مقدمه و طرح مسئله
مواضع مصر و عربستان در چهارمين هفته جنگ غزه که با افزايش کشتار غيرنظاميان غزه و به تبع آن گسترش موج ضد صهيونيستي در جهان و منطقه همراه بود، تا حدودي تغيير يافت و با اين موج همراه شد اما تا پيش از اين مواضع و رويکرد اين دو کشور بخصوص عربستان بيشتر با مواضع رژيم صهيونيستي و کشورهاي غربي درگير در جنگ غزه بخصوص آمريکا همخواني داشت .
فراز و نشيب عملکرد مصر در جنگ غزه و متغيرهاي تاثير گذار در آن
در هفته اول جنگ که رژيم صهيونيستي در برابر پدافند موشکي گروههاي مقاومت غافلگير شد، مصر بدون آنکه هيچ مشورتي با حماس و ديگر گروههاي مقاومت ،کرده باشد طرح آتش بس ارائه کرد که بلافاصله از سوي رژيم صهيونيستي استقبال شد اما در هفته هاي بعد که اين رژيم جنگ زميني را آغاز کرد و بر شدت و گستره حملات هوايي و توپخانه اي خود به اهداف غير نظامي در غزه افزود تحرک چنداني چه در زمينه برقراري آتش بس و چه در زمينه برگزاري نشست فوق العاده اتحاديه عرب از سوي مصر به عنوان مقر دائمي اين اتحاديه مشاهده نشد.
در جمعه خونين رفح (يک هفته قبل از آتش بس 72 ساعته پيشنهادي مصر ) که به شهيد و زخمي شدن بيش از 500 نفر ديگر از غير نظاميان فلسطيني ساکن اين منطقه همراه بود، مصر از يکسو جنايات رژيم صهيونيستي در رفح را محکوم و در عين حال آمادگي خود را براي پيگري مذاکرات آتش بس اعلام کرد و از ديگر سو گذرگاه رفح را هنگام عبور 120 تن از مجروحان جنگ غزه مسدود کرد آنهم زماني که اين منطقه زير گلوله باران شديد نظاميان صهيونيستي قرار داشت .
البته برخي اطلاعات حاکي از اين است که هدف اساسي مصر از ارائه طرح اتش بس نيز از همان ابتدا اين بوده که تمهيداتي فراهم شود که اداره گذرگاه رفح همانند قبل از تشکيل دولت حماس در غزه به نيروهاي امنيتي تشکيلات خود گردان واگذار شود تا از اين طريق هم خيال مصر راحت شود و هم اطمينان تل آويو جلب شود .از ديگر سو دولت مصر پيش از اين نيز چه در زمان حسنی مبارک و چه بعد از آن به استقبال تخريب تونل هاي موجود ميان غزه و مصر رفته بود و از اين طريق چراغ سبز لازم را به رژيم صهيونيستي در اتخاذ اقدام مشابه نشان داده بود . در واقع بعد از آنکه به حاکميت اخوان المسلمين و دولت مرسي با کودتاي ارتش پايان داده شد زمينه هاي ائتلاف همکاري ميان دولت السيسي و رژيم صهيوينستي در برابر گروههاي مقاومت و بخصوص حماس به عنوان شريک ايدئولوژي و همپيمان منطقه اي اخوان المسلمين افزايش يافت که اين مسئله ايفاي يک نقش بي طرفانه از سوي مصر ميان حماس و رژيم صهيونيستي را با ترديد روبرو کرده است.
عربستان از سکوت تا همراهي با موج اعتراضات ضد صهيونيستي
در سه هفته اول جنگ
رژيم صهيونيستي عليه غزه مواضع عربستان با اتخاذ سکوت معنادار همراه بود . البته
در اين مدت نوعي جانبداري آشکار از اين رژيم نيز ديده مي شد به گونه اي که برخي از مسئولان سياسي عربستان مانند ترکي فيصل و همچنين برخي از رسانه هاي وابسته مانند الشرق الاوسط و
الحيات حماس را مسئول کشتارهاي غزه معرفي کردند .علاوه بر اين هيچ
يک از اتحاديه عرب و يا سازمان همکاري اسلامي که تحت کنترل عربستان قرار
دارند ، به تحرک جدي براي مقابله با
جنايات صهيونيست ها در غزه دست نزده اند به گونه اي که در اين مدت اين دو سازمان و
نهاد عربي و اسلامي - که اساسا در دفاع از
فلسطين تشکيل شده اند و صيانت از فلسطين و فلسطيني ها فلسفه وجودي انها را تشکيل
مي دهد - نشست فوق العاده تشکيل نداده و حتي يک قطعنامه نيز در محکوميت جنايات
اسرائيل و راههاي مقابله با آن صادر نکرده اند و اين در حالي است که اين دو نهاد بخصوص اتحاديه عرب براي براندازي
دولت سوريه و حمايت از مخالفان خارج نشين
تحرک بي سابقه اي را از خود به نمايش گذاشت و در خلال سه سال بحران سوريه حتي يک
روز هم ساکت ننشست .
