نيست كه مشكلات و معضلات مليپوشان فوتبال ساحلي طي سالهاي قبل بارها از سوي رسانهها منعكس شده و البته مطابق هميشه هيچ بهايي از سوي مسئولان ورزش به آن داده نشده است. بنابراين ايستادن در كنار اين قهرمانان و انداختن عكس يادگاري و زدن اين پيروزي به نام خود كه امري كاملاً بديهي است، نبايد افكار عمومي را منحرف كند، هرچند مردم و هواداران فوتبال به خوبي به مشكلات بروبچههاي فوتبال ساحلي واقف هستند.
دومين مسئله نگرانكننده در خصوص اين تيم پيروز مربوط به نوع برخورد مسئولان با اين مقام و اين مليپوشان است. اين نگراني وجود دارد كه سرنوشت و برخورد با مقام سومي تيم ملي فوتسال و شاگردان محمد ناظمالشريعه حالا در انتظار محمدحسين ميرشمس و مردان موفقش باشد. نزديك به يكسال از كسب مقام سوم فوتسال در جام جهاني ميگذرد، اما هنوز خبري از پاداشها نيست و بدتر اينكه شنيده ميشود قرار است نفري 15 ميليون تومان به ستارههاي تيم سوم دنيا اهدا شود. اين خبر را وقتي كنار ادعاي رسيدگي يك ميلياردي به تيم ملي فوتبال ساحلي و منتي كه روي سر آنهاست قرار دهيم، آن وقت ميتوان به راحتي متوجه شد كه قرار نيست اتفاقي براي بچههاي باتعصب فوتبال ساحلي ايران رخ دهد و آنها در بازگشت بايد دوباره با همان مشكلات و معضلات هميشگي دست و پنجه نرم كنند.
البته يادآور ميشويم كه فضاي انتخاباتي كشور بهطور حتم باعث ميشود كه بسياري از مسئولان ريز و درشت كشور براي جلب آراي مردم سراسيمه به فرودگاه و مراسم استقبال از اين تيم سرازير شوند و قولهايي هم بدهند كه باز همه خوب ميدانيم وقتي پاي عمل به ميان آيد جز حرف و باد هوا چيز ديگري نيست.
البته مطالبي كه عنوان شد فقط و فقط مربوط به فوتسال و فوتبال ساحلي نيست، اين دو رشته را مثال زديم چون اولينهاي ورزش تيمي ايران بودند كه روي سكوي جهاني رفتند والا بر كسي پوشيده نيست كه رسيدگي به قهرمانان و مدالآوران ورزش تنها به شعاري بند است و عملي در كار نيست كه اگر بود مليپوشان تيراندازي، قهرمانان دووميداني، مدالآوران وزنهبرداري، المپيكيهاي كشتي و بروبچههاي تكواندو اينقدر بابت اوضاع و احوال نابسامانشان نالان نبودند. اين روزها حرف زدن و دادن وعدهوعيد كاري بس آسان است، آسان است كه پشت موفقيت تيم ملي فوتبال ساحلي پنهان شد و آسانتر اينكه از حل مشكلات آنها و ديگر قهرمانان حرف زد، اما آيا مردم ورزشدوست و علاقهمندان اين نوع برخورد را باور ميكنند؟ آيا آنها باور ميكنند كه تمامي اين موفقيتها تنها و تنها حاصل مديريت و برنامهريزيهاي عدهاي خاص است؟