سکوت و انفعال عربستان و نهادهاي تحت امر آن يعني اتحاديه عرب و سازمان همکاري اسلامي در قبال قضاياي غزه به جايي رسيد که اين سازمان ها حتي از کشورهاي امريکاي لاتين نيز عقب ماندند که اقدام به فراخواني سفراي خود از فلسطين اشغالي کرده اند . به نظر مي رسد دستکم بخشي از رويکرد منفعلانه عربستان در قبال تحولات غزه در سه هفته اول جنگ از رويکرد اين کشور در قبال تحولات سياسي مصر ناشي مي شود که با کمک به براندازي حاکميت اخوان المسلمين و دولت مرسي و روي کار اوردن حاکميت ارتش همراه بوده است و از اين ديد عربستان با حماس همان کاري مي کند که با اخوان المسلمين در مصر کرد
اما در هفته چهارم جنگ که از يکسو با گسترش جنايات رژيم صهيونيستي و از ديگر سو با سفر محمود عباس رئيس تشکيلات خودگردان به رياض همراه بود ملک عبد الله پادشاه عربستان در بخشي از بيانيه اي که در مذمت حملات تروريستي در جهان و ايفاي نقش تکفيري ها درآن صادر کرد، نيم نگاهي هم به مصائب جنگ غزه انداخت و کشتار غيرنظاميان فلسطيني در غزه را مصاديقي از تروريسم دولتي اسرائيل خواند و بدون آنکه به سکوت دولت و سازمان هاي منطقه اي و بين المللي تحت امر خود همچون اتحاديه عرب و سازمان همکاري اسلامي داشته باشد ، از سکوت مجامع جهاني در قبال کشتار مردم غزه انتقاد کرد و از حملات رژيم صهيونيستي به غيرنظاميان غزه به عنوان مصداقي از جنايات جنگي ياد کرد .به نظر مي رسد هدف از اتخاذ اين مواضع ترميم وجهه عربستان در ميان فلسطيني ها و همچنين در جهان عرب و جهان اسلام است که با سکوت و انفعال خود دست رژيم صهيونيستي را براي ارتکاب جنايات جنگي در غزه باز گذاشته است .همچنين به نظر مي رسد از ديگر عواملي که موجب شکسته شدن سکوت بيش از سه هفته اي عربستان در قبال جنايات رژيم صهيونيستي در غزه شد علاوه بر گستره اين جنايات در رفح ،عقب نماندن از ايران بوده است که حمايت هاي خود را از گروههاي مقاومت و مردم غزه بعد از سخنان رهبر معظم انقلاب در عيد فطر و پيام سردار حاج قاسم سليماني به مردم فلسطين و گروههاي مقاومت به حد اعلاي خود رسانده است .علاوه بر اينها اين احتمال نيز مطرح است که عربستان از پيروزي قريب الوقوع گروههاي مقاومت در جنگ غزه اطمينان حاصل کرده و لذا نمي خواهد همانند جنگ 33 روزه سال 2006 خود را در گروه بازندگان قرار دهد .
نتيجه گيري
با توجه به اينکه مصر تنها گذرگاه مرزي غزه به جهان خارج محسوب مي شود و عربستان نيز بعد از ساقط کردن حاکميت اخوان المسلمين و براندازي دولت مرسي به مهمترين متحد سياسي و منطقه اي دولت حاکم مصر به رهبري السيسي تبديل شده است، لذا از نقشي تعيين کننده در قبال جنگ غزه برخوردارند. با اينحال به نظر نمي رسد نقش آفريني اين دو کشور در جهت حفظ پيروزي مقاومت در جنگ غزه باشد. رويکرد هر دو کشور اين است که تشکيلات خودگردان و فتح به غزه بازگردانده شود تا کنترل امنيت غزه و رفح به اين تشکيلات واگذار شود . البته در چارچوب توافق فتح و حماس براي تشکيل دولت وفاق ملي زمينه براي بازگشت فتح و تشکيلات خودگردان به غزه فراهم شده که امکان بازگشت متقابل حماس به کرانه باختري را نيز به همراه دارد اما از آنجا که درخواست براي واگذاري امنيت گذرگاه رفح به تشکيلات خودگردان خارج از توفق دوجانبه فتح و حماس قرار دارد و به نوعي تلاش براي اعمال نظارت تشکيلات خودگردان بر حماس است- که امکان دارد به اختلافات ميانانها دامن بزند- لذا بعيد است اتخاذ اين راهکار به حفظ دستاوردهاي مقاومت در جنگ غزه کمک کند .